برگ پاییزی

خواننده : حسین قوامی

آهنگساز : رضا فدایی


برگ پاییزم زچشم باغبان افتاده ام،
خوار در جولانگه باد خزان افتاده ام

اشك ابرم كاینچنین برخاك ره غلتیده ام
واژگون بختم زچشم آسمان افتاده ام

جای پای رهروعشقم ،مرا نشناخت كس
بر جبین خاك ،بی نام ونشان افتاده ام


روزگاری شمع بودم،سوختم، افروختم
غرق اشك خود ،كنون چون ریسمان افتاده ام

كوه پابرجانیم،سرگشته ام آواره ام
پیش راه باد چون ریگ روان افتاده ام

شاخه سر در همم،گربر بلندی خفته ام
جفت خاك ره،چون نقش سایبان افتاده ام

استوارم سخت،چون زنجیرو رسواپیش خلق
همچنان از این دهان در آن دهان افتاده ام

قطره ایی بی رنگ بودم ،نور عشق از من گذشت
بر سپهرنام،چون رنگین كمان افتاده ام

آه، سیمین ،نغمه های سینه سوز عشق را
این زمان آموختندم كز زبان افتاده ام
این زمان آموختندم كز زبان افتاده ام