رابطه میان خستگی و بیماری ام اس

محققان با استفاده از فناوری تصویربرداری پیشرفته، رابطه بین میزان خستگی شناختی با تغییرات ریزساختاری مغز در افراد مبتلا به ام اس را بررسی كردند.

1401/07/12
|
10:49
|

مطالعه‌ای با استفاده از آخرین تكنیك‌های تصویربرداری عصبی در مركز Ortenzio انجام شد كه صرفاً به تحقیقات توانبخشی اختصاص دارد.

محققان بنیاد كسلر با استفاده از فناوری تصویربرداری عصبی انتشار پیشرفته ، رابطه بین میزان خستگی شناختی با تغییرات ریزساختاری مغز در افراد مبتلا به مولتیپل اسكلروزیس را بررسی كردند.

یافته‌های آن‌ها به پر كردن شكاف در درك كنونی از چگونگی تأثیر آسیب‌شناسی مغز بر ایجاد خستگی در طول زمان كمك می‌كند.

این پژوهش در Frontiers in Neurology در مقاله "ارتباطات ریزساختار ماده سفید و گانگلیون پایه به میزان خستگی شناختی در مولتیپل اسكلروزیس" گزارش شد و در مركز تصویربرداری عصبی Rocco Ortenzio در بنیاد كسلر (Kessler) انجام شد كه صرفاً به تحقیقات توانبخشی اختصاص دارد.

شركت كنندگان 62 فرد مبتلا به ام اس عود كننده بودند.

همه پرسشنامه‌های تكمیل‌شده برای اندازه‌گیری افسردگی، اضطراب حالت و خستگی انجام شد.

شركت كنندگان تحت یك كار شناختی خسته كننده قرار گرفتند.

محققان علاوه بر اندازه‌گیری میزان خستگی شناختی ، حجم و عملكرد كل ضایعه مغزی را در طول كار القای خستگی اندازه‌گیری كردند.

دكتر رومان ، محقق ارشد انجمن ملی ام اس در بنیاد كسلر، می‌گوید: ما دریافتیم كه میزان شناختی مربوط به دستگاه‌های ماده سفید است كه بسیاری از آن‌ها با عقده‌های قاعده‌ای یا آنچه ما به عنوان «شبكه خستگی» پیشنهاد كرده‌ایم مرتبط است.

ماده ی سفید (White matter) به نواحی از دستگاه عصبی مركزی (CNS) گفته می‌شود كه عمدتاً از آكسون های میلینی كه به آن تنه های عصبی نیز گفته می‌شود، تشكیل شده است.

زمانی تصور می‌شد كه این بافت ، یك بافت منفعل است ، در حالی كه اكنون مشخص شده كه بر روی یادگیری ، عملكردهای مغزی، تعدیل توزیع پتانسیل های عمل ، بازپخش و هماهنگی ارتباطات بین نواحی مختلف مغز، مؤثر است.

این یافته‌ها ما را به درك اینكه چگونه آسیب‌شناسی مغز بر تجربه در لحظه تأثیر می‌گذارد ، نزدیك‌تر می‌كند.

این مطلب ، برای توسعه مداخلات مؤثر برای مدیریت خستگی ناتوان‌كننده ام‌اس و سایر شرایط عصبی اساسی است.

دسترسی سریع