باحضور كارشناسان و دانشجویان روابط بین‌الملل؛ تبیین سیاست‌های راهبردی خارجی ایران

نشست علمی تبیین سیاست‌های راهبردی خارجی ایران با عنوان «نگاه به شرق» در موسسه انقلاب اسلامی برگزار شد.

1397/06/26
|
12:00
|


به گزارش خبرگزاری صداوسیما، این نشست صبح شنبه با حضور علی‌اكبر ولایتی مشاور مقام معظم رهبری در امور بین‌الملل، اساتید دانشگاه و جمعی از كارشناسان و دانشجویان حوزه روابط بین‌الملل در موسسه انقلاب اسلامی برگزار شد.در این نشست، علی‌اكبر ولایتی با صرف‌نظر از ارائه سخنرانی، از حاضرین خواست تا ابهامات و سؤالات اصلی موجود در نگاه به شرق را برای بحث و گفتگو درباره آن‌ها مطرح كنند.

در ادامه مهم‌ترین شبهاتی كه در خصوص این موضوع و راهبرد می‌تواند در سطح جامعه و در میان نخبگان وجود داشته باشد به بحث گذاشته شد و علی‌اكبر ولایتی در ذیل آن‌ها به ایراد نكات و اشارات قابل‌توجهی درباره راهبرد «نگاه به شرق» پرداخت.

سؤال: خیلی از كشورها سیاست خارجی خود را بر اساس منافع ملی كه منطبق بر منافع اقتصادی است تنظیم می‌كنند و شاید چند كشور انگشت‌شمار در دنیا باشند كه سیاست خارجی‌شان بر مبنای ایدئولوژی و آرمان‌گرایی است؛ شما فكر نمی‌كنید كه سیاست خارجی ارزش پایه و مبتنی بر ایدئولوژی، تهدیدی برای منافع كشورمان است و نمی‌تواند منافع ما را تأمین كند؟

ولایتی: هیچ كشور و یا بلوكی در دنیا نیست كه در چارچوب یك مجموعه انگیزه‌هایی كه اسمش را آرمان و یا ارزش می‌گذاریم حركت نكند، حتی آمریكایی‌ها كه پرچم‌دار این شبهه به خصوص برای كشورهای اسلامی در جهان سوم هستند، خودشان آرمان‌گراترین در بین غربی‌ها هستند و برخی مواقع خودشان به صراحت نیز این مطلب را بیان كردند.شما ببینید بعد از تخریب عمد یا غیرعمدی برج‌های دوقلوی تجاری این كشور توسط دشمنان و یا خودی‌های آمریكا، آمریكایی‌های هوشمند دلایلی آوردند كه این كار خود آمریكایی‌ها بوده است.

"بوش پسر" كلمه‌ای را گفت كه بعداً معلوم شد مكنونات این‌ها توسط آدمی كه مقداری كم‌عقل‌تر است به زبان آمده و آن این بود كه «جنگ‌های صلیبی شروع شد». همین كلمه كافی است تا بدانیم كه این‌ها همچنان به ما یعنی جهان اسلام نگاهشان چگونه است؟پیش‌تر مقاله «ساموئل هانتینگتون» استاد یهودی دانشگاه هاروارد كه فوت هم كرده، با نام «برخورد تمدن‌ها» منتشر شد كه به فارسی هم ترجمه شد. او می‌گوید كه در آینده شاهد برخورد تمدن‌ها اعم از مسیحی،‌ ارتودوكس و كاتولیك با دو تمدن خواهیم بود، یعنی تمدن اسلامی و تمدن كنفوسیوسی كه گسل‌های خونین آنان را از هم جدا خواهد كرد.

هانتینگتون یك كنفرانس در قبرس هم‌زمان با بمباران «كوزوو» توسط هواپیماهای آمریكایی داشت كه بیشتر آنان هم مسلمان بودند. او گفت این اتفاق یكی از این گسل‌ها و از این نمونه‌هاست. او از كارهای افراطی بوش پسر هم حمایت می‌كرد، در واقع معتقد بود آمریكا با حمله به عراق تمام زیرساخت‌های این كشور را خراب كرد تا در آینده نفت عراق را بگیرد و به جای آن زیربنای عراق را بسازند.

حتی 164 نفر از روشنفكران آمریكا به بوش نامه نوشتند و كار او را تأیید كردند كه یكی از آن افراد همین ساموئل هانتینگتون بود.یا در جای دیگری به قبرس توجه كنیم، می‌بینیم كه قبرس دو قسمت دارد، بخش جنوبی مسیحی نشین و ارتودوكس و قسمت شمالی كه مسلمان‌نشین و تُرك هستند و جالب آن‌كه قسمت جنوبی جزء اتحادیه اروپاست اما قسمت شمالی آن جزء اتحادیه نشده است.

از سال 1923 تشكیل حكومت ترك‌های جوان در تركیه توسط مصطفی كمال پاشا را داشتیم تا بتوانند بخشی از اتحادیه اروپا شوند اما الآن حدود یكصد سال گذشته اما اجازه ورود نمی‌دهند و بعد از مدت‌ها تلاش، این‌ها گفتند اعدام را بردارید، كه ترك‌ها برداشتند، حتی ممنوعیت حجاب در دانشگاه‌ها و ادارات تركیه برای تقرب به اروپا مطرح شد اما نهایت این شد كه رئیس‌جمهور فرانسه بگوید تركیه به دلیل 80 میلیون مسلمان جایی در اروپا ندارد.لذا هر حركتی كه غربی‌ها انجام می‌دهند ما را از آن منع می‌كنند، چون می‌دانند محرك مردم ما برای دفاع از هویت، استقلال و عزت و آرمان‌گرایی است.

اصلاً بدون آرمان‌گرایی معنایی ندارد. لیبرال دموكراسی یك نوع آرمان است. پس این‌گونه نیست كه آن‌ها آرمان‌گرایی نداشته باشند اساساً هیچ حركت سیاسی در دنیا توسط هیچ كشوری انجام نمی‌شود مگر اینكه در چارچوب آرمان باشد.

سؤال: یكی از مسائلی كه در شناخت تغییرات سیاسی مطرح می‌شود این است كه شعارهای مطرح در آن انقلاب را بررسی كنیم. یكی از شعارهایی كه در انقلاب اسلامی ایران عنوان شد، مسئله استقلال از بلوك غرب و شرق با شعار «نه شرقی نه غربی» بوده است، آیا نگاه به شرق با آن شعارهای انقلابی در تضاد و تعارض نیست؟

ضمن اینكه چه ملاحظاتی را در نگاه به شرق باید مورد توجه قرار داد تا دچار آن آفت‌ها و آسیب‌ها همانند نگاه به غرب نباشیم؟

ولایتی: این سؤال نیاز به پاسخ مقدماتی دارد، نه شرقی و نه غربی یعنی چه؟ به ویژه اینكه با وجود بندهایی از قانون اساسی كه در آن بر حسن تعامل با كشورها تأكید دارد، اگر معنای «نه شرقی نه غربی» بد برداشت شود با قانون اساسی نیز تعارض خواهد داشت.

این شعار و استراتژی، یك راهبرد آرمان‌گرایانه به معنای نه لیبرال دموكراسی و نه كمونیسم است و اگر این‌طور باشد پس معلوم است تحلیلی آرمانی است.

بزرگ‌ترین دلیل عملی بر اینكه این شعار یك دیدگاه آرمانی است جایی است كه می‌بینیم برای اولین بار از سوی حضرت امام خمینی (ره) مطرح و تفسیر شد.

می‌بینید كه وقتی كمونیسم در حال فروپاشی بود، ایشان به گورباچف نامه نوشتند؛ خوب از این بالاتر چه چیزی داریم؟ ایشان برای هیچ‌یك از سران كشورها نامه ننوشته‌اند. شخصیت بزرگی مانند آیت‌الله جوادی آملی را مأمور كردند كه نامه را به گورباچف بدهند. این نامه یك نامه دوستانه بود. یك جمله‌ای در آن نامه وجود دارد كه توجیه می‌كند چرا امام این نامه را نوشتند.

فرمودند حال كه كمونیسم را باید در موزه تاریخ سیاسی پیدا كرد شما حواستان باشد كه به غرب گرایش پیدا نكنید چرا كه آن‌ها در حال اضمحلال هستند. بنابراین ابتدای تفسیر عملی آن رابطه با شرق است، شرقی كه آرمان‌گرایی ضدخدایی را كنار گذاشته،‌ یعنی انگیزه امام در حقیقت یك نوع رسالت و دعوت به حق بود و حالا كه این آرمان ضدخدایی را كنار گذاشتید حواستان باشد كه به غرب گرایش پیدا نكنید كه آن هم یك انحراف است.

نكته دوم، شرقی كه ما الآن به آن توجه می‌كنیم با آن شرق ایدئولوژیك تفاوت دارد، كرملین كمونیست فروریخته و به دموكراسی معمول در دنیا بازگشته و رؤسای كشور روسیه از جمله خود آقای پوتین روزهای مقدس همراه اسقف‌ها به كلیسا می‌رود.

آن شرق كه الآن درباره آن حرف می‌زنیم نشات گرفته از سخنی است كه مقام معظم رهبری بارها و بارها فرمودند كه ما باید نگاه استراتژیك به شرق داشته باشیم و درعین‌حال هم غرب را نفی نكردند. البته این را هم بدانید كه اكنون همه دنیا نگاه به شرق دارند. آمریكایی‌ها بارها تصریح كردند كه استراتژی آینده‌شان این است كه ثقل سیاسی و اقتصادی خودشان را در شرق آسیا و حضور در منطقه ژاپن، چین و كره متمركز كنند، یعنی آینده اقتصاد دنیا و به تبع آن سیاست دنیا در این منطقه می‌چرخد.

اگر روزی چین تصمیم بگیرد اوراق قرضه‌ای كه از آمریكایی‌ها خریداری كرده را به هر قیمت بالا یا پایینی بفروشد، اقتصاد آمریكا را به شدت متزلزل می‌كند و بنابراین در چنین شرایطی ما هم باید فكری كنیم. درحالی‌كه غربی‌ها با پیشكسوتی آمریكا تحریم پشت تحریم را علیه ما اعمال می‌كند، انسان عاقل كه خودش را در بن‌بست قرار نمی‌دهد.نگاه به شرق هم مخصوص آن‌هایی نیست كه سابقاً كمونیست بودند.

اقتصاد چین مخصوص خودش است، البته ما هم باید اقتصاد مخصوص خودمان را داشته باشیم چراكه نمی‌توانیم اقتصاد آمریكا، روسیه و یا چین را داشته باشیم و لذا اقتصاد مخصوص خودمان را خواهیم داشت. اقتصاد چین هم كمونیستی و كوپنی نیست. كشورشان را اداره كردند و الآن چنین ویژگی‌هایی دارند و كمونیستم دیگر وجود ندارد.

همچنین منظور ما از نگاه به شرق، هند هم هست. شما ژاپن را ببینید كه هنوز هم 25 هزار نیروی آمریكایی در این كشور حضور دارند.

در آلمان و ایتالیا هم نیروهای آمریكایی هستند، یعنی آثار اشغال دول محور از جنگ جهانی دوم كه بیش از 70 سال می‌گذرد وجود دارد و آمریكا ماجرا را رها نمی‌كند.

من این را به ژاپنی‌ها گفتم كه اگر سیاست مستقل خودتان را داشته باشید ناچار به تبعیت از آمریكایی‌ها نیستید. از سوی دیگر امروز بخش اعظم نفت را هند و چین خریداری می‌كنند و می‌دانید كه هند كمونیست نبوده است و با ما هم رابطه خوبی دارند و اولین كشوری است كه 200 میلیون دلار در چابهار سرمایه‌گذاری كرده است.

ضمن اینكه تلاش زیادی برای كانال شمال - جنوب كه از چابهار تا پترزبورگ هم ادامه دارد، انجام می‌دهند.در این دیدگاه با پاكستان هم موردنظرمان است كه یكی از مهم‌ترین و یا به تعبیری بعد از اندونزی و بنگلادش پرجمعیت‌ترین كشور اسلامی است. ما رابطه بسیار خوبی با پاكستان داریم و مقام معظم رهبری در زمان ریاست‌جمهوری سفری به این كشور داشتند.

از فرودگاه تا اسلام‌آباد فاصله نسبتاً زیادی بود، جالب است كه بدانید مردم آنجا همراه اتومبیل حضرت آقا می‌دویدند.

ضیاءالحق رئیس‌جمهور وقت پاكستان كنار آقا نشسته بود و گفت كه این افرادی كه دنبال ماشین می‌دوند را نه می‌شود به زور به خیابان آورد و نه می‌شود مانع آمدنشان به خیابان شد، این‌ها از روی علاقه به شما آمده‌اند.پس نگاه به شرق نگاه به كشورهایی است كه معمولاً در شرق هستند اما ممكن است در غرب هم باشند. ما نگاه به عراق و سوریه داریم.

از نصف‌النهار «گرینویچ» به این‌طرف نگاه استعماری جاافتاده‌ای وجود دارد. اما ببینید ما با سوریه چه رابطه‌ای داریم؟ سوریه شرق است یا غرب؟ عراق شرق است یا غرب؟ فلسطین، لبنان و یمن این‌ها همه در غرب ما هستند. یعنی نگاه به شرق نگاه به كشورهایی است كه تحت سلطه غرب در طمع بازگشت سلطه‌شان به ایران نیستند.ونزوئلا كجاست؟

می‌شود گفت تفكر شرقی دارد، استقلال و عزت ملی كه ما دنبال آن هستیم آن‌ها هم دنبال می‌كنند كه به آمریكا نزدیك است و بزرگ‌ترین منبع نفت دنیا را دارد. 290 میلیارد بشكه ذخایر نفت در ونزوئلا وجود دارد ولی باتمام وجود پای آرمان‌هایش ایستاده است و چه در دوره رئیس‌جمهور قبلی و چه در دوره رئیس‌جمهور كنونی با ما روابط بسیار نزدیك دارند.

پس این اصطلاح خلط مبحث نشود. الآن عده‌ای مثل اصحاب كهف یعنی 309 سال عقب هستند و از حوادثی كه رخ داده بی‌خبرند! درباره نگاه به شرق می‌گویند: چون این‌ها كمونیست هستند پس برگردیم به سمت آمریكا و یا تعادل را حفظ كنیم!در موضع نگاه به شرق همسایگان از اولویت برخوردارند و باید تمام تلاش را به كار گرفت كه امكان نفوذ آمریكایی سلب شود.

سؤال: الآن در شرایط جنگ اقتصادی هستیم و تحریم‌های ظالمانه روز به روز در حال افزایش هستند. آیا صرفاً نگاه به چین و روسیه به لحاظ شرایط اقتصادی كشور برای برون‌رفت می‌تواند راهگشا باشد؟

ولایتی: فعلاً فروش نفت برای ما بسیار مهم است. در حال حاضر بزرگ‌ترین مشتری خرید نفت ما چین است. این كشور نزدیك 40 میلیارد دلار در سال از ما نفت خریداری می‌كنند و بعد هم هند قرار دارد و روسیه و چین هم حضور دارند تا روند خرید نفت از ایران ادامه یاید.درحالی‌كه توتال و برخی دیگر از شركت‌ها بر اثر تحریم‌های آمریكا رفتند، اما چین و روسیه و برخی دیگر از كشورها در حال مذاكره هستند تا ظرفیت‌ها را فعال نگه دارند و روسیه و چین اعلام كردند ما نفت را می‌خریم ولو آمریكایی‌ها ما را تحریم كنند، ضمن آن‌كه تكنولوژی هم كه امروز دارند و در آن موفق هم بوده‌اند، در حال رشد است و قطعاً در آینده حرف اول را در دنیا خواهند زد.این كشورها در انتقال تكنولوژی به ما هیچ مشكلی ندارند و حتی در مسائل دفاعی با روسیه مشكلی نداریم، به خصوص در موضوع اس300 كه به ما تحویل دادند.

ما برای اینكه نیازمندی‌های پیشرفته دفاعی‌مان را از روسیه فراهم كنیم هیچ مشكلی نداریم. هم‌اكنون تولید برق اتمی در بوشهر توسط روس‌ها در حال انجام است. آلمانی‌ها و فرانسوی‌ها كه قبلاً این كار را می‌كردند با انقلاب اسلامی آچار و چكش را زمین گذاشتند و نیمه‌كاره فعالیت‌ها را رها كردند و رفتند، اما الآن روسیه با ما كار می‌كند و توانستند از عهده كار بربیایند و در حال حاضر 1000 مگاوات تولید برق دارند و فاز دوم و سوم را هم شروع كردند و حتی حاضر هستند راكتورهای با تولید بسیار كمتر، كوچك‌تر و سیار در حد 70 مگاوات تولید داشته باشند، به معنای آن‌كه روی كشتی سوار شود و هر ساحلی كه حضور یافت 70 مگاوات برق تولید كند.بنابراین این‌ها حاضر هستند تحریم‌های آمریكا را بپذیرند و نباید با این‌ها رابطه نداشته باشیم؟ قطعاً به دنبال منافع ملی كشور خواهیم بود.

سؤال: بحثی كه در نگاه به شرق مورد توجه است این‌كه آیا بر اساس این نگاه، تكنولوژیك شدن ایران به عقب نمی‌افتد، با توجه به اینكه غربی‌ها در بحث تكنولوژی موفق‌تر از شرق هستند؟

ولایتی: تكنولوژی را كه نباید از چرخ چاه شروع كنیم. همه این‌هایی كه در تكنولوژی پیشرفت كردند، میانبر زدند. یعنی هرچه دیگران داشتند را گرفتند و راهی كه باید در 50 سال می‌رفتند 5 ساله رفتند. زمانی كه با ما قرارداد ببندند با تكنولوژی كه همراهشان می‌آوردند فنونی را نیز به ما منتقل می‌كنند.

امروز در حوزه فضایی، هسته‌ای و موشكی روسیه صاحب سبك است و حتی در برخی از این زمینه‌ها از كشورهای ابرقدرت رقیب خود پیشی گرفته است.آمریكایی‌ها در تكنولوژی پیشرفته هستند؛ امام علیرغم این‌همه «دب دبه و كب كبه» هنوز نتوانستند در بحث فضایی به روس‌ها برسند و در این زمینه از ایستگاه فضایی روسیه كمك می‌گیرند.

سؤال: شما اخیراً سفری به روسیه داشتید و پیام مقام معظم رهبری را برای رئیس‌جمهور روسیه بردید، لطفاً در این مورد توضیح بفرمایید. از سوی دیگر دیدگاه نگاه به شرق درست است اما شاهد هستیم كه در كشور مهمی مانند چین سفیر نداریم و انگار هیچ سازوكاری در این زمینه وجود ندارد و لازم است تا سفرای اقتصادی توانمند را در این كشورها داشته باشیم یا در حال حاضر «عمران خان» در پاكستان انتخاب شده و ما می‌توانیم از این ظرفیت به عنوان دروازه پاكستان برای ورود به هند و چین استفاده كنیم. نظر شما در این موارد چیست؟

ولایتی: تعیین خطوط استراتژیك سیاست خارجی بر اساس قانون اساسی بر عهده مقام معظم رهبری است و بنده هم اگر توفیق داشته باشم گاهی دیدگاه‌های ایشان را بر حسب مصداق منتقل می‌كنم. آقای پوتین هم برای مقام معظم رهبری و دیدگاه‌های ایشان اهمیت فوق‌العاده‌ای قائل هستند.

در دیدار با آقای پوتین تقریباً درباره موضوعات مهم دوجانبه، منطقه‌ای و همچنین بین‌المللی بحث و تبادل‌نظر كردیم و باید بگویم كه این دیدار طولانی‌ترین دیدار یك مسئول از جمهوری اسلامی ایران با آقای پوتین بوده است كه حدود دو ساعت و نیم طول كشید.

وی یك كلمه منفی در خصوص روابط دوجانبه، منطقه‌ای و بین‌المللی مطرح نكرد و تصریح كرد كه روسیه در كنار همسایه قدرتمند خود ایران ایستاده است و شاهد بودیم كه در فاصله كوتاهی، رئیس‌جمهور روسیه دو جلسه با رئیس‌جمهور در اجلاس خزر بود و نشست سه‌جانبه مربوط به سوریه داشته كه بسیار مهم بوده است.

درباره موضع دولت در خصوص نگاه به شرق هم بگویم كه انصافاً مواضع آقای روحانی كه محكم مقابل آمریكا ایستاد، بسیار خوب بوده و در رابطه با توسعه روابط با شرق، رئیس‌جمهور كشورمان، مواضع مقام معظم رهبری را با قوت دنبال می‌كند.

درباره سفیر چین نیز، هم كه عنایتی شده بود اما به دلیل موضوعات ارزی كشور اولویت با حضور سفیر انتخابی در پست‌بانك مركزی بوده است و امیدواریم هر چه زودتر سفیر تعیین شود و چینی‌ها هم این موضوعات را درك می‌كنند. وزیر دفاع ایران هم چندی پیش به چین سفر كرد و با همتای خود ملاقات كرد و باید بگویم این‌ها اگر فقط یك نشست عادی هم برگزار كرده باشند باز یك تودهنی بزرگ برای آمریكایی‌هاست.

حساس‌ترین همكاری‌ها، اقدامات دفاعی است و وزیر دفاع ما به دعوت وزیر دفاع چین این سفر را انجام داده است.

سؤال: چند روز پیش ما اجلاس 3 جانب‌های در تهران داشتیم، ارزیابی شما از راه‌حل‌های سیاسی برای حل بحران سوریه و تحلیل شما از آینده‌ایان كشور با توجه به این همكاری‌ها چیست؟

ولایتی: برنده حوزه دفاعی، سوریه و متحدان آن بودند و آن‌هایی كه شكست خوردند آمریكایی‌ها، سعودی‌ها، صهیونیست‌ها و افراطی‌های دست‌پرورده آن‌ها بودند.

طبیعی است كه راه‌حل‌های سیاسی كه برندگان درباره آن مشورت و مطرح می‌كنند، جایگاه بالاتر و عملیاتی‌تری دارد و لذا كار به جایی رسیده كه همه تروریست‌ها منهای شرق فرات را كه آمریكایی‌ها در آنجا حضور دارند، در تمامی مناطق تروریست‌ها شكست خورده‌اند و همه این‌ها را به سمت ادلب كشانده‌اند.تركیه كه اول با طرف مقابل بود، بعد مصلحت خود و رابطه با ما و روسیه را سنجید و به هر علت تغییر مسیر داد. قبل از اجلاس تهران گفت باید همه خلع سلاح شوند.

گروه تروریستی النصره در واقع اخوانی‌های سوریه هستند كه این‌ها مورد حمایت تركیه بودند یعنی مقدمات خلع سلاح را فراهم كردند. بحث این‌ها حول این بوده كه بازگشت ادلب (استان مركزی بین سوریه و تركیه) به حكومت مركزی با حداقل تلفات و خون‌ریزی باشد كه حتماً ایران، روسیه و تركیه موافق هستند، چرا كه اگر كسی تسلیم شد و وفاداریش را اعلام كرد، نباید كشته شود و باید مراقبت شود، ضمن آن‌كه تعدادشان اندك است، از مردم به عنوان سپر انسانی استفاده می‌كنند و در تهاجم نهایی مردم كشته می‌شوند. اجلاس تهران اجلاس خوبی بود.

آن‌ها اجلاس ژنو را درست كردند و این طرف اجلاس سه‌جانبه آستانه تشكیل شد و بالاخره اجلاس آستانه برنده شد چرا كه دست بالا را داشت.

سؤال: عمران خان در پاكستان قرار بود ابتدا به تهران بیاید و سپس به ریاض برود، اما برنامه او تغییر كرده و ابتدا به ریاض می‌رود. به نظر شما چه دلیلی می‌توانست مانع سفر وی به تهران شود؟

ولایتی: هر كشوری منافع خود را در نظر می‌گیرد. همین‌قدر كه عمران‌خان وقتی قدرت را در دست گرفت، اول از ایران تعریف كرد و بعد هم گفت كه نیروهایش را از یمن بیرون می‌كشد و به سعودی‌ها بر علیه یمن كمك نمی‌كند، موضع و تحول بسیار مناسبی بود كه از خود نشان داد.سعودی‌ها در انتخابات پاكستان از نواز شریف و مسلم لیگ حمایت می‌كردند امّا به‌محض اینكه نواز شریف باخت و عمران خان برنده شد، اولین كشوری كه تبریك گفت سعودی‌ها بودند. هر كسی كه به فكر منافع پاكستان باشد و بر سر كار بیاید حالا از زمان ایوب خان، یحیی خان، ضیاءالحق، نواز شریف و خانم بوتو همه این‌ها اهمیت فوق‌العاده‌ای برای ایران قائل بودند و هستند، برای اینكه در رقابت‌های منطقه‌ای، ایران را عقبه استراتژیك خود می‌دانند.

پاكستانی‌ها مردم ایران را دوست دارند و البته نفوذ سعودی‌ها، تقویت وهابی‌ها و كشتار شیعیان نیز توسط یك اقلیت مزدور بی‌دین اتفاق می‌افتد.لابد وی منافع ملی كشور خود را دیده و به آنجا سفر كرده است و البته ما هم باید منافع ملی آن‌ها را در نظر بگیریم و نباید چنین مسائلی بر روابط ما با آن‌ها مؤثر باشد، آن‌هم كسی كه با شجاعت گفته كه اولویت اول ما ایران است.

سؤال: به نظر می‌رسد كه جمهوری اسلامی ایران در بخش نگاه به شرق و توجه به روسیه و چین كشورهای دیگر از جمله ژاپن را فراموش كرده است،‌ در رویكرد نگاه به شرق، دیگر كشورها چه جایگاهی در سیاست خارجی ما خواهند داشت؟

ولایتی: هر جا كه منافع، خواسته و استراتژی ما بهتر و بیشتر تأمین شود، طبیعی است كه به آنجا اولویت می‌دهیم. هندی‌ها هم با وجود فشاری كه روی آن‌ها می‌گذارند خرید نفت را متوقف نمی‌كنند ولی تفاوت بین هند و چین، تفاوت بین هند تا چین است.

روسیه و چین هر كدام ویژگی‌هایی دارند. در سازمان ملل متحد اول روسیه است كه قطعنامه ضد ایرانی در مورد یمن را "وتو" می‌كند و بعد چین تبعیت می‌كند. در صحنه بین‌الملل و در بحث دفاعی روسیه جایگاه بالایی دارد. در مسائل اقتصادی چین ظرفیت بالاتری دارد.

اگر روسیه آن قطعنامه را وتو نمی‌كرد ما ذیل فصل هفتم منشور می‌رفتیم و تحریم‌ها و هر نوع حركتی علیه ما توسط شورای امنیت مشروع جلوه می‌كرد. بنابراین هركدام ظرفیت‌های خودشان را دارند اما در را به روی هیچ‌كسی نبستیم و به منافع ملی نگاه می‌كنیم.

سؤال: روسیه با صهیونیست‌ها كه در تضاد با ما هستند رابطه خوبی دارد. شما به‌ویژه در این هندسه رابطه‌ها، وضعیت آینده سوریه را چطور پیش‌بینی می‌كنید؟ آیا امكان دارد كه روسیه در قضیه سوریه پشت ایران را خالی كند و اتفاق دیگری بیفتد؟

ولایتی: ما اگر با كشوری رابطه دوستانه داریم «مشتركاتمان» بیشتر و «مختلفاتمان» * كمتر است و. هر چه مشتركات كمتر باشد دوستی هم كمتر است. اگر با كشوری دوست هستیم به این معنا نیست كه سیاست خارجی‌اش را با ما منطبق بكند و حتی اروپایی‌ها كه با آمریكایی‌ها این اندازه نزدیك هستند در برجام و برخی مسائل دیگر با هم اختلاف دارند.

حالا روسیه منافع خودش و ما هم منافع خودمان را داریم اما همكاری و تعامل وجود داد و از فرصت استفاده می‌كنم و بیشتر در خصوص مسائل منطقه‌ای توضیح می‌دهم. چهار سال به تنهایی از سوریه دفاع كردیم برای اینكه این طراحی كه توسط امام شروع شد و توسط مقام معظم رهبری با جدیت تمام -كه بنده شاهد عینی آن هستم- پیگیری شد، تشكیل جبهه مقاومت است.

برخی افراد كه سنگ‌اندازی و عوام‌فریبی می‌كنند كه مردم خودمان گرفتار هستند و چرا باید به سوریه و عراق كمك كنیم؟ آمریكایی‌ها مقروض‌ترین كشور دنیا و پراگماتیست‌ترین مردم دنیا هستند.

یعنی برای هر «سِنت» شأن حساب دارند درعین‌حال در تمام دریاهای دنیا ناوگان‌های یك، دوم، سوم تا ششم برپا می‌كنند و هزینه‌های زیادی می‌كنند و می‌گویند ما از منافع ملی آمریكا در خلیج‌فارس حمایت می‌كنیم. كلامی مربوط به حضرت علی (ع) است كه می‌فرماید مردمی ذلیل نشدند مگر آنكه در خانه خود نشستند تا دشمن به خانه‌های آنان آمد.

ما به گفته مقام معظم رهبری به‌جای آنكه سنگرهایمان را در كرمانشاه، اصفهان، كرمان، تبریز و ... بزنیم باید در بیرون مرزها برپا نماییم.اینكه عرض می‌كنم نظریه شخصی و استنباط شخصی بنده به عنوان فردی است كه 36 سال با مسائل سیاست خارجی از نزدیك در تماس بوده است و معتقدم هر كشوری به خصوص كشورهای همسایه از این آرمان‌ها یعنی آزادی، دموكراسی، تمامیت ارزی، دین‌مداری و رعایت ارزش‌ها طرفداری بكند و در مقابل سلطه استقامت كند، رفیق و همكار منطقه‌ای ایران است.

در سال میلیون‌ها ایرانی و عراقی به زیارت اماكن نورانی دو كشور می‌روند و آن‌قدر مشتركات زیاد است كه كسی احساس نمی‌كند این دو با هم هشت سال جنگیده‌اند. وقتی عراق از زیر استعمار خارج شد و دموكراسی مردم حاكم شد ما موظف هستیم از همسایه‌مان دفاع كرده و همكاری كنیم.درباره سوریه، وقتی این كشور در مقابل دشمنانی كه مورد حمایت اسرائیل، آمریكا، عربستان و قطر بوده‌اند ایستاد و حتی در شرایطی كه تا چند صد متری دفتر بشار اسد آمدند، ولی ماند، ایستاد و مقاومت كرد، وظیفه ماست كه از سوریه كه حلقه طلایی محور مقاومت است، حمایت كنیم.

ما از حزب‌الله حمایت كردیم و همین نتانیاهو «مردِ دلهِ دوره گردِ بی‌خاصیت» به اروپا رفت و گفت اگر ما بخواهیم مراكز هسته‌ای ایران را بمباران كنیم (همان‌طور كه در سال 1980 مركز هسته‌ای تموز عراق را نابود كرد) حزب‌الله لبنان، اسرائیل را با خاك یكسان می‌كند. در این شرایط چه كسی است كه انصاف داشته باشد اما بگوید كه به لبنان كمك نكنید؛ لبنانی كه متحد ماست.

البته ما هم از لبنان حمایت كردیم؛ آن زمان كه در سال 1982 اسرائیل به لبنان حمله كرد و 40 درصد آن اشغال شده بود ایران كمك كرد تا این سرزمین اسلامی از اشغال اسرائیل خارج شود.الآن در كنار یمن، افغانستان و پاكستان ایستاده‌ایم و حمایت می‌كنیم و اگر كسی گفت امروز عصر انزوا نیست، جواب می‌دهیم كه ما منزوی نیستیم و معتقدیم كه عصر همكاری‌های منطقه‌ای است و ما با كسی همكار می‌شویم كه جلوی آمریكا بایستد و این اساس همكاری منطقه‌ای ماست و ما موفق‌ترین بودیم.

در همین شورای همكاری میان قطر و عربستان اختلاف ایجاد شد كه می‌خواستند دور قطر كانالی بزنند تا به جزیره تبدیل شود و اگر ما كمك نمی‌كردیم قطر را خفه كرده بودند كه پیش از این متحدشان بود اما این‌ها به منافع آمریكا نگاه می‌كنند. بعضی‌ها می‌گویند ما منزوی هستیم در حالی كه این حرف از اساس دروغ است.عده‌ای ناآگاه در اذهان مردم می‌اندازند كه وقتی ما خودمان نیاز داریم چرا به عراقی‌ها كمك كنیم؟ اگر كمك نمی‌كردیم امروز ابوبكر بغدادی وحشی‌تر از صدام در نزدیكی مرزهای ما مستقر بود.

جنگ صدام علیه ایران به تعبیر شورای امنیت، 100 میلیارد دلار و به تعبیر خودمان 1000 میلیارد دلار برای كشور خسارت داشت و شهدا و ایثارگران هم كه اساساً قابل قیمت‌گذاری نیستند و این همه جوان از دست دادیم به خاطر این كه همسایه ما یك زمانی صدام حسین بود؛ حال اگر این همسایه، ابوبكر بغدادی بود چقدر هزینه برمی‌داشت؟ پس این‌جور اقدامات منطبق بر منافع ملی است.

سؤال: الآن با توجه به تنش‌های بین ایران و آمریكا و با روی كار آمدن ترامپ چنین ظرفیتی فراهم است كه نگاه معطوف به شرق داشته باشیم؟ آیا این راهبر، می‌تواند مؤثر واقع شود؟

ولایتی: اولاً غرب منحصر به آمریكا نیست. موقعی كه اوضاع به هم می‌ریزد معلوم می‌شود كه این‌ها بین خودشان هم اختلاف جدی دارند. گاهی حرف‌های تندی بین رؤسای بعضی از كشورهای اروپایی و رئیس‌جمهور آمریكا متبادل می‌شود كه باعث تعجب است.

ما با اروپا هیچ منعی برای همكاری و كار كردن نداریم و این روند را ادامه می‌دهیم. البته ممكن است چون اروپا در مقابل آمریكا تضعیف شده باشد و زورش نرسد آن انتظاری كه ما توقع داریم، انجام ندهند لذا مقام معظم رهبری فرمودند با اروپا رابطه داشته باشید و ارتباطات را توسعه دهید، رفت‌وآمد كنید، اما امید زیادی به آن‌ها نداشته باشید.

تحلیل من از بیان آقا این است كه اروپایی‌ها خیلی قدرت اینكه مستقل از آمریكا حركت كنند را ندارند اما ما هیچ منعی نداریم و منهای آمریكا و اسرائیل، هیچ منعی برای داشتن رابطه با كشورهای دنیا نداریم.البته ما در تاریخ سیاسی انقلاب گاهی روابط خوبی با اروپایی‌ها داشته‌ایم.

به خاطر دارم زمانی از سازمان ملل برمی‌گشتم كه در رم توقف كردم. آقای «انریكولتا» كه بعدها نخست‌وزیر ایتالیا می‌شود روابط خوبی با ما داشت، وقتی متوجه سفر من می‌شود، برای استقبال به فرودگاه می‌آید. ساركوزی از بنده دعوت كرد و در دولت قبلی با او دیدار داشتم.ما توازن بین غرب و شرق را رعایت كردیم. سابقه این موضوع هم از دوره وزارت خارجه برقرار بوده است.

مثلاً آقای گن شر وزیر امور خارجه وقت آلمان قبل از قطعنامه سازمان ملل مبنی بر متجاوز خواندن عراق به صراحت اعلام كرد صدام حسین متجاوز است یا آقای رونالد دوما وزیر امور خارجه وقت فرانسه پرداخت مطالبات انباشته شده ایران از فرانسه را پیگیری كرد و به نتیجه رسید یا آقای پریما كوف وزیر امور خارجه وقت روسیه روابط بسیار نزدیك و حسنه‌ای با ما داشت.

پس از دوره وزارت امور خارجه نیز در دولت قبل پس از افزایش فشارها و تنش‌ها میان ایران و غرب با نظر نظام بر مبنای حسن روابط گذشته مقرر شد ارتباطات و تماس‌های دوستانه‌ای میان بنده در جهت كمك به دولت مستقر، تنش‌ها را كاهش دهیم و بر مبنای این آقای گن شر با دستور مستقیم خانم مركل با یك هواپیمای اختصاصی به تهران آمد و در فرودگاه مهرآباد با بنده ملاقات كرد.

به همین ترتیب آقای رونالد دوما و پریما كوف در سفرهایی به تهران از نزدیك در روند ایجاد یك گروه مؤثر در روابط فیمابین، منطقه‌ای و بین‌المللی شركت كردند كه پس از تشكیل این گروه و این اقدامات اگر از جانب برخی افراد اخلال صورت نمی‌پذیرفت، موجب می‌شد كه پنج یا شش قطعنامه از سازمان ملل نمی‌گرفتیم.سفیر فرانسه آمد به من گفت كه ساركوزی از شما دعوت می‌كند تا به فرانسه بروید و در كاخ الیزه با هم مذاكره كنید كه این ملاقات یك ساعت طول كشید. او سفیرمان را به محل ملاقات راه نداد اما من گفتم سفیرمان باید باشد.

اگر برخی اخلال نكرده بودند ساركوزی به تهران می‌آمد كه آغاز فصل نوینی از روابط ایران و فرانسه می‌توانست باشد.

دسترسی سریع