دبیر شورای عالی امنیت ملی؛ مذاكره بی فایده است

مذاكره با امریكا بی‌فایده است و بیش از این اجازه نداریم فرصت ملت را صرف روندهای بی‌حاصل كنیم

1397/11/02
|
13:59
|

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، امیر دریابان علی شمخانی با تاكید بر این‌كه تحریم به هیچ عنوان ابزاری برای مذاكره‌ مجدد روی مسائلی كه توافق شده است ، نخواهد بود افزود: امریكا در آزمون برجام مردود شد ، از این رو جمهوری اسلامی ایران نمی‌تواند در هیچ حوزه‌ دیگری به آنان اعتماد كند.

دبیر شورای عالی امنیت ملی تاكید كرد: مذاكره با امریكا بی‌فایده است و ما بیش از این اجازه نداریم فرصت ملت را صرف روندهای بی‌حاصل كنیم.
وی در گفتگو با فصلنامه مطالعات سیاست خارجی تهران به پرسش‌هایی درباره مسائل سیاست خارجی و رویدادهای كنونی در غرب آسیا پاسخ داده كه متن كامل این گفتگو به شرح زیر است :
سردبیر: با توجه به اینكه پویائی و موفقیت سیاست خارجی در هر یك ‌از كشورهای جهان، معطوف به قدرت و توان دیپلماتیك آن كشور در مدیریت تحولات، جلب منافع یا دفع تهدیدهای آن كشور قابل اندازه‌گیری است، در حال حاضر پس از چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی، موقعیت و مناسبات سیاسی جمهوری اسلامی‌ایران با قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای را چگونه ارزیابی می‌كنید؟
قانون اساسی اصول سیاست خارجی جمهوری ‌اسلامی‌ایران را مبتنی بر عزت، استقلال، حفظ امنیت و منافع ملی و البته حمایت از مستضعفان و محرومان و مقاومت در برابر سلطه‌طلبی مستكبران جهان تبیین نموده است. لذا از این منظر می‌توان گفت كه اصول بنیادین سیاست خارجی ایران مترقی، كارآمد و راهگشا و دارای ظرفیت‌های بالایی برای تعامل و همكاری با طیف وسیعی از جامعه جهانی به ویژه كشورهای اسلامی‌ و دولت‌های مستقل در منطقه و جهان است. دیدگاه‌ها و رهنمودهای امام راحل عظیم الشأن، به عنوان مهم‌ترین نظریه‌پرداز حوزه‌ سیاست در اسلام در دوران معاصر نیز تعیین كننده‌ مسیر سیاست خارجی كشور به شمار می‌رود. امروز سلسله فرمان‌های رهبری ‌معظم انقلاب خط‌مشی سیاست‌های كلان جمهوری اسلامی‌ در همه حوزه‌ها از جمله حوزه‌ی سیاست خارجی را تعیین كرده است. ایشان سیاست خارجی جمهوری اسلامی‌ایران را بر پایه‌ی سه اصل عزت، حكمت و مصلحت بنا نهاده‌اند و در دوره‌های مختلف پس از انقلاب، كلیه‌ی دوستی‌ها و دشمنی‌ها در عرصه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی بر این سه اصل استوار بوده است. لذا اصول بنیادین مصرّح در قانون اساسی و هدایت‌های حضرت امام(ره) و رهبری معظم انقلاب، ظرفیت‌های بزرگی را در سطوح مختلف تصمیم‌گیری، سیاست‌گذاری و اجرای سیاست‌ها در حوزه‌ی سیاست خارجی و روابط با كشورها و مجامع بین‌المللی ایجاد كرده است.

تنها خط قرمز ما در برقراری مناسبات خارجی، مذاكره و تعامل با آمریكا و ارتباط نداشتن با رژیم صهیونیستی است
وی ادامه داد: به نظر من علی‌رغم وجود چالش‌ها و نقاط ضعف در عملكرد برخی از دستگاه‌ها، جمهوری اسلامی‌ایران در عرصه‌ سیاست خارجی كارنامه‌ قابل قبولی از ابتدای انقلاب تاكنون داشته است. سیاست جمهوری اسلامی‌ مبتنی بر حسن مناسبات با همه كشورها و تعامل سازنده با مجامع بین‌المللی از جمله سازمان ملل متحد است. تنها خط قرمز ما در برقراری مناسبات خارجی، مذاكره و تعامل با آمریكا به دلیل روش سلطه‌طلبی و رویكردِ از بالا به پایین در همه دولت‌های آمریكا از ابتدای انقلاب تاكنون است. البته جمهوری اسلامی‌ایران، رژیم اشغالگر صهیونیستی را نامشروع می‌داند و بر همین اساس هیچ‌گونه ارتباطی با آن نخواهد داشت. علی‌رغم اینكه با طراحی آمریكا و با بهره‌گیری از خوی تجاوزكاری و ددمنشی صدام، برخی از دولت‌های منطقه در دهه‌ی اول انقلاب رویكردهای غیردوستانه‌ای در قبال جمهوری اسلامی‌ اتخاذ كردند، ولی سیاست مبتنی بر تعامل سازنده‌ی ایران، رویكرد دولت‌های منطقه را تا حدود زیادی در قبال ما تعدیل نمود و این مسأله موقعیت جمهوری اسلامی‌ایران در منطقه را ارتقاء بخشید.

آمریكایی‌ها پس از تحولات در كشورهای منطقه در سال 2011 هراسان شدند
دبیر شورای عالی امنیت ملی اظهار كرد: به دنبال تحولات در كشورهای منطقه از سال 2011، آمریكایی‌ها كه قدرت مردم مسلمان در كشورهای عربی را مشاهده كردند، از این‌كه مدیریت تحولات از دست آن‌ها خارج شود، هراسان شدند. از سوی دیگر، تقابل مستقیم با اراده مردم را نیز به مصلحت خود نمی‌دانستند. لذا در صدد بر آمدند با موج‌سواری بر اراده‌ی مردمی، مدیریت روند تحولات را در دست بگیرند. در این چارچوب با همراه‌ نشان دادن خود با این تحولات و با شعار دموكراسی و حمایت از آزادی، رویكرد ضد استكباری و ضدّ صهیونیستی انقلاب‌ها را تعدیل كردند و در گام نخست تلاش كردند از هم‌افزایی شعار ملت‌های منطقه با رویكردهای اصولی جمهوری اسلامی‌ بكاهند و در گام بعد، ایجاد تنش و اختلاف بر پایه‌ انگیزه‌های قومی‌و مذهبی را در دستور كار قرار دادند و جنگ شیعه و سنی راه‌ انداختند تا ظرفیت‌هایی كه می‌توانست در خدمت آزادی و استقلال ملت‌ها و تقابل با اشغالگری و سلطه‌طلبی به‌كار گرفته شود، مصروف تقابل داخلی و تفرقه گردد. لذا جمهوری اسلامی‌در ابتدای دهه‌ چهارم انقلاب، به لحاظ موقعیت سیاست خارجی با دشواری و فتنه‌انگیزی مواجه شد و تصمیم گرفت با فتنه‌افروزی و تخاصم ساختگی مقابله نماید. پاسخ مثبت جمهوری اسلامی‌ایران به استمداد دولت‌های عراق و سوریه برای مبارزه با تروریسم و تفكرات تكفیری در دو عرصه‌ی نظامی‌-امنیتی و دینی-فرهنگی، بر همین مبنا انجام شد و ظرفیت‌های جدیدی در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی‌خلق نمود. به نظر من در مقطع بسیار حساسی از تاریخ انقلاب قرار داریم. هم از جهات بین‌المللی، هم از بعد مؤلفه‌های منطقه‌ای و هم وضعیت اقتصادی در شرایطی قرار داریم كه در تحلیل این وضعیت لازم است به این ابعاد توجه داشت. در این وضعیت، جمهوری اسلامی‌ كشوری توانمند و متكی به ظرفیت‌های نرم‌افزاری و بازدارنده بومی، قادر به دفاع از منافع و امنیت خویش و هم‌پیمانان منطقه‌ای می‌باشد.
سردبیر: مناسبات همسایگان با جمهوری اسلامی‌را چگونه ارزیابی می‌كنید؟ به دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی‌در این زمینه چه توصیه‌هایی دارید؟

اساس سیاست خارجی جمهوری‌ اسلامی‌ ایران روابط دوستی و برادرانه با همسایگان و كشورهای اسلامی‌است
شمخانی: اساس سیاست خارجی جمهوری‌ اسلامی‌ ایران روابط دوستی و برادرانه با همسایگان و كشورهای اسلامی‌است. اهمیت تعامل سازنده با همسایگان حیاتی و غیرقابل اجتناب است. ما به دنبال نفوذ در كشورهای دیگر نیستیم. ما در دوستی خود با كشورهای دیگر پای دوستی خود می‌ایستیم. جمهوری اسلامی‌در دوستی با همسایگان و سایر كشورها صادق بوده است. گفت‌وگو با همسایگان می‌تواند بهترین گزینه برای عبور از چالش‌های امنیتی منطقه باشد. دستگاه دیپلماسی می‌تواند با افزایش فعالیت‌های دیپلماتیك ضمن انتقال پیام دوستی و مودت جمهوری‌اسلامی‌ایران به همسایگان، با رویكردی اطمینان‌بخش تأكید كند كه قدرت و توانمندی جمهوری اسلامی‌ایران ضریب امنیتی همسایگان را افزایش داده است. اكنون ایران، عراق، پاكستان، تركیه و افغانستان همسایگان قدرتمند یكدیگر به شمار رفته و سرنوشت مشتركی دارند. این چند كشور با مرزهای گسترده، فرهنگ مشترك و ظرفیت‌های بی‌شماری كه دارند بیش از هر زمان به‌یكدیگر وابسته و بالاتر از همسایه در حكم خویشاوند با هم می‌باشند. توصیه‌ی اكید من افزایش همكاری‌های اقتصادی، فرهنگی و امنیتی است. همكاری گسترده میان تمام همسایگان در مسأله‌ی مبارزه با تروریسم، دستاوردهای امیدبخشی خواهد داشت. پیروزی‌های ایران، عراق و سوریه بر گروه‌های تروریستی در این كشورها ابعاد بسیار گسترده‌ای داشت؛ شما تصور كنید، سایر كشورهای منطقه نیز به این همكاری‌ها بپیوندند، آیا در این صورت گروه‌های تروریستی مجالی برای تكثیر و شرارت‌آفرینی خواهند داشت؟

بزرگترین چالش بر سر راه سیاست خارجی جمهوری اسلامی‌ایران، دشمنی آمریكا است
سردبیر: از نظر جنابعالی ریشه‌ی چالش‌های سیــاست خارجی جمهوری اسلامی‌ چیست؟ راه حلّ‌عبور از این چالش‌ها را چگونه می‌دانید؟
شمخانی: بزرگترین چالش بر سر راه سیاست خارجی جمهوری اسلامی‌ایران، دشمنی آمریكا است. آمریكا در طول سالیان پس از پیروزی انقلاب اسلامی‌همواره در مسیر پیشرفت ملت ایران مانع‌تراشی كرده است. جمهوری اسلامی‌ درصدد دستیابی ایران به جایگاه برتر در منطقه است. كسب این جایگاه، اگر چه دور از دسترس نیست اما، با چالش‌ها و محدودیت‌هایی روبه‌رو است. در عرصه سیاست خارجی، جمهوری اسلامی‌ایران با بخشی از هنجارهای مورد توجه آمریكا از جمله روحیه‌ی استكباری، اشغالگری، مداخله‌جویی در سرنوشت كشورها و حمایت از تجاوزگران، تقابل راهبردی دارد. خاستگاه اعتقادی و آرمان‌های انقلابی ایران با این هنجارها در نظام بین‌الملل، سازگار نیست. وجود روحیه ضدامپریالیستی و عدم سرسپردگی در برابر قدرت‌های خارجی از یك‌سو و وجود مشكلاتی در روابط با قدرت‌های منطقه‌ای به جهت رقابت بر سر توزیع قدرت در منطقه از سوی دیگر، چالش‌ها و محدودیت‌هایی برای ایران در عرصه سیاست خارجی ایجاد كرده است. خروج دولت آمریكا از مهم‌ترین پیمان بین‌المللی در دوران جدید، نه بر اساس منافع آمریكا، بلكه مترتب بر مواضع ضدّ ایرانی آقای ترامپ و تیم همراه او در كاخ سفید شكل گرفته است. البته خروج وی از برجام به معنای از دست رفتن تمام فرصت‌های جمهوری اسلامی‌نیست. جمهوری اسلامی‌ قادر است با اتكاء به ظرفیت‌های ملی این مرحله را پشت سر
اگر می‌خواهید مشكلات در صحنه‌های دیگر حل شود، باید اقتصاد كشور بالا برود
بگذارد. مسیر عبور از این چالش، تنها یك‌ راه‌حلّ دارد و آن این‌كه از نظر توان ملی كشور قوی شود. رهبر معظم انقلاب چند سال است بر روی «توان ملی»، «توان اقتصادی كشور» و «رونق تولید» تأكید می‌كنند. اگر می‌خواهید مشكلات در صحنه‌های دیگر حل شود، باید اقتصاد كشور بالا برود. علاوه بر شرارت‌های آمریكا، پاسخ مثبت برخی از كشورهای منطقه به رویكردهای ضدّ ایرانی كاخ سفید و گرفتار شدن در توهم هراس از ایران، از دیگر چالش‌های سیاست خارجی جمهوری اسلامی‌است. متأسفانه سران برخی از كشورهای منطقه رویكردهای خود را با ایران بر اساس توهم توطئه تنظیم می‌كنند. این ارزیابی از ایران، تماماً به نفع رژیم صهیونیستی انجام شده و سیاست حمایت مظلومان فلسطین را به طور جدی تحت الشعاع قرار داده است.
سردبیر: هدف آمریكا از ترویج ایران­‌هراسی در منطقه چیست؟
شمخانی: آمریكایی‌­ها قدرت عملیات روانی و استعاره‌­سازی دارند. دخالت­‌های منفی خود را به نام كمك به دموكراسی و تأمین حقوق بشر معرفی می‌­كنند امّا حضور مستشاری و امنیت­‌ساز ایران را دخالت در كشورهای دیگر بیان می‌كنند. دخالت‌­های فرهنگی خودشان را كه نابودكننده‌­ی هویت اسلامی است، توسعه ارزش‌های لیبرال-دموكراسی می­‌نامند امّا، رویكرد تقریبی و وحدت‌بخش ایران در كشورهای اسلامی را صدور انقلاب یا ترویج تشیع معرفی می­‌كنند. متأسفانه با ایران­‌هراسی تلاش دارند، میان كشورهای منطقه تفرقه ایجاد كنند و خودشان را ناجی معرفی كنند.

نگاه جمهوری اسلامی‌ایران به برجام یك‌ نگاه ابزاری است
سردبیر: ارزیابی جنابعالی از پیامدهای خروج آمریكا از توافق بین‌المللی برجام (اعم از فرصت‌ها و تهدیدهای مترتب بر آن) برای جمهوری اسلامی‌چیست؟ آمریكایی‌ها به چه بهانه‌ای از برجام خارج شدند؟ چرا دلایل دولت ترامپ برای خروج از برجام نتوانست دیگر كشورها را قانع كند؟
شمخانی: نگاه جمهوری اسلامی‌ایران به برجام یك‌ نگاه ابزاری است. ما برای برداشتن موانع پیشرفت كشور وارد گفت‌وگوها شدیم. در برجام در زمینه‌ منافع ایران توافق كردیم. دولت ترامپ برجام را توافق‌نامه زیان‌باری دانست و به صورت یك‌جانبه از آن خارج شد. سه بهانه از سوی آمریكا مطرح گردید؛ بهانه اول این بود كه تعهدات و محدودیت‌های هسته‌ای ایران كافی نیست. بهانه دوم مربوط به موضوع موشكی بود. گفتند سازوكارهای بازدارنده درباره‌ برنامه موشكی ایران پیش بینی نشده است؛ القای تهدیدآمیز بودن برنامه موشكی جمهوری اسلامی‌ایران از برنامه‌های مهم آن‌ها است. بهانه سوم، تهدیدآمیز تلقی كردن سیاست‌های منطقه‌ای ایران است. ورود ایران به سوریه و عراق برای مبارزه با داعش، جلوگیری از كشتار مردم بی گناه منطقه و یاری رساندن به دولت‌های قانونی را سیاست تهدیدآمیز قلمداد می‌كنند ولی، در برابر كشتار مردم بی گناه یمن، حمله به بازار و اتوبوس حامل دانش آموزان از سوی جنگنده‌های سعودی سكوت اختیار می‌كنند. به هر حال، سیاست‌های منطقه‌ای ایران را نیز برای خروج از برجام بهانه كردند تا از انجام تعهدات خود در این توافقنامه شانه خالی كنند. در خصوص این مسائل تا حدود زیادی از سوی مسؤولان جمهوری اسلامی‌ایران توضیحاتی ارائه شده است. در موضوع اول، ما طبق تعهدات و حقوق خود مطابق توافقنامه هسته‌ای عمل كرده ایم و آژانس نیز همواره در گزارش‌های متعدد خود بر پای بندی ایران به برجام تأكید كرده است. در موضوع موشكی، ما گفته‌ایم كه درباره‌ مسائل دفاعی كشورمان به هیچ وجه كوتاه نمی‌آییم و اجازه نمی‌دهیم دیگران در این مسأله دخالت كنند. البته توضیحاتی در این خصوص داده‌ایم و تأكید كرده‌ایم كه توان موشكی ما جنبه‌ی دفاعی و بازدارندگی دارد. در مسأله ورود ایران به مبارزه با تروریسم، خود دولت‌های منطقه، چه دولت عراق و چه دولت سوریه بارها اعلام كرده اند كه ایران بر اساس درخواست رسمی‌دولت قانونی در این دو كشور ورود كرده و با داعش مبارزه نموده است. همه‌ی طرف‌ها حتی خود آمریكایی‌ها نیز می‌دانند در صورتی كه ایران وارد جنگ با تروریست‌ها نمی‌شد، امكان شكست داعش، القاعده و جبهه النصره وجود نداشت. مسؤولان امنیتی اروپایی هم در موارد متعددی به ما گفته‌اند كه بدون اقدام سریع ایران، شكست داعش امكان پذیر نبود. لذا هر سه مورد فقط بهانه‌ای برای آقای ترامپ بود كه از برجام خارج شود.

بدعهدی آمریكا در برجام به بی‌انضباطی در نظام بین‌الملل دامن زده است
وی ادامه داد: با خروج آمریكا از برجام وارد مرحله‌ جدیدی شده‌ایم كه ترامپ تصور می‌كند با فشار اقتصادی قادر است خواسته نامعقول و سلطه‌طلبانه خود را بر مردم ایران تحمیل كند. او باید بداند كه ملت ایران ملتی توانمند است و ظرفیت‌های عظیمی ‌برای عبور از این مرحله در اختیار دارد. ما از عزت خود در برابر زورگویی ترامپ كوتاه نمی‌آییم؛ این پیام روشن دولت ایران به كاخ سفید است؛ تحریم به هیچ عنوان ابزاری برای مذاكره‌ی مجدد روی مسائلی كه توافق شده است، نخواهد بود. آمریكا در آزمون برجام مردود شد، از این رو ایران نمی‌تواند در هیچ حوزه‌ دیگری به آن‌ها اعتماد كند؛ مذاكره با آمریكا بی‌فایده است. ما بیش از این اجازه نداریم كه فرصت ملت ایران را صرف روندهای بی‌حاصل كنیم. ملت ما كه با هوشیاری توانسته است تمام كارشكنی‌های كاخ سفید طی چهل سال گذشته را خنثی كند، در این دوره نیز با اتكاء به ظرفیت‌های داخل توطئه‌ آمریكا را با شكست مواجه خواهد كرد. بدعهدی آمریكا در برجام به بی‌انضباطی در نظام بین‌الملل دامن زده و بیشتر از آنكه جمهوری اسلامی‌ایران را متضرر كند، به جایگاه این كشور در جامعه‌ی جهانی آسیب رسانده است. سیاست تاجرمآبانه ترامپ در حوزه‌های بین‌المللی به افت جایگاه آمریكا منجر شده و بعید می‌دانم رهبران آمریكایی بتوانند از چالش‌های به وجود آمده از رهگذر این اشتباه تاریخی ترامپ به راحتی عبور كنند.

هیچ‌گاه برای نقض برجام پیشگام نبوده و نخواهیم بود امّا...
سردبیر: به نظر شما تأثیر رویكرد ترامپ در این زمینه بر شركای اروپایی آمریكا چیست؟ فرجام مسأله را چگونه می‌بینید؟
شمخانی: واكنش كشورهای اروپایی پس از خروج آمریكا از برجام این بود كه ایران حق مقابله به مثل را دارد ولی از ما درخواست داشتند كه این كار را نكنیم و به توافق پایبند بمانیم. آن‌ها گفتند ما شرایط اقتصادی را برای شما فراهم می‌كنیم كه البته جمهوری اسلامی ‌ایران چندان این موضوع را باور نداشت، ولی پذیرفتیم تا به اروپا فرصت بدهیم نشان دهد توان تصمیم‌­گیری مستقل از آمریكا را دارد. ما می­‌خواستیم مسیر دیپلماسی و گفتگو باز بماند. در مورد اصل برجام هم باید بگویم، هیچ‌گاه برای نقض برجام پیشگام نبوده و نخواهیم بود امّا، اقدام ترامپ باعث افزایش قدرت و توان جمهوری اسلامی‌ایران در عرصه‌های دیپلماتیك شده است. اروپا هم اگر در پرداخت هزینه‌ حفظ برجام مردد است، باید بداند كه ایران معطل آن‌ها نیز نخواهد ماند. فرض ما در عمل این است كه اروپا حاضر نیست ریسك خود را در برابر آمریكا افزایش دهد. بنابراین تلاش می‌كنیم مشكلات كشور را با اتكاء به توان ملی سامان بخشیم. آن‌ها نباید انتظار داشته باشند كه ما از حقوق خود و امكاناتی كه برجام برای عمل متقابل در اختیار ما گذاشته است، صرف‌نظر كنیم.

ماجراجویی‌ها آمریكا در انتقال سفارت‌شان به قدس آن را به نماد یك‌ دولت شرور تبدیل كرد
سردبیر: با توجه به‌یك‌جانبه‌گرائی دولت آمریكا و تمركز سایر قدرت‌ها بر نظام چند قطبی در جهان، جمهوری اسلامی ‌ایران چه راهبردی برای تقویت نظام چند قطبی و تعامل با قدرت‌هایی مانند روسیه و چین را در دستور كار قرار داده است؟
شمخانی: آمریكا پس از جنگ سرد، خواهان ایجاد جهان تك‌قطبی با محوریت ایالات متحده بود. این تفكر بر مجموعه‌ راهبردها و اقدامات كاخ سفید سایه افكند. اما در عمل تحولات جهانی در مسیری قرار نگرفت كه جهان تك‌قطبی با محوریت آمریكا شكل بگیرد. ظهور قدرت‌های نوظهور مانند چین و احیای بخشی از قدرت راهبردی روسیه در مناسبات بین‌المللی نظام تك‌ قطبی را به افسانه‌ای برای آمریكا تبدیل كرده است. جمهوری اسلامی‌ایران قدرت مهمی‌ در منطقه غرب آسیاست كه تقابل جدّی با سیاست كلان آمریكا در منطقه دارد و موفقیت‌های زیادی نیز كسب كرده است. لذا وجود ایران قدرتمند در منطقه نیز یك چالش جدی برای بسط سیطره آمریكا در غرب آسیا محسوب می‌شود. حوادث سوریه و شكل‌گیری هم‌پیمانی سه‌جانبه‌ ایران، روسیه و سوریه در مبارزه مؤثر با تروریسم یك ظرفیت مهم در همین زمینه به شمار می‌رود. لذا جهان در مسیر چند قطبی در حركت است و جمهوری اسلامی‌ایران در منطقه‌ غرب آسیا كاملاً در این مسیر مؤثر عمل كرده است.

آمریكا گرفتار سیاست‌ها و رفتارهای زیگزاگی و غیرقابل پیش‌بینی ترامپ است
وی ادامه داد: امروز آمریكا گرفتار سیاست‌ها و رفتارهای زیگزاگی و غیرقابل پیش‌بینی ترامپ است. حتی نخبگان آمریكایی انتقادهای زیادی به این رویكرد ترامپ دارند. سیاست‌های ترامپ به ماجراجویی در عرصه‌های بین‌المللی تبدیل شده است. لذا روش ترامپ، خودش كمك بزرگی به شكل‌گیری نظام چند قطبی و فاصله گرفتن جهان از آمریكا خواهد كرد. انتقال سفارت آمریكا به قدس چیزی جز ماجراجویی سیاسی ارزیابی نشد. این ماجراجویی‌ها آمریكا را به نماد یك‌ دولت شرور تبدیل كرده است. موضوع حمایت از تروریسم در عراق، سوریه و سایر نقاط منطقه از جمله‌ همین شرارت‌ها است. ماجراجویی‌های اقتصادی كه در جنگ تعرفه‌ها در برابر چین، تركیه، اتحادیه اروپا در حال وقوع است، بخشی از سیاست‌های یك‌جانبه‌گرایانه‌ كاخ سفید است كه منافع مردم آمریكا را با خطر مواجه ساخته است. ترامپ در ادامه این سیاست‌ها جایگاه پیمان‌ها و نهادهای بین‌المللی از جمله شورای حقوق بشر سازمان ملل را زیر سؤال برده و با نادیده‌گرفتن تمام معیارهای بشردوستانه به طور مطلق از اقدامات ضدّ انسانی عربستان و رژیم صهیونیستی علیه مردم یمن و فلسطین حمایت می‌كند. بدین ترتیب واضح است كه ایالات متحده كشوری دردسرساز برای سایر كشورهای جهان و منطقه شده است.

تروریسم یك ‌پدیده‌ی ساختگی در منطقه‌ی ما است كه برخی از جمله آمریكا در پیدایش آن نقش داشتند
سردبیر: ارزیابی جنابعالی از ریشه‌های پیدایش گروه‌های تروریستی و مبارزات ضدّ تروریستی در منطقه چگونه است؟
شمخانی: تروریسم یك ‌پدیده‌ی ساختگی و غیر اصیل در منطقه‌ی ما است كه برخی از قدرت‌ها از جمله آمریكا هم به نوعی در پیدایش این پدیده نقش داشته‌اند، هم به ابعاد آن دامن زده‌اند و هم با مدیریت پدیده‌ی تروریسم در صدد مدیریت تحولات منطقه و جلوگیری از ایجاد روندهایی خارج از كنترل خود هستند. خانم كلینتون نیز در كتاب خاطرات خود به صراحت اعلام كرد كه ما داعش را ایجاد كرده‌ایم. آمریكا در برخی موارد به طور مستقیم در تشكیل و راه‌اندازی گروه‌های تروریستی نقش داشته و در مواردی نیز گسترش تروریسم، واكنشی به سیاست‌های آن‌ها در منطقه بوده است. اشغال افغانستان و عراق در دو دهه اخیر از سوی آمریكا و ایجاد اغتشاش در سوریه، در عمل باعث جذب جوانان به گروه‌های تروریستی شد. سیاست اشتباه آمریكا در تضعیف دولت‌های قانونی منطقه باعث شد، تروریست‌ها از اقصی نقاط جهان به سوریه و عراق بیایند و ده‌ها گروه خشن و افراط‌گرا نظیر داعش و جبهه النصره تشكیل دهند. برخورد تاكتیكی و ابزاری قدرت‌های بزرگ با تروریسم، خطای استراتژیك ‌دهه‌های اخیر این قدرت‌ها است كه به رواج تروریسم دامن زده است. در تاریخچه شكل‌گیری و فعالیت اكثر جریان‌های تروریستی ردپای سرویس‌های اطلاعاتی برخی كشورهای بزرگ را می‌توان یافت. آمریكا با سابقه‌ی پرورش و حمایت گروه‌های تروریستی، نمی‌تواند ادعای رهبری مبارزات ضدّ تروریستی را یدك بكشد. آن‌ها كه داعش را به وجود آوردند، چگونه می‌توانند مدعی مبارزه با تروریسم باشند. همچنین برخی از كشورها در منطقه‌ با كمك به جریان‌های افراطی، در اندیشه افزایش نفوذ یا نقش‌آفرینی هستند. گزارش‌های متعدد در خصوص نقش عربستان در مهم‌ترین اقدامات تروریستی در منطقه و جهان گویای همین مسأله است. ما به عنوان جمهوری اسلامی‌ایران كه جزء كشورهای خط مقدم مبارزه هستیم، از حضور همه‌ كشورها برای مشاركت در رفع تهدید تروریسم استقبال می‌كنیم.

ما خواستار سقوط دولت سعودی نیستیم
سردبیر: تحلیل جنابعالی در خصوص ضرورت ورود جمهوری اسلامی‌ایران به تحولات منطقه و مبارزه با تروریسم چیست؟ به نظر شما آیا ورود ایران به عرصه تحولات منطقه هوشمندانه بوده است؟
شمخانی: سیاست‌های منطقه‌ای ایران بدون شك برگ برنده ما در تأمین امنیت ملی خودمان و منافع پایدار كشورهای منطقه است. ما امنیت ملی خود را در راستای منافع بلند مدت كشورهای منطقه و گسترش امنیت در این كشورها تعریف كرده‌ایم. بر همین اساس دخالت در امور داخلی كشورها را مردود می‌دانیم و البته به كسی اجازه‌ دخالت در امور داخلی خود را نمی‌دهیم. برای همین با درخواست دولت‌های عراق و سوریه، به این كشورها رفتیم و با داعش و جبهه النصره مبارزه كردیم. از زاویه‌ داخلی نیز باید گفت: امروز مسائل سیاست خارجی و امنیت بین الملل از مسائل داخلی و امنیت ملی قابل تفكیك نیست و بر یكدیگر اثرگذار هستند. سیاست منطقه‌ای ایران در امتداد سیاست داخلی و مبتنی بر افزایش ضریب امنیت ملی است. بدین لحاظ ورود ایران به عرصه تحولات منطقه كاملاً هوشمندانه بوده و عامل مؤثری در تولید قدرت برای ایران و كشورهای همسایه به حساب می‌آید. حتی كشوری مثل عربستان كه احساس می‌كند، مبارزه منطقه‌ای ایران با تروریسم با منافع آن‌ها متضادّ است نیز اگر به طور كلان بررسی كند، متوجه می‌شود كه مبارزه ایران و محور مقاومت با تروریست‌ها به طور كلان نفع آن‌ها نیز هست. درست است كه سعودی‌ها در تولید تفكر افراطی نقش داشته
از بین بردن داعش در كنار مبارزه فكری با تفكرات افراط‌گرای آن‌ها، به لحاظ راهبردی تأمین كننده امنیت و منافع عربستان نیز هست
اند ولی، خودشان هم هراسانند كه این پدیده‌ خودساخته، روزی دامن‌گیرشان شود. بر این اساس از بین بردن داعش در كنار مبارزه فكری با تفكرات افراط‌گرای آن‌ها، به لحاظ راهبردی تأمین كننده امنیت و منافع عربستان نیز هست؛ آن‌ها نباید این رویكرد جبهه مقاومت را به ضرر خود تفسیر كنند. اگر آن‌ها اراده لازم را داشته باشند، امكان عبور از گذشته و اقدام مشترك برای تأمین منافع و امنیت همه كشورهای منطقه وجود دارد. ما قبلا گفته ایم و باز هم تكرار می‌كنیم كه خواستار سقوط دولت سعودی نیستیم ؛ چرا كه جایگزین این دولت، یك دولت دموكراتیك با استانداردهای لازم در جهان اسلام نیست بلكه جایگزین آن، هرج و مرج و افراط گرایی است. در یمن، ما جریان‌های داخلی و انصارالله را تشویق كردیم كه علی‌رغم اشتباه طرف مقابل، وارد گفتگوها شوند. البته همه باید بدانند كه با دخالت نظامی‌و زور جنگنده‌های عاریتی آمریكایی و هدایت اطلاعاتی رژیم صهیونیستی، نمی‌توانند صحنه را علیه مردم یمن و انصارالله مغلوبه كنند و مردم یمن در طول این سه‌سال‌ونه‌ماه نشان دادند كه در برابر زورگویی و دخالت خارجی كوتاه نمی‌آیند. طرح جمهوری اسلامی‌ایران برای حل بحران یمن، طرح همه جانبه و تسهیل كننده آتش بس، شروع كمك‌های انسان دوستانه و گفتگوهای یمنی-یمنی است. این طرح با برخی از دولت‌های اروپایی نیز مورد بررسی قرار گرفته و می‌تواند مبنای خوبی در زمینه راه حلّ سیاسی باشد.
دبیر شورای عالی امنیت ملی گفت: به طور كلی باید بگویم، راه‌حل جمهوری اسلامی‌ایران برای همه معضلات و چالش‌های منطقه چه در فلسطین، چه در سوریه، چه در بحرین و حتی یمن، دموكراسی و مراجعه به صندوق‌های رأی است. سال‌ها پیش جمهوری اسلامی ‌اعلام كرد، به جای راه حل‌های تحمیلی به مردم فلسطین كه هیچ كدام از آن‌ها هم نتیجه بخش نبوده است، باید به آرای عمومی‌همه‌ی فلسطینی‌ها اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی مراجعه كرد تا خودشان سرنوشت سرزمین تاریخی فلسطین را تعیین كنند. این مسأله را در ابتدای بحران سوریه نیز مطرح كردیم و گفتیم به جای صادر كردن تروریسم به سوریه و پیچیدن نسخه های تحمیلی برای این كشور، زمینه‌ی اظهارنظر مردم سوریه را فراهم كنید؛ گفتیم كه دموكراسی از لوله‌های تفنگ بیرون نمی‌آید. آمریكایی‌ها و متحدین آن‌ها برای ایجاد دموكراسی گروه‌های غیر قانونی و ترویست ها را مسلح كردند؛ این‌ها اشتباهاتی است كه آن‌ها مرتكب شدند. در بحرین هم راه حل، اجرای فرمول هر نفر یك رأی است. نباید از صندوق رأی و اجرای دموكراسی هراس داشته باشند. این به نفع امنیت منطقه است.

برخی كشورهای پیرامون فلسطین به شدت مخالف اجرای معامله قرن هستند
سردبیر: به نظر جنابعالی اهداف ترامپ از پیگیری طرح معروف به معامله قرن چیست؟ چه آینده‌ای برای آن تصور می‌كنید؟
شمخانی: در وضعیتی كه مردم فلسطین در مظلومیت مضاعف به‌سر می‌برند و رژیم صهیونیستی فشارهای خود علیه این ملت را تشدید نموده و شهرك‌سازی‌ها با تصویب كنیست در مناطق مختلف فلسطین ادامه دارد و قدس و كرانه باختری به انحاء مختلف از سوی افراطیون صهیونیسم تهدید می‌شود، رئیس‌جمهور آمریكا در یك اقدام یك‌سویه سفارت كشورش را به بیت‌المقدس منتقل نموده و پروژه‌ای تحت عنوان «توافق‌قرن» را كلید زده است. بر اساس این طرح هویت فلسطینی تحت عناوین مختلف زدوده و آوارگان فلسطینی به جای بازگشت به سرزمین‌تاریخی خود در كشورهای پیرامونی هضم خواهند شد. به نظر ما این طرح قابلیت اجرا ندارد و به دلیل تناقضات متعدد زودتر از طرح‌های قبلی سازش زمین‌گیر خواهد شد. همانطور كه در مسأله‌ انتقال سفارت آمریكا به بیت المقدس، این اقدام كاخ سفید برخلاف منویات آنها، به اقدامی‌علیه تمامیت‌خواهی برای اسرائیل تمام شد و كشورهای مختلف حتی یاران اروپایی ایالات متحده هم واكنش منفی به آن نشان دادند، شكست طرح معامله‌ قرن نیز هویدا خواهد شد. علی‌رغم اینكه برخی از كشورهای پیرامونی فلسطین، در مخالفت با این طرح، احتیاط می‌كنند ولی، ما اخبار موثقی داریم كه مسؤولان آنها به شدت مخالف
آمریكا می‌خواهد هزینه‌ توسعه‌طلبی رژیم صهیونیستی و جبران بحران مشروعیت این رژیم را از جیب دولت‌های منطقه پرداخت كند
اجرای معامله قرن هستند و معتقدند، آمریكا می‌خواهد هزینه‌ توسعه‌طلبی رژیم صهیونیستی و جبران بحران مشروعیت این رژیم را از جیب دولت‌های منطقه پرداخت كند.
وی ادامه داد: متأسفانه حساب دولت سعودی جداست و آن‌ها نیز برای جبران ضعف داخلی و بحران‌های مختلف خود در خارج، به همراهی با طرح ترامپ در مسأله فلسطین نیاز دارند. الگوی رفتاری آمریكا در حمایت‌های بی‌دریغ از تل‌آویو ناشی از دلهره‌های امنیتی كاخ سفید نسبت به آینده رژیم صهیونیستی است. حوادث جاری در غرب آسیا نشانگر آن است كه بحران‌های امنیتی اسرائیل رو به فزونی است و مقاومت فلسطین از لحاظ نظامی‌و توان موشكی مجهزتر از هر زمان دیگر قادر به نقش‌آفرینی و دفاع از آرمان فلسطین است. رژیم صهیونیستی قادر نیست ضعف و نگرانی خود در برابر موشك‌های مقاومت را پنهان كند. رئیس‌جمهور آمریكا باید بداند، مبارزان فلسطینی‌این به اصطلاح بزرگترین معامله قرن را به بزرگترین شكست تاریخی برای آمریكا و اسرائیل تبدیل خواهند كرد. حتی برخی گروه‌های فلسطینی كه با طرح‌های سازش آمریكا سالیانی طولانی منتظر حداقل‌هایی برای تشكیل حكومت فلسطینی بوده‌اند، امروز متوجه شده‌اند، راه اصلی احقاق حقوق ملت فلسطین، تنها مقاومت است.

رد قطعنامه آمریكا درباره فلسطین در مجمع عمومی‌سازمان ملل شكستی بزرگ برای واشنگتن بود
سردبیر: دولت‌های مختلف در آمریكا همواره برای پیشبرد سیاست‌های خود در قبال مسأله فلسطین و اجرای طرح‌های گوناگون در منازعه‌ اعراب و رژیم صهیونیستی، به مسأله‌ اجماع‌سازی در جهان از جمله در میان شركای اروپایی خود توجه ویژه‌ای داشته‌اند. آمریكایی‌ها همراه نمودن كشورهای عربی حول طرح‌های سازشكارانه را به‌عنوان یك اصل دنبال می‌كردند. دولت ترامپ در رویكردهایی كه تاكنون در مسأله‌ فلسطین اتخاذ كرده، نه تنها به مسأله اجماع‌سازی و همراه‌سازی دیگران بی‌توجهی كرده، بلكه با اقدامات خود موجب زاویه‌دار شدن سیاست سایر بازیگران، از جمله كشورهای اروپایی، در این زمینه شده است. شكست آمریكا در مجمع عمومی‌سازمان ملل در تصویب قطعنامه علیه حماس نمونه‌ بارزی در این‌باره است. ارزیابی شما از این مسأله چیست؟
شمخانی: همانطور كه اشاره كردید، آمریكا همواره اجماع‌سازی و لشكركشی برای اجرای طرح‌های خود را به عنوان یك اصل مورد توجه قرار داده است. این مسأله ناشی از این است كه دنیای دو قطبی به پایان رسیده و آمریكا نیز قادر به تبدیل جهان به جهان تك‌قطبی نبوده است. لذا دولت‌های مختلف در آمریكا همواره در صدد بوده‌اند كه با همراه‌سازی شركاء و اجماع در میان كشورها، دامنه‌ی مخالفت‌ها با سیاست خارجی آمریكا را كنترل و مدیریت كنند. امروز این اصل از سوی ترامپ نادیده گرفته می‌شود. ترامپ صحنه سیاست خارجی را با حاكمیت داخلی دولت آمریكا كه در اجرای سیاست‌های خود قوه‌ی قاهره است، قیاس می‌كند. این در حالی است كه كشورهای جهان حتی متحدین غربی آنها این رویكرد را از ترامپ نمی‌پذیرند. آنچه مزید بر علت شده این است كه محاسبات ترامپ در عرصه سیاست خارجی كاملاً مبتنی بر رویكردهای تاجرمآبانه وی است؛ لذا طرحی را كه در مسأله‌ی فلسطین مطرح می‌كند، معامله‌ی قرن نامگذاری كرده است و ابعاد این طرح نیز مبتنی بر معاملات تجاری است. این رویكرد چالش بزرگی در مسیر اجماع‌سازی و ایجاد اتحاد میان شركای غربی و منطقه‌ای آمریكا، مشابه دوره‌های گذشته است. این مسأله را در موضوع قطعنامه پیشنهادی آمریكا در مجمع عمومی‌سازمان ملل علیه فلسطینی‌ها مشاهده كردیم. رد قطعنامه پیشنهادی آمریكا در مجمع عمومی‌سازمان ملل شكستی بزرگ برای قدرت هژمونیك آمریكا در جامعه‌ی بین‌المللی محسوب می‌شود. همه تدابیری كه دولت آمریكا قبل از رأی‌گیری در مورد این قطعنامه اتخاذ كرد، حتی تهدید كشورهای جهان به اینكه اگر به قطعنامه آمریكا علیه حماس رأی منفی بدهند، حامی‌تروریسم شناخته می‌شوند، بی‌نتیجه بود. این شكست آنقدر برای صهیونیست‌ها سنگین تمام شد كه نماینده رژیم صهیونیستی به اعضای سازمان ملل متحد توهین كرد.

به لحاظ نظامی‌توان بازدارندگی مقاومت افزایش چشم‌گیری داشته است
سردبیر: جنابعالی روند جنگ‌های متعدد رژیم صهیونیستی علیه مقاومت از زمان جنگ‌های 33 روزه، 22 روزه و 51 روزه تا جنگ اخیر را به لحاظ راهبردی چگونه ارزیابی می‌كنید؟
شمخانی: با نگاه راهبردی رژیم صهیونیستی در تمام این جنگ‌ها نه تنها در رسیدن به اهداف خود در نابود كردن گروه‌های مقاومت ناكام بوده است بلكه، مقاومت اسلامی‌در هر تجاوزی كه این رژیم مرتكب شده، واقعیت استراتژیك جدیدی را به آن تحمیل كرده است. این رژیم در تجاوز اخیر خود به غزه نتوانست حتی یك روز در برابر قدرت موشكی مقاومت دوام بیاورد. لذا دست به دامن مصر و دیگر طرف‌ها شدند تا آتش‌بس برقرار شود و مقاومت از موضع قدرت و در حالی كه كابینه‌ی اسرائیل دچار شكاف و سر در گمی‌شده بود، شلیك موشك‌ها را متوقف كرد. این یعنی به لحاظ نظامی‌توان بازدارندگی مقاومت افزایش چشم‌گیری داشته است. رشد توان موشكی مقاومت، چه به لحاظ دقت و چه به لحاظ برد موشك‌ها، استراتژیست‌های نظامی‌رژیم صهیونیستی را به فكر فرو برده است. آنها انتظار چنین پاسخ محكم و حساب‌شده‌ای از سوی حماس و جهاد اسلامی ‌را نداشتند.
سردبیر: آمریكایی‌ها با دامن‌زدن به نفوذ جمهوری اسلامی‌ایران در كشورهای منطقه در صدد تخریب جایگاه ایران هستند؛ نظر جنابعالی در این زمینه چیست؟

ملت‌های منطقه همه مسلمانند، تسلط آن‌ها بر سرنوشت خودشان بهترین دستاورد برای ما و بزرگترین سرمایه برای حفظ امنیت منطقه به‌شمار می‌رود
شمخانی: همان‌طور كه اشاره شد، جمهوری اسلامی‌برای دفاع از مسلمانان و ملت مظلوم فلسطین بیشترین هزینه‌ها را بر عهده گرفته است. ما به دنبال دفاع از مظلوم هزینه‌های زیادی داده و خواهیم داد. ما به دنبال نفوذ در هیچ كشوری نیستیم. ملت‌های منطقه همه مسلمانند، تسلط آن‌ها بر سرنوشت خودشان بهترین دستاورد برای ما و بزرگترین سرمایه برای حفظ امنیت منطقه به‌شمار می‌رود. ما تلاش می‌كنیم، ملت‌های منطقه روی پای خود بایستند. هدف آمریكا از دامن زدن به چنین توهمی‌فقط ناتوان‌سازیِ ظرفیت‌های دفاعی كشورهای اسلامی‌ است. نمی‌خواهند كمك ایران به عراق و سوریه موجب ریشه‌كن شدن تروریسم در منطقه گردد. می‌خواهند ویروس تروریسم هرچند به صورت ضعیف شده در كالبد منطقه باقی بماند تا در هر زمانی كه اراده كردند، بتوانند از آن علیه ملت‌ها و دولت‌های منطقه استفاده كنند. جمهوری اسلامی‌ایران برای تقویت بنیه‌ی دفاعی سوریه به دعوت دولت قانونی این كشور به این كشور رفته است و موفقیت‌های چشم‌گیری در مبارزه با داعش و جبهه‌النصره ثبت كرده است. امّا رفتار آمریكایی‌ها در ائتلاف به‌اصطلاح ضدّ داعش یك رفتار دوگانه است. هنوز لكه‌ی كوچكی از داعش در شرق فرات از هجین تا آلبوكمال یعنی منطقه‌ای كه به لحاظ نظامی ‌تحت اشراف آمریكاست، باقی مانده است. ده‌ها عملیات نمایشی انجام داده‌اند ولی حاضر نیستند كار داعش را یك‌سره كنند؛ چون احساس می‌كنند همین ویروس ضعیف شده‌ی داعش ممكن است در آینده برای پروژه‌هایی كه علیه سوریه دارند، به‌كارشان بیاید. رفتار آمریكا در قبال ایران تناقض‌آمیز است. از یك‌طرف، رئیس‌جمهور این كشور برای گفت‌وگوی بدون قید و شرط با ایران اعلام آمادگی می‌كند؛ و از سوی دیگر وزیر خارجه‌ی آن در سخنانی سخیف سلسله شروطی برای ایران تعیین می‌كند. از 12 موردی كه وی در سخنان خود ایراد كرد، هفت مورد آن به مسائل منطقه‌ای و حضور ایران در عراق و سوریه مربوط می‌شود كه این نشان از این واقعیت دارد كه موضوع آمریكا با ایران سر مسأله هسته‌ای نیست. آنها در صدد تخریب جایگاه ایران در مبارزه با تروریسم وافراط‌گرایی هستند. البته این بر خلاف اراده‌ی دولت‌ها و ملت‌های عراق و سوریه است؛ لذا ایران تا زمانی كه دولت‌های قانونی در این دو كشور بخواهند، در مبارزه با تروریسم و ایجاد امنیت در كنار آنان خواهد بود.

رفتار سعودی‌ها در معادلات منطقه ناشی از ضعف‌های داخلی و شكست‌های خارجی است
سردبیر: رویكردهای عربستان سعودی در عرصه سیاست خارجی طی چند سال اخیر كه عمدتاً متكی بر دو راهبرد همسویی با رژیم صهیونیستی و واگرایی از كشورهای اسلامی‌همچون ایران، قطر و تركیه تعریف شده است، چه تأثیری بر موازنه قوای منطقه‌ای و ترتیبات امنیتی منطقه خواهد داشت؟
شمخانی: رفتار سعودی‌ها در معادلات منطقه ناشی از ضعف‌های داخلی و شكست‌های خارجی است. آنها ثروت خود را در جهت تقویت هم‌پیمانی با آمریكا و رژیم صهیونیستی به‌كار گرفته و ضعیف‌ترین كشور عربی را با تسلیحات غربی هدف قرار می‌دهند. آنها حاضرند، با یك تلفن 250 میلیارد دلار برای بازسازی زیرساخت‌های آمریكا پرداخت كنند؛ یا 110 میلیارد دلار تسهیلات نظامی‌از آمریكا خریداری كنند؛ امّا تمایلی به كمك به مردم فلسطین ندارند. آنها با سكوت و همراهی خود در برابر طرح معروف به معامله‌ی قرن، بزرگترین اشتباه و خیانت را مرتكب می‌شوند. البته همانطور كه اشاره كردم، حاكمان فعلی سعودی احساس می‌كنند، با وجود بحران مشروعیت در داخل، شكاف سیاسی در خاندان حاكم و شكست در برابر مردم یمن، تنها پناهی كه برای آنها باقی مانده، آمریكاست، لذا بی‌چون‌ و چرا با طرح‌های منطقه‌ای ترامپ همراهی می‌كنند. سعودی‌ها گمان می‌كنند كه جلب رضایت رژیم صهیونیستی حمایت بیشتر آمریكا را برای آنها تضمین می‌كند، لذا به معامله‌ی قرن چراغ سبز نشان می‌دهند و سعی دارند بقیه‌ی اعراب را نیز همراه كنند.در مجموع نقش عربستان در معادلات منطقه‌ای سازنده نیست و این كشور به دلیل فقدان پایگاه مؤثر در بین ملت‌های منطقه و در مجامع حقوقی و حتی در بین هم‌پیمانان غربی، ظرفیت اثرگذاری راهبردی در تحولات منطقه را ندارد و با حركت كردن در مسیر خواسته‌ی غرب و رژیم صهیونیستی قادر نیست توازن موجود در منطقه را مدیریت كند. خطاهای استراتژِیك سعودی در عرصه سیاست خارجی و در تعامل غیرسازنده با كشورهای منطقه موجب كاهش ظرفیت عربستان در هدایت و رهبری جهان عرب شده و كشورهای عربی حاضر نیستند، به سیاست‌های غیرمنطقی و خطرناك سعودی تن دهند. در جنگی كه علیه یمن راه‌انداختند، از میان ائتلاف بزرگی كه از آن نام می‌بردند، فقط یك كشور یعنی امارات با آن‌ها همراهی كرد كه البته آن‌ها هم در رقابت با سعودی‌ها هستند؛ بقیه‌ی كشورهای عربی آرام‌آرام صف خود را از عربستان جدا كردند و عملاً پای كار جنگ نیستند. همه‌ی این‌ها نتیجه رویكرد غلط حكومت سعودی در جدایی از كشورهای منطقه و نزدیك شدن به رژیم نامشروع صهیونیستی است. راهبرد اشتباه موجب اتخاذ تصمیمات اشتباه می‌شود. این وضعیت موجب تغییر موازنه قوا در منطقه شده و كشورهای مستقل از سیاست‌های عربستان مانند قطر تلاش می‌كنند رویكردهای مستقلانه‌ای اتخاذ كنند كه در آینده بر ترتیبات سیاسی و امنیت منطقه تأثیرگذار خواهد بود.

دسترسی سریع