عبدالرضا فرجی راد:
شاید بتوان حضور احمد مشعود در مشهد را به عنوان هشداری برای فرماندهان طالبان در خصوص رفتارهای غیر دوستانه كه میتواند عمل متقابل تلقی شود به حساب آورد.
به گزارش رادیو پیام؛به نقل از خبرگزاری خبرآنلاین:برخلاف انچه كه پیش بینی می شد طالبان بتوانند امنیت و ثبات را به افغانستان باز گردانند، مشخص شده كه انتظاری معقولی به نظر نمی رسد. از سویی عملكرد خود طالبان موجب بی نظمی و ناامنی شده به طوری كه كمتر روزی به اتمام می رسد كه قتل و كشتاری توسط نیروهای طالبان صورت نپذیرد. همین دیروز در مزار شریف 4 نفر از خانم های طرفدار حقوق زنان كه اتفاقا یكی از آنها از اساتید دانشگاه بلخ بوده اند كشته و جنازه های مقتولین در گودالی انداخته شد. در همان روز دو نفر از نظامیان زن سابق به همراه دو تن از بستگانشان در خانه مورد حمله سربازان طالبان قرار گرفتند و كشته شده اند.با توجه به تعداد زیاد نیروهای ارتش سابق افغانستان به نظر می رسد كشتار آنها كه از همان روزهای اول پیروزی طالبان اغاز گردید ادامه پیدا كند زیرا كه طالبان این نیروها را به عنوان خطری بالقوه تلقی می كنند كه امكان دارد در اینده به گروه های مخالف به ویژه نیروهای جبهه مقاومت بپیوندند و به خاطر آموزش هایی كه دیده اند لقمه ای آماده برای دشمنان طالبان تلقی شوند.
از سوی دیگر قدرت گیری روز افزون داعش در افغانستان خود خطری بزرگ هم برای امنیت افغانستان و هم برای تثبیت حاكمیت طالبان به شمار می رود. قبلا كه داعش با نیروهای تخمینی 1000 تا 2000 نفره خود كه در دو ولسوالی شرقی فعال بودند حالا میدان فعالیت خود را به چند شهر دیگر و از جمله دو شهر بزرگ قندهار و كابل گسترش داده اند. گفته می شود كه بعضی از نیروهای ارتشی بخاطر نجات جانشان از انتقام گیری طالبان به داعش پیوسته اند و همین امر بر قدرت آنها و گسترش حوزه نفوذشان افزوده است. هر چند این احتمال داده می شود كه بعضی نیروهای تندروی طالبان بعد از پیروزی به حكومت دلخواهشان نرسیده و با داعش پیوند خورده اند. علاوه بر آن ایغورهای خشن سین كیانگ و نیز گروهای تندروی ازبكستان همچون حركت اسلامی ازبكستان نیز با آنها همكاری می كنند.احتمالا با شروع پروژه های عمرانی همچون جاده سازی،خانه سازی،ایجاد خطوط آهن، استخراج معادن و ایجاد خط لوله گاز تاپی كه قرار است توسط چینی ها و پاكستان صورت پذیرد فعالیت داعش برای خرابكاری بیشتر را در اجرای پروژه ها شاهد باشیم.
از طرف دیگر طالبان تكلیف خود با چند همسایه و كشورهای نزدیك به افغانستان روشن نكرده است. در حالی كه رابطه با پاكستان، چین و تركمنستان به خوبی پیش می رود و تكلیف رابطه با ایران، تاجیكستان و ازبكستان مشخص نیست. طالبان علاقمند توسعه رابطه با ازبكستان است و حتی وزیر خارجه آن كشور هفته گذشته با مقامات ارشد طالبان در كابل ملاقات و گفتگو نمود ولی به خاطر حضور گروه های تروریستی ازبك در افغانستان و عدم اراده قوی طالبان برای سركوب و یا تحویل آنها طبیعی است كه ازبكستان این رابطه را عمیق تلقی ننماید. گفتگوهای اقتصادی خوبی با طالبان در كابل صورت گرفت و حتی قرار بر این شد كه مسیر ارتباط ازبكستان به دریای آزاد از طریق افغانستان و پاكستان صورت پذیرد. موضوعی كه ازبك ها با اختصاص بودجه 500 میلیون دلاری در ایران بدنبال این اتصال بودند كه متاسفانه پس از چند سال پیگیری و بخاطر ناهماهنگی های داخلی نتیجه ای نگرفتند.
روابط طالبان با تاجیكستان نیز تیره است و می توان گفت در میان همسایگان بدترین رابطه را با این كشور فارس زبان دارند. البته شاید بتوان گفت كه بی میلی به توسعه رابطه بیشتر از سوی تاجیكستان باشد زیرا كه تاجیك ها پس از سپری كردن یك دوره جنگ داخلی خونین با گروه اسلام گرا و ایجاد ثبات نسبی در كشور مجدا نمی خواهند از طریق ارتباط نزدیك با طالب ها كشور خود را در بحران ببینند بویژه آن كه در سال های اخیر تاجیكستان مسیر توسعه را طی می كند و بی ثباتی سمی خواهد بود كه به این امر ضربه اساسی خواهد زد و سرمایه گذاران را فراری خواهد داد. همچنین دولت و مردم تاجیك بخاطر همزبانی و هم فرهنگی با فارس زبانان افغانستان برایشان آسان نیست كه تعصب قومی طالبان علیه فارس زبانان را تحمل كنند. به همین جهت هم اكنون تاجیكستان به یكی از كانون های جذب مخالفین طالبان در آمده است. امری كه در اینده باعث اختلافات بیشتر دو كشور خواهد شد.
رابطه طالبان با جمهوری اسلامی ایران نیز هنوز وضعیت مشخصی پیدا نكرده است. از سویی مسئولین ایرانی سیگنال های مثبت برای اطمینان بخشی ارسال می نمایند ولی سیگنال های طرف مقابل مثبت و منفی است. مثلا در مورد كنفرانس اخیر در تهران طالبان آن را برای افغانستان مثبت ارزیابی كرد ولی در زمینه برخورد با شیعیان و فعالیت های اقتصادی و زیر ساختی با ایران شوقی همچون چین، پاكستان، ازبكستان و تركمنستان از خود نشان نمی دهند. مثلا فعالیت اقتصادی با تركمن ها را شروع كرده و قول و قرارها را در مورد احداث خط لوله گاز تاپی گذاشته اند ولی اخیرا اعلام كرده اند كه هر كامیون ایرانی فقط حق دارد یكبار در ماه وارد افعانستان شود. یا این كه اعلام كرده اند افغانستان هیچ گونه فعالیت بندری و تجاری در چابهار ندارد. مشخص است كه این سخنان برای دلخوشی پاكستان و هماهنگی با آنها صورت گرفته است. قبل از سقوط كابل یكی از دغدغه های امنیتی پاكستان فعالیت هند در چابهار و ارسال كالا به افغانستان بود و مهمتر از همه از نظر امنیتی نمی خواهند كه هندی ها در غرب كشورشان فعال باشند.
شاید بتوان گفت كه حضور اخیر احمد مسعود در مشهد و ملاقات با اسماعیل خان نوعی عكس العمل از سوی ایران تلقی نمود كه به طالبان فهمانده شود رفتار غیر دوستانه می تواند با عمل متقابل همراه باشد. شاید احمد مسعود با موافقت پرزیدنت رحمان سعی میكند كه اسماعیل خان را ترغیب كند در دوشنبه برای همراهی های بیشتر مستقر شود كه با توجه به روحیه اسماعیل خان و داشتن خانه و كاشانه در مشهد و نزدیكی به هرات این درخواست اجابت نگردد و شاید هماهنگی هایی مشورتی برای گسترش فعالیت جبهه مقاومت وی را به مشهد كشانده است.
در مجموع باید گفت كه طالبان برای ایجاد صلح وثبات در افعانستان راه درازی را در پیش دارد و موفقیت آنها تضمین شده نمی تواند باشد. یكی از دلایل اصلی ان رفتار دوگانه خود طالبان و نیز تعصب روی سیاست هایی است كه از ابتدا در پیش گرفتند و به رغم توصیه های كشورهای نزدیك به خود برای ایجاد تغییر آمادگی لازم را نشان نمی دهند.