مهدی احمدوند به نام " بی حسی "

خواننده : مهدی احمدوند

بیا چندتا شمع توی خونه روشن كن
بیا تنهایی رو واسه من قدغن كن
بیا از توی كوچه قلب من رد شو
بیا پیرهن عشق و خودت تن من كن
من از این همه تنهایی خستم و خستم
یكی دستشو كاش بزاره توی دستم
مثلا مثلا مثلا مثلا تو
مثلا مثلا مثلا مثلا تو
تو سر تكون دادی ینی آره
كه این ینی دلت بهم یه حسی داره
نگام میكنی از حال میرم
تو تو چشمات انگار بی حسی داره
چه حسی داره باهم باشیم
چه چشمایی داری عین نقاشی
یه فال كه یه روز یه چیزایی گفت
چقد عین حرفاشی
من این حال قشنگ و از تو دارم
از تو دارم
من از وقتی كه دیدم تورو بیقرارم
تو نری منو دلتنگم كنی و
من دلگرمم كنی و بگم میشه مال من باشی
تو بخندی منو ذوق مرگم كنی و
یه چی خواستم ازت مال من باش فقط
كسی بهت گفت سلام
تو جواب نده و منو بنداز وسط
من تو دستم یه قلب تو توو دستت یه تیر
بزارش توی كمون و نشون و به سمت قلبم بگیر
منو زندونی كن تا ابد تو دلت
میمیرم نه بگی اینجوری كه من دل بستم بهت

لب تَر كن تو هرچی و كه بخوای داری
تو منو داری من پیش مرگت اگه بزاری
من اسیرت شدم انگاری بی تو حالم بیقراری
من میخوام اسمم و با صدای تو بشنوم
من تورو دوست دارم حرف و اگه كش ندم
قول دادم عاشق نشم باید قولم و بشكنم
من آخه عاشق شدم نمیشه دل بكنم
كه هر و واست میكنم با خودم دشمنم
من با همه فرق داره حتی عاشق شدنم
تو نری منو دلتنگم كنی و
من دلگرمم كنی و بگم میشه مال من باشی
تو بخندی منو ذوق مرگم كنی و
یه چی خواستم ازت مال من باش فقط
كسی بهت گفت سلام
تو جواب نده و منو بنداز وسط
من تو دستم یه قلب تو توو دستت یه تیر
بزارش توی كمون و نشون و به سمت قلبم بگیر
منو زندونی كن تا ابد تو دلت
میمیرم نه بگی اینجوری كه من دل بستم بهت
سر تكون دادی ینی آره
كه این ینی دلت بهم یه حسی داره
نگام میكنی از حال میرم
تو تو چشمات انگار بی حسی داره
چه حسی داره باهم باشیم
چه چشمایی داری عین نقاشی
یه فال كه یه روز یه چیزایی گفت
چقد عین حرفاشی

1402/09/07
|
18:30
دسترسی سریع