محمد مرندی، استاد دانشگاه تهران در مصاحبه با شبكه تلویزیونی راشا تودی گفت: بازداشت مدیر تلگرام ریاكاری غرب را درباره حمایت از آزادی بیان نشان میدهد.
شبكه راشا تودی در گفتگوی با محمد مرندی استاد دانشگاه تهران از وی پرسید : استاد مرندی، خوشحالم كه در برنامه با ما حضور دارید. متشكرم. رهبر ایران یكی از معدود رهبران جهان بود كه علیه دستگیری مدیر عامل تلگرام صحبت كرد. واكنش شما به آن چیست و فكر میكنید چرا او نیاز به دفاع از دوروف را احساس كرد؟
محمد مرندی/استاد دانشگاه: خوب، بخشی از آن مربوط به ریاكاری رژیمهای غربی است، زیرا آنها همیشه در مورد آزادی بیان و حقوق بشر و توانایی مردم برای انتقاد در مورد كشورهایی مانند ایران، روسیه و سایر كشورهایی كه با غرب مشكل دارند و یا سیاست مستقلی دارند، صحبت میكنند. با این حال، وقتی نوبت به انتقاد از غرب میرسد، یا مسائلی كه به آنچه كه غرب آن را خطوط قرمز امنیتی خود میداند میرسد، آنگاه آنها كاملاً متفاوت رفتار میكنند. این فقط مربوط به تلگرام نیست. این در مورد متا نیز صادق است و در مورد ایكس یا توییتر نیز همین طور است و جالب است كه تلگرام دقیقاً یك پیام رسان اجتماعی نیست كه از آزادی بیان دفاع كند. از زمانی كه نسل كشی در غزه آغاز شد، تلگرام محدودیتهایی را بر كانالهای تلگرامی وابسته به حزب الله یا حماس و دیگر سازمانهای مقاومت اعمال كرد. با این حال، نه به اندازه متا مطیع بود و نه به اندازه توییتر قبل از ماسك مطیع بود. اگرچه خود ماسك محدودیتهای زیادی برای منتقدان نسل كشی ایجاد كرده است.
مجری شبكه راشا توی دی در ادامه پرسید : غرب همیشه خیلی سریع ایران را به سانسور متهم میكند. اگر دوروف در ایران به جای فرانسه بازداشت میشد، فرانسه تا چه اندازه از این موضوع خشمگین میشد؟
استاد دانشگاه در پاسخ گفت : این فقط فرانسه نیست، فكر میكنم كل اتحادیه اروپا است، آمریكا، كانادا و استرالیا است و ما نمیبینیم حتی نیوزیلند اقدام فرانسه را محكوم كند. ما همه این را به یاد میآوریم كه همین سازمانهای حقوق بشر غربی كه سالها پیش روسیه را از طریق تلگرام محكوم میكردند، حالا نمیبینیم كه آنها این كار را در مورد فرانسه انجام دهند، بنابراین این اقدام نه تنها رفتار فرانسه را افشا میكند، بلكه رفتار كل تشكیلات سیاسی غرب جمعی غربی را افشا میكند و این رفتار دوگانه سازمانهای حقوق بشری را كه در مورد غزه كاملاً ساكت بودهاند، افشاء میكند و همچنین در طول چند دهه گذشته كه غرب در حال انحطاط است، فكر میكنم به طور فزایندهای مردم شاهد این موضوع هستند. آنها میبینند كه زمانیكه غرب در حالت قدرت قرار دارد از موضوع حقوق بشر در درون مرزهای خود حمایت میكند. اما زمانی كه غرب دچار ضعف میشود و قدرتهای دیگر در حال قدرت گرفتن هستند آنها بسیار بی رحم و غیرقابل تحمل میشوند. این نشان میدهد كه لیبرال دموكراسی غرب نه لیبرال است و نه دموكراتیك است.