برای ترور شاه به گارد جاویدان رفتم/ اطلاعات كاخ چگونه به انقلابیون می‌رسید؟

افسر گارد جاویدان شاهنشاهی با بیان خاطراتی از نحوه همكاری خود با نیروهای انقلابی همزمان با خدمتش در كاخ شاه گفت: برای ترور شاه به گارد جاویدان رفتم و یك سال هم برای این كار تمرین تیراندازی داشتم.

1402/11/17
|
11:57
|

امیر سرتیپ مصطفی توتیایی در سال 1353 در گارد جاویدان ارتش شاهنشاهی ایران مشغول به كار شد و تا زمان پیروزی انقلاب در گارد جاویدان به كار خود ادامه داد.
آبان ماه امسال برابر تصویب «شورای عالی نشان‌ها» در ارتش، به‌ پاس رشادت و مدیریت جهادی در صحنه‌ها و برهه‌های سرنوشت‌ساز دوران پیروزی انقلاب و دفاع مقدس و ایثار و بذل جان در اعتلای ایران سربلند اسلامی، نشان فداكاری اعطایی فرمانده معظم كل قوا به ارتش، توسط امیرسرلشكر سید عبدالرحیم موسوی فرمانده كل ارتش به امیر سرتیپ دوم مصطفی توتیایی كه در خط مقدم دفاع از استقلال، تمامیت ارضی و نظام مقدس جمهوری اسلامی در دوران انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و سال‌های پس از آن، مؤمنانه و مردانه ایستاده‌اند، اهدا شد.
امیر توتیایی انگیزه اش برای خدمت در گارد جاویدان را ترور شاه عنوان كرده و می گوید: یك سال برای این كار تمرین تیراندازی داشته است.
این محافظ شاه و خانواده اش می گوید به اندازه ای برای ترور شاه آماده بودم كه اگر دوستان انقلابیم روز شنبه به من می گفتند كه شاه را ترور كنم روز پنجشنبه شاه ترور شده بود.
وی می گوید كه من از نزدیك نظاره گر مفاسد خانواده پهلوی بودم، به اندازه ای فساد اخلاقی در خانواده پهلوی زیاد بود كه این كار غیر ممكن بود. او فرح دیبا را فاسدترین زن در دربار پهلوی می داند.
امیر سرتیپ مصطفی توتیایی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا شرایط روزهای قبل از انقلاب تا رسیدن به پیروزی را روایت كرده است كه در ادامه می توانید مشروح این مطلب را بخوانید:
از سال 53 تا زمان پیروزی انقلاب در گارد جاویدان خدمت كردم
جناب آقای توتیایی شما از چه سال و در چه رسته ای در ارتش مشغول به خدمت شدید؟
سرتیپ توتیایی: من پس از اخذ مدرك دیپلم در سال 1349 ، در دانشكده افسری و در سال 1352 با درجه ستوان دومی فارغ التحصیل شدم، پس از اتمام این دوره برای گذراندن دوره مقدماتی رسته پیاده به شیراز رفتم و پس از طی این مرحله كه حدود 10 ماه به طول انجامید در سال 1353 به گارد جاویدان منتقل شدم و از آن زمان تا پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 در گارد جاویدان به كار خود ادامه دادم. در گارد جاویدان ابتدا فرمانده دسته بودم و 45 سرباز زیر دست من خدمت می كردند و بعد از مدتی به عنوان سرپرست گروهان به كار خود در گارد ادامه دادم
زیر چشم سه دستگاه اطلاعاتی فعالیت انقلابی داشتم
شما همزمان با خدمتتان در گارد جاویدان فعالیت های انقلابی خود را نیز در همكاری با گروه های انقلابی داشتید. فعالیت های انقلابی شما به چه شكلی انجام می شد كه با وجود حضورتان در كاخ شاه از چشم ساواك و اطلاعات ارتش پنهان می ماند؟
سرتیپ توتیایی: گارد جاویدان وظیفه حفاظت از شاه و خانواده شاه و كاخ های سلطنتی كه در تهران كاخ های سعدآباد، نیاوران و كاخ مرمر را شامل می شد و همچنین وظیفه حفاظت از دفتر نخست وزیری و منازل غلام رضا پهلوی و محمود رضا پهلوی را بر عهده داشت.
من همزمان با خدمت در گارد جاویدان و حفاظت از خانواده شاه فعالیت های انقلابی خود را در قالب تشكیلاتی كاملا مخفیان و سری كه هیچ نام و نشانی نداشت با افرادی همچون شهید محمد منتظری، شهید حسن آیت و امیر سرتیپ محمد رضا رحیمی آغاز كردم و به صورت كاملا سری و پنهان به كار خود ادامه دادم.
در زمان شاه شهروندان توسط ساواك و شهربانی كنترل می شدند، افسران ارتش علاوه بر اینكه همانند شهروندان عادی توسط ساواك كنترل می شدند یك رده حفاظتی دیگر به نام ضد اطلاعات ارتش آنها را كنترل می كرد، من و دیگر همكارانم در گارد جاویدان علاوه بر ساواك و ضد اطلاعات ارتش، ضد اطلاعات گارد نیز بر ما كنترل و نظارت داشت و ما با وجود یك نظارت و كنترل چند لایه ساواك، ضد اطلاعات ارتش و ضد اطلاعات گارد به صورت گسترده در ارتش فعالیت انقلابی داشتیم. به نظر من این لطف خداوند تبارك و تعالی بود كه در این شرایط سخت ما توانستیم كار خود را به پیش ببریم.
شبكه گسترده ای كه ما برای فعالیت های انقلابی در ارتش شاهنشاهی به راه انداخته بودیم اولین مأموریتش تبلیغ عقاید مذهبی و ترویج فرهنگ مذهبی بین نیروهای ارتش بود. اعضای گروه ما از طرق مختلف فعالیت های تبلیغی خود را انجام می داد، عده ای را از طریق اهدای كتاب های دینی و مذهبی دعوت به گرایش به امور دینی و مذهبی می كردند و یا در مورد عده ای به صورت فردی در خانه افراد حضور پیدا كرده و با آنها صحبت می كردند و یا در مورد برخی دیگر برای حضور در مراسم دینی دعوت به عمل می آمد.
گروه و تشكیلات ما هیچ نام و نشانی نداشت چرا كه اگر نام و نشانی برای آن در نظر می گرفتیم و این گروه هویت خارجی پیدا می كرد و دستگاه های اطلاعاتی نسبت به آن حساس می شدند، اعضای آن را شناسایی و مورد پیگرد قرار می دادند.
ناگفته‌های افسر گارد جاویدان كه می‌خواست شاه را ترور كند
اطلاعات كاخ شاه را در ساعات نگهبانی به دست دوستان انقلابی می‌رساندم
ایرنا: پیش از این گفته بودید گزارش هایی را از دربار به صورت مخفیانه به دست گروه های انقلابی می رساندید، این انتقال گزارش و اطلاعات دربار توسط شما چگونه انجام می شد؟
سرتیپ توتیایی: در سیستم نگهبانی در ارتش دفترهایی به نام دفتر وقایع وجود داشت، افسرانی كه وظیفه نگهبانی وقایع را اعم از رفت و آمدها و هر گونه اتفاق دیگر كه در منطقه مسئولیتشان اتفاق می افتد ساعت به ساعت در آن دفتر به ثبت می رسانند.
ما در كاخ شاه در هر هفته سه شب نگهبان بودیم، در شب هایی كه من نگهبان بودم پاس دو را برای خودم در نظر می گرفتم كه بین ساعت های یك تا چهار صبح بود. با توجه به اینكه در آن ساعات همه خواب هستند من فرصت داشتم تا اطلاعات مربوط به كاخ شاه در زمان هایی را هم كه نگهبان نبودم نیز یادداشت می كردم و به امیر سرتیپ محمدرضا رحیمی می دادم و از این طریق این گزارش ها به دست دوستان انقلابیمان می رسید.
یك بار از آقای رحیمی سؤال كردم كه چه استفاده ای از این گزارش ها و اطلاعات می كنید به من گفت كه ما جلساتی را مختص همین گزارش هایی كه شما به ما می دهید برگزار می كنیم و این گزارش ها را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم. پس از دستگیری امیر رحیمی من گزارش های دربار را از طریق دكتر آیت در اختیار دوستان انقلابی قرار می دادم.
در خاطرات امیر رحیمی خواندم كه وقتی امیر رحیمی به خاطر فعالیت های انقلابی دستگیر شد او را به منزلش بردند كه در حضور خودش خانه اش را تفتیش كنند امیر رحیمی در خاطراتش می نویسد كه در مسیر خیالم راحت بود كه همه آنچه كه مربوط به فعالیت های انقلابیمان است را معدوم كرده ام وقتی به خانه رفتیم بی اختیار چشمم به كشوی میز زیر تلویزیون افتاد و یادم افتاد كه یكی از گزارش های مربوط به دربار در كشو مانده و معدوم نشده است. مأموران تمام خانه را تفتیش كردند اما به سراغ كشو میز نرفتند. امیر رحیمی می نویسد كه یك ماه بعد از زندان رفتن من، مأموران باز هم برای تفتیش به خانه ام رفته بودند و باز هم با وجود تفتیش بسیار به سراغ كشوی میز زیر تلویزیون نرفتند.
من این گزارش ها را بسیار خوش خط نوشته بودم و دستخطم به گونه ای بود كه امكان تقلب در مورد آن وجود نداشت و اگر لو می رفت به هیچ عنوان نمی توانستم منكر شوم و فقط لطف خدا بود كه گزارش من در این تفتیش ها لو نرفت و من توانستم به فعالیت های خود ادامه دهم.
برای ترور شاه یك سال تمرین تیراندازی داشتم
در دوران خدمتتان در گارد جاویدان آیا پیش آمده بود كه بخواهید شاه را ترور كنید؟
سرتیپ توتیایی: من از اصل و اساس برای ترور شاه به گارد جاویدان رفتم و یك سال روی این موضوع كار كردم و متمركز بودم و یك سال برای این كار تمرین تیراندازی داشتم. من به اندازه ای در تیراندازی دقیق هستم و تبحر دارم كه همین الان و در سن 72 سالگی حاضرم با هر جوانی مسابقه تیراندازی بدهم.
اعتقاد من این بود كه من برای ترور شاه فقط به اندازه یك گلوله فرصت دارم نه بیشتر و برای این كار فقط باید روی یك گلوله حساب باز كنم.
من برای ترور شاه به اندازه ای آماده شده بودم كه به دوستانم گفتم اگر شنبه به من بگویید شاه را ترور كنم پنجشنبه كار شاه تمام است. البته شرط من برای دوستانم این بود كه من زمانی دست به ترور شاه می زنم كه مرجع تقلید به من اجازه این كار را بدهد.
اما چه شد كه من دست به ترور شاه نزدم؟! پس از یك سال مطالعه و بررسی به این نتیجه رسیدم كه ترور شاه شرعا كار درستی نیست، از طرف دیگر انجام این كار به صلاح نبود؛ آقای دكتر آیت به من گفت كه اگر شاه ترور شود آنگاه ما ده ها شاه خواهیم داشت و با ده ها شاه باید بجنگیم پس جنگیدن با یك شاه بسیار بهتر از جنگیدن با چند شاه است.
ناگفته‌های افسر گارد جاویدان كه می‌خواست شاه را ترور كند

دسترسی سریع