سید حسن نصرالله: نیروهای مقاومت در هر جنگی پیروزند

دبیر كل حزب الله لبنان تصریح كرد پیروزی نیروهای مقاومت در جنگ ژوئیه سال 2006 پیروزی الهی بود.

1395/05/30
|
09:47
|

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صداوسیما ، سید حسن نصرالله دبیر كل حزب الله لبنان درگفتگو با تلویزیون المنار تصریح كرد: پیروزی نیروهای مقاومت در جنگ ژوئیه سال 2006 پیروزی الهی بود.سید حسن نصرالله در گفتگو با شبكه تلویزیونی المنار درباره حوادث جنگ سی و سه روزه و در پاسخ به این پرسش كه پیروزی نیروهای مقاومت لبنان در جنگ ژوئیه سال 2006 را یك پیروزی الهی توصیف كرده اید، آیا واقعا این توصیف به دلیل یك معجزه در نتیجه نابرابری نظامی و واقعا یك دلیل غیبی بوده است،گفت: نگاه منطقی و ریاضی برای بررسی این جنگ متفاوت است. سه به علاوه سه شش می شود و هرگز سه به علاوه سه، ششصد نمی شود ولی زمانی كه فرض كنیم سه به علاوه سه ششصد می شود این نتیجه گیری خارج از معادله است و این پرسش مطرح می شود كه چگونه این گونه می شود. حالا به وضع جنگ بپردازیم. نخست این كه در این جنگ ارتش اسرائیل به عنوان قوی ترین ارتش منطقه حضور داشت. ارتش اسرائیل در فهرست ده ارتش قوی جهان قرار دارد. هیچ بحث و جدلی در این وجود ندارد كه ارتش اسرائیل قوی ترین ارتش منطقه است و قوی ترین نیروی هوایی را در منطقه خاورمیانه(غرب آسیا) دارد. اسرائیل یك رژیم نظامی است. این رژیم از فرق سر تا كف پا نظامی است. مردم اسرائیل، نظامی هستند و این رژیم به مانند كشورهای دیگر نیست كه در آن دولت، ارتش و ملت تقسیم بندی شده باشد. آمریكا و به اصطلاح جامعه بین المللی و شمار زیادی از كشورهای عربی نیز پشتیبان اسرائیل در این جنگ بودند. اسرائیل در این جنگ از حمایت رسانه ای، سیاسی،مالی و نظامی گسترده ای برخوردار بود و برای اسرائیل پل هوایی برقرار كرده بودند و محموله های موشكی خود را در اختیار این رژیم قرار دادند. اسرائیل در روزهای نخست جنگ همه موشك های هوشمند خود را مصرف كرده بود. حجم حملات هوایی اسرائیل در روزهای نخست جنگ به شدت گسترده بود. در مقابل، یك مقاومت مردمی وجود داشت. ما از یك ارتش عریض و طویل سخن نمی گویم. یك مقاومت مردمی وجود داشت كه بخشی از ملت لبنان بوده است. ما برای احترام گذاشتن و ارزش قائل شدن از عبارت ملت لبنان استفاده می كنیم ولی واقعیت این است كه بخشی از ملت لبنان به همراه نیروهای مقاومت در این جنگ بوده است و بخش دیگری از ملت لبنان درباره این جنگ نظر دیگری داشته است.
وی بیان داشت: در آن زمان در دولت لبنان اختلاف نظر وجود داشت و نمی توان گفت كه علیه مقاومت توطئه كرده بود. امیل لحود رئیس جمهور وقت لبنان و نبیه بری رئیس پارلمان لبنان در كنار ما قرار داشتند ولی اختلاف نظرهایی در دولت وجود داشت. فواد سینیوره نخست وزیر وقت لبنان و شمار زیادی از وزرا در طرف دیگری حضور داشتند. موضع رژیم های عربی نیز روشن بود. ملت های عربی نیز با ما ابراز همبستگی و تظاهرات می كردند و محبت خود را به ما نشان می دادند و از ما حمایت می كردند ولی این وضع در عرصه نبردهای میدانی موثر نبود. این وضع تنها باعث می شد كه رزمندگان آرامش بگیرند و دریابند مردمی در كشورهای عربی وجود دارند كه از آنان حمایت می كنند و این حمایت ها تنها بعد روانی و معنوی داشته است. وضع سیاسی،مالی، دیپلماتیك،نظامی و امنیتی موثر در عرصه میدانی به سود دشمن صهیونیستی بود و تنها استثنا حمایت های ایران و سوریه از ما بود.
وی تاكید كرد: باید به شمار نیروهای مقاومت و تجهیزات و حوزه جغرافیایی نبرد ،سیر تحولات و حجم آتشی كه علیه ما استفاده شده است توجه كنیم. اسرائیلی ها اعتراف كردند حملات هوایی این رژیم در جنگ علیه لبنان در سال 2006 بیش از حملات هوایی این رژیم در جنگ با كشورهای عربی بوده است. همچنین برای این جنگ یك تصمیم منطقه ای و بین المللی برای از بین بردن مقاومت وجود داشت ولی می بینید كه این مقاومت پیروز شد. بنابراین این مقدمه چینی به معنای یك معادله ریاضی و منطقی نیست و پیروزی مقاومت خارج از این معادلات و قواعد طبیعت بوده و همان اراده و مشیت و یاری خداوند بوده است. من با توجه به ریز حوادث از روز نخست تا روز سی و چهارم این جنگ و پس از آن تنها تفسیری كه دارم این است كه این پیروزی همان وعده الهی به مومنان،مجاهدان،صابران و مقاومت كنندگان بوده است.
دبیر كل حزب الله لبنان در پاسخ به این پرسش كه این روزها همزمان با دهمین سالگرد پیروزی مقاومت در این جنگ است ولی از زمانی كه از فرودگاه بیروت پیاده شدم هیچ نشانه ای از پلاكاردهای پیروزی مشاهده نكرده ام و این نشانه ها محدود به بخش هایی از جنوب لبنان است، چرا مردم عربی از پیروزی خود شرمسار هستند و به شكست های خود افتخار می كنند،گفت: در بخشی از موارد، وضع بدتر است. در سال 2000 زمانی كه صهیونیست ها شكست خوردند و با ذلت و خواری از لبنان خارج شدند این پیروزی یك پیروزی حقیقی عربی بوده و در این پیروزی هیچ مسئله سیاسی، امنیتی و نظامی نقش نداشته است. هیچ فردی در این عقب نشینی كشته و زخمی نشد. من درباره این حادثه به مزاح گفته بودم كه یك مرغ نیز در خط مرزی كشته نشد این در حالی است كه در آن زمان هزاران مزدور صهیونیست حضور داشتند. هیچ خانه ای ویران نشد و هیچ مكان دینی نظیر مساجد و كلیساها آسیب ندید. با این وجود در آن زمان برخی ها در لبنان از این پیروزی ناراضی و اندوهگین بودند و فكر می كردند چگونه اسرائیل در خط مرزی شكست خورده است. این اندوه شدید را برخی ها نیز در كشورهای عربی داشته اند و این پیروزی آنان را آشفته كرده بود. این وضع برای جنگ ژوئیه سال 2006 نیز صادق است. در آن زمان برخی ها در لبنان و كشورهای عربی به پیروزی اسرائیل در این جنگ امید بسته بودند و این امید برای رویاها ، اهداف و طرح هایی بوده است. شبانه روز امیدوار بودند كه مقاومت شكست بخورد و اسرائیل پیروز شود. این كه مقاومت پیروزی می شود، انتظار دارید این طرف ها خشنود شوند،طبیعی است كه خشمگین می شوند.

سید حسن نصرالله در ادامه گفتگو با شبكه تلویزیونی المنار درباره حوادث جنگ سی و سه روزه و در پاسخ به این پرسش كه یكی از اخبارهای ناراحت كننده ای كه شنیدم این بود كه برخی ها در خلال این جنگ نه تنها به شكست مقاومت امید بسته بودند بلكه زندانی را برای سید حسن نصرالله آماده كرده بودند،گفت: ما به جزئیات مذاكرات سیاسی میان لبنانی ها و طرف های دیگر واقف هستیم. در روزهای پایانی جنگ یكی از سفارتخانه های اروپایی به مسئول روابط بین المللی حزب الله تماس تلفنی برقرار كرد و در آن زمان سید نواف الموسوی مسئول این پست بود و با سفارتخانه ها ارتباط داشت و به وی گفت كه آیا می تواند دیدار حضوری داشته باشد و نقطه ای را در غرب بیروت برای این ملاقات تعیین كردند و نماینده این سفارتخانه حضور یافت. وی به نواف الموسوی گفت تلاش بیشتری در دولت لبنان داشته باشید چرا كه در شورای امنیت سازمان ملل تصمیم گرفته شده است. اسرائیلی ها نمی خواستند به جنگ ادامه بدهند و برای توقف این جنگ به شدت درخواست می كردند. آمریكایی ها، انگلیسی ها و دیگر اعضای دائم شورای امنیت خواهان توقف این جنگ بودند ولی مشكل در دولت لبنان بود. جنگ در روزهای پایانی جنگ به شدت شدید بود و این جنگ ممكن بود قبل از چهاردهم اوت متوقف شود ولی این جنگ به دلیل یك موضع در دولت لبنان برای چند روز ادامه یافت. در آن زمان برخی ها در دولت لبنان كه وابسته به یك دولت مشخصی در منطقه بودند این جنگ را چند روز طولانی كردند. پس از این كه درباره همه جزئیات توقف این جنگ توافق شد، یك گروه در داخل لبنان گفت كه چگونه ممكن است جنگ متوقف شود در حالی كه مقاومت در جنوب رودخانه لیطانی حضور دارد و مقاومت خلع سلاح نشده است.
وی افزود: وضعیت این گونه بود و همچنان این گروه بر سر موضع خود است. ما پس از جنگ گفتیم كه كشور را آباد و از اختلافات و كینه ورزی ها عبور می كنیم و همچنین نبیه بری برای تعارف گویی دولت لبنان را یك دولت مقاوم توصیف كرد هر چند كه هیچ ارتباطی با مقاومت نداشته است. از سال 1948 این مسئله مطرح است كه رژیم های عربی و همه نیروهای سیاسی استفاده كننده از این رژیم ها، اسرائیل را به عنوان دشمن نمی دانند و توجهی به فلسطین و عزت و كرامت شهروندان عربی و لبنانی ندارند. شاید فردی مانند شما از این وضع در لبنان غافلگیر شوید ولی این وضع برای ما مسئله ای عادی است. ما در سال 2000 پیروزی خود را به لبنانی ها، فلسطینیان، مسلمانان،اعراب و آزادگان جهان تقدیم كردیم و از همه كسانی كه به این پیروز ارتباط داشتند و نداشتند تشكر كردیم. ما همچنین پیروزی خود را در جنگ سی و سه روزه به همه تقدیم كردیم ولی در سالگرد این جنگ شاهد آن بودیم كه برخی ها این پیروزی را انكار كردند. اسرائیل در ده سال گذشته به این شكست اعتراف می كند و به دنبال حل پیامدهای این شكست است و در سالگرد این جنگ مراسم برگزار می كند. همه مقامات اسرائیلی در دهمین سالگرد موضع گیری های زیادی داشتند. نخست وزیر كنونی و سابق و وزرای جنگ و دفاع و فرماندهان فعلی و سابق ارتش و نهادهای امنیتی اسرائیل درباره این جنگ موضع گیری كردند.
وی بیان داشت: بیشترین موضع گیری های اسرائیل درباره این جنگ در دهمین سالگرد آن بوده است. اسرائیلی ها در این مسئله اجماع نظر دارند كه در این جنگ شكست خوردند ولی برخی ها در لبنان و رژیم های عربی و مشخصا در رسانه های وابسته به رژیم های عرب خلیج(فارس) این پیروزی را قبول ندارند. اسرائیل می گوید در این جنگ شكست خورده است ولی این رسانه ها می گویند اسرائیل در این جنگ پیروز شده است. این نوع موضع گیری ها دارای سابقه فكری، روانی و سیاسی دارد و برای ما مسئله ای عادی است.
سید حسن نصرالله در پاسخ به این پرسش كه شما از روز نخست جنگ سی و سه روز وعده پیروزی داده بودید این پیروزی بر چه اساسی بوده است،گفت: این وعده بر اساس ایمان واقعی بوده است. من به همراه برادرانم به خداوند و وعده الهی به مومنان، مجاهدان و صابرین ایمان داریم. از یك سو باید به این ایمان توجه داشته باشیم و از سوی دیگر به این مسئله توجه كنیم كه شروط پیروزی الهی محقق شده بود و همچنان این شروط محقق است. اگر جنگ جدیدی علیه لبنان آغاز شود من اطمینان دارم كه نیروهای مقاومت پیروز خواهند شد و خداوند یاریگر مقاومت است. این شروط بر اساس مسائل مشخصی است. نخست این كه می دانیم كه خواسته های ما بر حق است. در صورتی كه فردی برای باطل و ظلم بجنگد مورد حمایت خداوند قرار نمی گیرد. نبرد ما با اسرائیل از نخستین روزها و تا قیامت یك نبرد به حق است و هیچ ابهامی در آن وجود ندارد. دوم این كه ما به وعده الهی اطمینان داریم. سوم این كه خداوند از ما خواسته است كه خود را مجهز كنیم. خداوند از ما نخواسته است كه قوی ترین نیروی هوایی را در جهان برای دفاع از كشور خود داشته باشیم و تنها از ما خواسته است تا جایی كه می توانیم خود را مجهز كنیم.
وی در ادامه گفت: ما خود را به موشك های كاتیوشا و موشك های دوربرد مجهز كردیم، موشك هایی كه در داخل سوریه ساخته شده است. موشك هایی كه داریم كه می توانیم با آن تل آویو را هدف قرار دهیم. در عرصه ضد هوای، ضد زره و مقابله با كشتی های جنگی خود را به موشك های مختلفی مجهز كردیم و نیروهای آموزش دیده مشخصی داریم. خداوند می داند كه این نهایت تلاش ماست. ما از سال 2000 تا سال 2006 در خواب نبودیم و شبانه روز تلاش می كردیم. در طول این مدت برخی از برادران ما به شهادت رسیدند و همچنان برخی ها در قید حیات هستند. ما از سال 2000 می دانستیم كه این اسرائیل در برابر شكست خود سكوت نمی كند و روزی حمله خواهد كرد. بنابراین خود را به توان نظامی، فرهنگی، ایمانی و رسانه ای مجهز كردیم و خداوند نیز می داند همین امكانات ماست. نیروهای مقاومت یك گروه متحد و مطیع هستند. در نیروهای مقاومت هیچ نزاعی وجود ندارد چرا كه نزاع به معنای شكست است. خداوند به گروهی كه با خود درگیر است هر چند برای مسئله به حقی نبرد كند مورد حمایت الهی قرار نمی گیرد. یكی از شروط پیروزی الهی این است كه نیروها منسجم و مطیع باشند. من در این زمینه به روایات زیبایی برخورد كرده ام. خداوند در شب قدر به همه بندگان رزوق و روزی، موفقیت و عمر و خدمات مختلفی را اعطا می كند ولی به فرشتگان می گوید كه اگر دو بنده ای با یكدیگر اختلاف داشتند، آنان را رها كنند تا به آشتی برسند. بنابراین بر اساس این روایات خداوند از ما می خواهد انسجام داشته باشیم. این انسجام وجود دارد. همچنین از خداوند از ما خواسته است تلاش زیادی داشته باشیم و به شدت درباره مقابله با تهدیدات و استفاده از فرصت ها و چگونگی و راهبردها و تاكتیك های مقابله تلاش كرده ایم. بنابراین همه این شروط را محقق كرده ایم. من همه فعالیت های نهادها و تشكیلات حزب الله را دنبال می كنم. همچنین مهم ترین شرط یاری الهی همان اخلاص است. نیروهای مقاومتی كه در جنگ سی و سه روزه حضور داشتند برای این كه در كشورهای عربی مدح و ستایش شوند وارد این نبرد شوند. همچنین این نبرد برای به دست آوردن منفعت دنیوی نبوده و واقعا این نبرد برای به دست آوردن رضایت الهی و عمل به وظیفه ای بوده است كه از آن در روز قیامت از ما سوال خواهد شد. بنابراین در میان نیروهای مقاومت ایمان، اخلاق،صبر، عقل و استفاده حداكثری از تلاش و آمادگی وجود دارد و همه شروط یاری خداوند از بنده خود را ایجاد كردیم.
سید حسن نصرالله خاطرنشان كرد: پیروزی در جنگ ژوئیه از روزهای نخست مشخص بود و پیروزی نهایی در روزهای پایانی محقق شد. اطمینان خاطر در همه مردم وجود داشت و در برابر ما ارتش اسرائیل قرار داشت كه از قوی ترین ارتش های جهان است و در حال ترس و آشفتگی قرار داشت این در حالی است كه برای این جنگ نقشه كشیده بود و همه چیز داشت ولی نمی دانست چه كند. خداوند در میان مردم در لبنان احساس اطمینان خاطر و در میان اسرائیلی ها ترس و وحشت ایجاد كرد و ما آن را دخالت الهی می دانیم. من به دخالت الهی یقین دارم و این یقین بر اساس ایمان خودجوش و ناگهانی نیست بلكه این ایمان مبتنی بر دلیل، برهان، منطق و فهم قرآن و شروط یاری الهی بوده و این وضع در آینده نیز صادق است. این مقاومت آماده،منسجم و مخلص است و شبانه روز تلاش می كند و در این دنیا هیچ پاداش و تشكری نمی خواهد و تنها این پاداش را از خداوند می خواهد. چرا نباید خداوند به این مردم یاری نرساند. خداوند وعده داده است و به وعده خود پشت نمی كند.

سید حسن نصرالله در ادامه گفتگو با شبكه تلویزیونی المنار درباره حوادث جنگ سی و سه روزه و در پاسخ به این پرسش كه در طول تاریخ هر طرف پیروزی قدرت را به دست می گیرد ولی زمانی كه به شما می رسیم این مسئله عملی نمی شود، شما در این جنگ شهید دادید و به پیروزی واقعی رسیدید، آیا این زهد و تقوای شما باعث شد كه افراد كوته فكر به شهدا و این پیروزی توهین كنند، گفت: زهد و تقوایی مطرح نبوده است. برای اداره هر كشوری ،مسئولیت هایی وجود دارد و بخشی از اداره كشور مرتبط به تلاش برخی ها برای دنیاطلبی و به دست آوردن امتیازات و پول است و باید انسان در این موارد زاهد باشد ولی در بخش دیگر درباره عمل به مسئولیت برای اداره كشور و حل مشكلات اقتصادی، اجتماعی،امنیتی و فرهنگی است و باید به این مسئولیت ها عمل شود. ما در عمل به این مسئولیت بی توجه نیستیم. در لبنان یك گروه سیاسی وجود دارد كه حاضر است كه قدرت را در صورت ویرانی و به فقر كشاندن كشور در دست داشته باشد و بخش زیادی از این افراد كشور را غارت كرده اند. با تاسف شدید بخش زیادی از این افراد از حمایت طایفه مورد نظر خود برخوردارند. اگر در لبنان فردی در كشور فساد و دزدی كند همین فرد در روز انتخاب توسط نزدیكان و هم طایفه های خود انتخاب می شود. ما پس از پیروزی سال 2006 اعلام كردیم كه نیروهای مقاومت در این جنگ پیروز شدند و به یك دستاورد تاریخی رسیدند. اگر در آن زمان درخواست می كردیم كه قدرت را به ما تحویل دهند وارد یك جنگ داخلی و فتنه بی پایانی می شدیم.
وی افزود: هر چیزی در لبنان به سرعت بوی فرقه ای و مذهبی به خود می گیرد. باید حضور ما در قدرت برای كمك به مردم باشد ولی زمانی كه رسیدن به قدرت باعث ویرانی و كشاندن آن به جنگ فرقه ای شود مورد هدف ما نخواهد بود و شاید گفت كه رسیدن به این هدف حرام باشد و نباید به هر قیمتی درخواست حضور در قدرت داشته باشیم. در طول تاریخ بدین گونه است كه طرف پیروز از حمایت مردمی گسترده برخوردار است ولی نیروهای مقاومت در لبنان با پیچیدگی های فرقه ای روبرو هستند. متاسفانه بخشی از ملت لبنان از پیروزی مقاومت اندوهگین شده است. بحث و جدل بزرگی در لبنان وجود دارد. برخی ها می گویند حزب الله فداكاری و شهید داده است، چرا برخی از موضوعات را رها كرده است. وزرا و نمایندگان حزب الله در پارلمان لبنان به این موضوعات به صورت محدود توجه دارند. این صورت محدود بدین گونه است كه نباید توجه به این موضوعات، كشور را وارد فتنه فرقه ای و مذهبی و جنگ داخلی كند. توجه ما به این موضوعات بر اساس اصول شرعی و عقلی است كه نباید وضع را از حالت بد به بدتر بكشانیم.
سید حسن نصرالله در پاسخ به این پرسش كه من فكر نمی كنم كه تاریخ در حق پیروزی های مقاومت در جنگ های سال 2000 و 2006 منصفانه رفتار كند، آیا فكر می كنید متون تاریخی پس از یكصد سال نگاه عادلانه ای به شما خواهد داشت،گفت: یكی از موضوعات مطرح، شك و تردید درباره شمار زیادی از كتب تاریخی است. در زمان ما كه همه حضور دارند و رسانه ها و اسناد و مدارك صوتی و تصویری وجود دارد این همه وارونه كردن حقایق در جریان است. در قرن گذشته شخصیت های جنوبی معروفی نظیر فواد خنجر داشتیم و فیلم هایی درباره مقاومت در برابر حضور فرانسوی ها مطرح شده است. بحث و جدل هایی در این زمینه وجود دارد و این مسئله مطرح است كه كسانی كه با اشغالگران فرانسوی مبارزه كردند نیروهای مقاومت یا دزد بوده اند. این مسئله درباره حوادث پنجاه سال گذشته است. در حال حاضر اتهاماتی نظیر تجارت مواد مخدر،دزدی و پولشویی علیه ما مطرح می شود. هیچ زشت و بدی وجود ندارد كه شمار زیادی از رسانه های مورد حمایت مالی آمریكا و كشورهای عرب خلیج(فارس) علیه ما مطرح نكرده باشند. برای ما تعجب آور نیست كه پس از ده سال گفته شود كه سید حسن نصرالله رهبر یك باند مواد مخدر و نه مقاومت بوده است. توجه ما به صحرای قیامت است و روزی است كه اسرار آشكار می شود. در آن زمان پول و رسانه های عربی و آمریكایی و همه دروغپردازان هیچ سودی ندارند و خداوند در آن روز دستور می دهد همه حقایق آشكار شود و همه به جزای اعمال خود می برسند و این همان حیات ابدی است. منطق ما این است كه از این دنیا تقاضای مال دنیا و تشكر نداریم. مسئله اساسی در روزهای جنگ ژوئیه و تا لحظه مرگ این است كه خداوند از ما راضی باشد و زمانی كه روز قیامت برسد امیدواریم مورد رضایت خداوند قرار داشته باشیم.
دبیر كل حزب الله لبنان در ادامه گفت: طبیعی است كه پس از جنگ ژوئیه بخش زیادی از لبنانی ها از خانه و كاشانه خود آواره شدند و بیشتر آنان شیعه بودند و در میان آنان مسیحی، سنی ها و دروزی ها و طوایف دیگر حضور داشتند. متاسفانه طرف مقابل ما در لبنان از سال 2005 به دنبال تفرقه افكنی و فتنه انگیزی است. جریان المستقبل شبانه روز به ما توهین كند و در نهایت نیز ما مجبور هستیم كه با این جریان دولت تشكیل دهیم. گفتمان ما این است كه لبنانی ها گزینه ای جز همزیستی با یكدیگر و برطرف كردن اختلافات ندارند. زمانی كه من می پذیریم كه با حضور جریان المستقبل در یك دولت حضور داشته باشم، مشكلی با طرفداران حزب الله پیدا نمی كنم چرا كه گفتمان ما از روز نخست همزیستی با یكدیگر بوده است. زمانی كه برخی ها اجازه می دهند كوهی از كینه ایجاد شود این وضع برای كشور مشكل ایجاد می كند.
وی در پاسخ به این پرسش كه مهم ترین صحنه از حوادث جنگ ژوئیه كه شما را متاثر كرده چیست،گفت: پایداری و مقاومت مردم مهم ترین صحنه بوده است. این پایداری شامل صبر، اطمینان و آگاهی و درك آنان بوده است. درك مردم از نبرد و مسائل سیاسی خیره كننده بوده است. درك و فهمی كه كودكان و آوارگان داشتند شاید بالاتر از اساتید دانشگاه بوده است. قدرت اساسی ما در این مسئله بوده است. از تجلیات دخالت الهی در جنگ ژوئیه این بوده كه آرامش را در دل های لبنانی و ترس و وحشت را در میان جامعه و ارتش اسرائیل ایجاد كرد. یكی دیگر از جلوه های دخالت الهی در حوادث چهاردهم اوت بود. ما به مردم گفتیم كه به خانه های خود بازگردند ولی بازگشت مردم به صورت سازمان یافته و اجبار و تحریك نبوده است. ساعت هشت زمان توقف درگیری بود. مردم می دانستند مقاومت به این آتش بس متعهد است ولی در پایبندی اسرائیل تضمینی وجود نداشت و ممكن بود جنایات دیگری رقم بزند. مردم به خانه ها و مكان های خود ویران شده بازگشتند. بخش زیادی از اراضی جنوب مملو از بمب های خوشه ای بود. مردم قبل از ساعت توقف درگیری، چمدان های خود را بستند و ساعت هشت به خانه های خود بازگشتند. من بر این باورم كه خداوند آنان را راهی خانه های خود كرد. درست است كه چهاردهم اوت جنگ متوقف نشد ولی درگیری ها و توطئه ها ادامه داشت.
وی بیان داشت:‌در آن زمان این توطئه وجود داشت كه چند ماه آوارگان به خانه های خود بازنكردند تا در طی مذاكرات، مقاومت خلع سلاح شود. متاسفانه این تصمیم شماری از طرف های داخلی و منطقه ای بوده است و از اسرائیلی ها می خواستند با طرح آنان همكاری كنند این در حالی است كه این رژیم قادر به این همكاری نبود. این مردم بودند كه این توطئه را با رفتن به خانه های خود نقشه برآب كردند. مردم با وجود خانه های ویران و وجود بمب های خوشه ای به مناطق خود بازگشتند. این صحنه هاست كه انسان را متاثر می كند و منبع قدرت ماست. پس از جنگ ژوئیه و تا این زمان هزینه های سنگینی می شود تا مردم را از حزب الله دور كنند و در این راه آمریكایی ها از عربستان و دیگر رژیم های عرب خلیج(فارس) می خواهند هزینه كنند ولی نتوانستند به هدف خود برسند. در حال حاضر می خواهند هوشیاری طرفداران حزب الله را هدف قرار دهند. رسانه های این كشورها از هر ابزاری استفاده می كنند كه به حزب الله ضربه بزنند و از كاه كوه می سازنند. هدف آنان این است كه به اراده، ایمان و روحیه طرفداران مقاومت ضربه بزنند. امروز اسرائیل با وجود گذشت ده سال از جنگ ژوئیه در بدترین وضع خود قرار دارد و با وجود دوره های مختلف آموزشی نتوانست مشكل خود را حل كند و همچنان با مشكلات روحی روبروست ولی ما در بهترین وضع خود قرار داریم چرا كه روحیه خود را حفظ و آن را تقویت كرده ایم.
وی در پاسخ به این پرسش كه پس از جنگ ژوئیه به مناطق جنوب لبنان سفر كرده اید،ادعاهای اسرائیل را درباره زندگی در پناهگاه چگونه ارزیابی می كنید،گفت: بله به مناطق مختلف جنوب سفر كردم. یكی از ادعاهای اسرائیل برای ضربه زدن به حزب الله این است كه ادعا می كنند سید حسن نصرالله در پناهگاه زندگی می كند و در طول جنگ ژوئیه چنین ادعایی داشتند. من در پناهگاه زندگی نمی كنم. در طول ده سال گذشته همه دیدارهای من با هیئت های مختلف سیاسی و مردمی داخلی و خارجی بر اساس ترتیبات مشخص در نقطه مورد نظر برگزار می شودذ و ما زندگی عادی خود را داریم.
وی درباره زندگی شخصی خود در خلال جنگ سال 2006 گفت: من به مانند برادران دیگر زندگی می كردم و به اوضاع جنگ توجه داشته باشم و فرصت دیدار با خانواده یك بار و به مدت نیم ساعت در مكان مشخصی داشتم. همه مسئولان و رزمندگان مقاومت درباره خانواده های خود از طریق وسائل ارتباطی موجود اطمینان حاصل می كردند و هیچ مشكلی وجود نداشت. یكی از مهم ترین عناصر پیروزی در این جنگ صبر و مقاومت و پایداری و روحیه بالای خانواده های مسئولان و رزمندگان بود.
دبیر كل حزب الله لبنان با اشاره به این كه پس از پایان جنگ ژوئیه، گزارش ها و تحقیقات زیادی درباره شكست اسرائیل در این جنگ صورت گرفته است، بیان داشت: در طول سالهای گذشته گزارش های مختلفی در اسرائیل درباره این جنگ منتشر و كنفرانس های مختلفی برگزار شده است. ده ها كمیته پس از كمیته وینوگراد در اسرائیل اختلالات نظامی و امنیتی این رژیم و همچنین وضع جبهه داخلی، پلیس،رسانه ها، بیمارستان ها و همه چیز را بررسی و سپس نتیجه گیری هایی ارائه كردند. یكی از این نتیجه گیری ها این بود كه آغاز جنگ دیگر با حزب الله یك ماجراجویی محاسبه نشده است. اسرائیلی ها تصمیم گرفتند هر گونه جنگ جدید باید سریع، سرنوشت ساز و پیروزی در آن روشن باشد. ده سال است كه اسرائیلی ها مشغول آموزش و برگزاری رزمایش های مختلف هستند و جنگنده ها و هواپیماهای جدیدی از آمریكا خریداری و سامانه های مختلف ضد موشكی مستقر كردند. اسرائیلی ها در این نتیجه گیری ها تحلیل كردند كه جنگ جدید با حزب الله نمی تواند نتیجه ای داشته باشد. جنگ با ایران نیز دشوار است و در نهایت این تصمیم را گرفتند كه سوریه را از محور مقاومت خارج كنند.
وی در ادامه خاطرنشان كرد: سوریه تنها پلی میان ایران و مقاومت در لبنان و فلسطین نیست، سوریه با اراده سیاسی خود و تسلیم نشدن در برابر اسرائیل و عقب نشینی نكردن از حقوق ملی و مسئله فلسطین و وضع ارتش و جایگاه سیاسی خود بخشی از محور مقاومت بوده و حامی این محور است. موشك ها ما در جنگ ژوئیه یكی از عناصر اصلی این جنگ بود و اسرائیل را به لرزه درآورد و بیشتر این موشك ها در سوریه ساخته شده بود و وارداتی از ایران نبود. این موشك ها در كارخانه های سوریه ساخته شد و در اختیار نیروهای مقاومت در لبنان قرار گرفت. بنابراین سوریه بخش سرنوشت ساز محور مقاومت است. اسرائیلی ها پس از سال 2006 تلاش كردند به صورت سیاسی سوریه را از محور مقاومت خارج كنند. ملك عبدالله پادشاه وقت عربستان سعودی سوریه را به قتل رفیق الحریری متهم كرده بود ولی ملك عبدالله به دمشق سفر كرد و گفت خواهان روابط جدید با سوریه است. این مسئله پس از سال 2006 در تعامل با سوریه تعجب آور بود. شماری از كشورهای منطقه از ملك عبدالله خواستند به سوریه برود و بر روی رئیس جمهور اسد تمركز كند تا سوریه از محور مقاومت خارج شود. آنان به لحاظ سیاسی نیز نتوانستند به هدف خود برسند. به سوریه میلیاردها دلار پیشنهاد كرده بودند ولی تاكید سوری ها این است كه استقلال و تصمیمات سیاسی خود را نمی فروشند. مشكل آنان با سوریه درباره استقلال تصمیم گیری های سیاسی این كشور بوده است. زمانی كه به لحاظ سیاسی نتوانستند در سوریه به هدف خود برسند، پس از جریان بهار عربی تلاش كردند از این مسئله در سوریه استفاده كنند. برخی ها می گویند تحولات كنونی در سوریه ادامه جنگ ژوئیه است و برخی می گویند انتقام گرفتن از این جنگ است. تنها حزب الله در این جنگ مورد هدف نبود و آمریكایی ها در یادداشت ها و خاطرات خود به این مسئله اشاره كردند كه این جنگ برای اهداف مختلفی در منطقه ایجاد شد

دسترسی سریع