«اینطور به نظر میرسد كه در جریان مذاكرات جاری میان ایران و عربستان، روند مذاكرات بیش از همه به نفع ایران باشد. در این چهارچوب، ایران بهتر از قبل میتواند دستوركارهای منطقهای خود را به پیش برد.
«ایران و عربستان همواره به عنوان دو قدرت برتر و هژمونیكِ خاورمیانه ظاهر شده اند. این دو كشور در بسیاری از ابعاد و جنبههای موضوعات خاورمیانه، از موقعیت مناسب و غالبی برخوردار هستند. البته كه تنشهای میان دو كشور نیز سابقهای دیرینه دارند. این مساله به طور خاص همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی، بیش از پیش تشدید شده است.
سال 1979 یعنی همان سالی كه انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید، نقطه آغاز به راه افتادن نوعی جنگ سرد میان تهران و ریاض بود. در آن سال، شاهِ ایران از قدرت خلع شد و انقلاب ایران به رهبری آیت الله خمینی به پیروزی رسید. انقلابی كه روحانیت شیعه به همراه حمایتهای گسترده مردمی، عامل ایجاد آن بودند. البته كه این انقلاب تا حد زیادی جهان اسلام را شوكه كرد. عربستان سعودی نیز كه همواره داعیه رهبری جهان اسلام را داشته، عمیقا از این تحول شوكه شد. در این چهارچوب، رژیم عربستان به شدت از جانب ایران احساس تهدید كرد. انقلاب ایران و استقرار جمهوری اسلامی در این كشور، تا حد زیادی از حیث فكری و ایدئولوژیك، عربستان را با چالش و مشكلات فراوان رو به رو ساخت.
ایران و عربستان همچنین در مورد نحوه همكاریهای بین المللی خود نیز با یكدیگر اختلاف نظرهای فراوانی دارند. به عنوان مثال ایران قویا از خروج نیروهای آمریكایی از خاورمیانه استقبال كرده و میكند و آن را رها شدنِ این منطقه از چنگال استعمار آمریكا میبیند. در نقطه مقابل، عربستان سعودی قویا از همكاری با كشورهای غربی سود میبرد. نباید فراموش كرد كه مهمترین كالای صادراتی عربستان نفت خام است و همكاری ریاض با كشورهای غربی عملا كمكهای قابل توجهی را به این كشور جهت تقویت وضعیت اقتصادی آن میكند. این تفاوت سوگیریهای ایران و عربستان، عملا این دو كشور را به سمت اختلافات عمیق سیاسی نیز سوق میدهد كه در این رابطه شاهد بوده ایم دو كشور در قالب جنگهای نیابتی، در سالهای اخیر شدیدا با یكدیگر تقابل پیدا كردهاند (مسالهای كه نمود بارز آن را در جریان جنگ داخلی سوریه مشاهده كرده ایم).
ایران در شرایط فعلی، در بسیاری از جبههها نظیر سوریه، عراق و لبنان، عربستان را محاصره كرده و سعی دارد از طریق راهكارهای دیپلماتیك، روابط خود با ریاض را تلطیف كند. در طی 15 سال اخیر، روابط ایران و عربستان در جریان سیری از تحولات، به سمت درگیریهای بیشتر با یكدیگر هدایت شده است. ایران و عربستان هرگز جنگی عیان و آشكار را علیه یكدیگر اعلام نكرده اند. با این حال قویا در عراق، سوریه، یمن، تونس، بحرین، لیبی و مراكش، درگیری جنگهای نیابتی بوده اند.
در شرایط كنونی اینطور به نظر میرسد كه عربستان سعودی سعی دارد تا لبنان را به میدان جدید جنگ نیابتی خود با ایران تبدیل كند. اگر چه لبنان با ریسك بالایی جهت آغاز ناامنی و هرج و مرج (نظیر سوریه) در این كشور مواجه است با این حال، كارشناسان و تحلیلگران بر این باورند كه پیشبردِ دستور كارهای ریاض در این كشور، عملا با چالشهایی جدی رو به ور است.
منازعه و درگیری در لبنان به راحتی میتواند اسرائیل را به جنگ علیه حزبالله لبنان سوق دهد كه این مساله در نوع خود میتواند موجب آغاز شدنِ جنگ سومِ حزب الله و اسرائیل شود. جنگی كه میتواند به مراتب از دو جنگِ قبلی خونینتر باشد.
همه اینها در شرایطی اتفاق میافتند كه منطقه خلیج فارس عمیقا با بحرانها و تهدیداتی جدی رو به رو است. آمریكا و متحدانش همواره ادعا میكنند كه ایران یك نیروی بی ثبات كننده در خاورمیانه است. این ادعا خود میتواند موجب ایجاد عدم قطعیت و ناامنی بیشتر در خاورمیانه شود، زیرا اساسا اغلب كنش ورزیهای كشورهای غربی در خاورمیانه، معطوف و متمركز بر عربستان است و آنها (كشورهای غربی)، ریاض را به مثابه یك نیروی محرك در نظر میگیرند (این رویكرد جدای از برخی كنشگریهای مستقل و خصمانه عربستان، ایران را نیز به نشان دادن واكنش شدید به محور مورد حمایت غرب در منطقه خاورمیانه وا میدارد).
در این چهارچوب، روابط خصمانه و نه چندان مثبت ایران و عربستان، برخی كشورها را به سمت میانجی گری جهت حل اختلافات سوق داده كه در این رابطه به طور خاص میتوان به تلاشهای چین و روسیه اشاره كرد. با این همه، مسالهای كه در شرایط كنونی از اهمیت فراوانی برخوردار است و باید به آن توجه داشت این است كه سیاستِ دو كشور، مخصوصا عربستان سعودی به كدامین سو حركت میكند؟ در تاریخ 19 سپتامبر سال جاری میلادی، دو كشور در عراق رایزنیهای را با یكدیگر داشتند. دو طرف گفتگوهایی را با هم در سطوح بالا و پس از آنكه روابطشان در سال 2016 قطع شد، داشته اند. با این حال، جامعه بین المللی در شرایط فعلی فقط باید صبر كند و ببیند در آینده چه اتفاقاتی خواهد افتاد. در این رابطه به طور خاص "ملك سلمان" پادشاه عربستان در جریان سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد گفت: "ما امید داریم كه گفتگوهایمان به نتایجی ملموس منجر شود و موجب تقویتِ اعتماد و احیای همكاریهای دو جانبه شود".
بدون تردید ایران و عربستان، دیدگاهها و منافع مختلفی را دارند. با این حال، ایران در سالهای اخیر تا حدی درهای همكاری با غرب را (به جز با اسرائیل) در برخی موضوعات باز كرده است. امری كه عملا سنگینی وزنِ همكاریهای آنها (با كشورهای غربی) با عربستان و متحدانشان نظیر اسرائیل در منطقه را سبك كرده است. در این چهارچوب، روند جهت گیریهای سیاسی ایران و عربستان به تدریج از قالبهایی كه پیشتر در آنها قرار داشته، خارج میشود. در این راستا، برای اینكه همكاری و امنیت حاصل شود، طرفهای مختلف باید سازگاری با یكدیگر را پیشه كنند. اگر از چشم اندازی سیاسی به مساله بنگریم، باید بگوییم كه واضح است كه راهبردهای سیاسی قدیمی، در جهان كنونی كه تغییرات زیادی را متحمل شده، عملا از ارزش زیادی برخوردار نیستند و مفید نخواهند بود.
اینطور به نظر میرسد كه در جریان مذاكرات جاری میان ایران و عربستان، روند مذاكرات بیش از همه به نفع ایران باشد. در این چهارچوب، ایران بهتر از قبل میتواند دستوركارهای منطقهای خود را به پیش برد. در طرف مقابل، عربستان سعودی عملا موضع برتر ایران را بواسطه مذاكره با تهران، به صورت عینی میپذیرد. با این همه، صرفِ انجام این مذاكرات میتواند تا حدی به تقویت امنیت و ثبات در منطقه خاورمیانه كمك كند».