امروز هشتم دی ماه روز تولد فروغ فرخزاد- شاعر معاصر- است. شاعری كه نسل جوان در هر دوره از شعرهای او تاثیر پذیرفتهاند. به مناسبت تولد این شاعر فقید، زندگی و فعالیتهای ادبی و هنری او را مرور میكنیم.
تولد
خیابان معزالسلطنه، كوچة خادم آزاد در محلة امیریه تهران، ظهر روز 8 دیماه 1313 بود كه دختری پا به عرصة وجود گذاشت. او را كه همراه آفتاب نیمروز آمده بود، فروغ نام نهادند. فرزند چهارم توران وزیریتبار و سرهنگ محمد فرخزاد. او بعدها به شعر روی آورد و شاعری دریچهای بود كه او را وارد عرصة هنرهای دیگر كند. او همچنان شاعر بود كه مستند ساخت، در تئاتر حضور یافت و نقاشی كرد.
ازدواج
فروغ در سالهای 1330 در 16 سالگی با پرویز شاپور -طنزپرداز ایرانی كه پسرخالة مادر او بود- ازدواج كرد. این ازدواج دوام نیافت و با دخالت های اطرافیان در سال 1334 به جدایی انجامید. حاصل زندگی مشترك چهارساله فروغ و پرویز، پسری به نام كامیار بود. فروغ پیش از ازدواج با شاپور، با وی نامهنگاریهای عاشقانهای داشت. بعدها كامیار شاپور و عمران صلاحی این نامهها را در كتابی به نام «اولین تپشهای عاشقانة قلبم» جمعآوری و منتشر كرد.
ورود به عرصة فیلمسازی
علاقهمندی فروغ به سینما مقدمة آشنایی او با ابراهیم گلستان شد و این آشنایی منجر به ساخت اثر مشتركی به نام «خانه سیاه است» شد. فروغ این مستند را سال 1341 در آسایشگاه جذامیان باباباغی تبریز ساخت. فیلمی كه زمستان همان سال در جشنواره اوبر هاوزن به نمایش درآمد و جایزة نخست این جشنواره را به دستان فروغ نشاند. فروغ در سال 1342 در نمایشنامه «شش شخصیت در جستجوی» نوشتة لوئیجی پیراندلو به كارگردانی پری صابری بازی كرد و خوش درخشید. او در همان سال مجموعه شعر تولدی دیگر را با تیراژ بالای سه هزار نسخه منتشر كرد. فروغ در سال 1343 به آلمان، ایتالیا و فرانسه سفر میكند. سال بعد در دومین جشنواره سینمای مؤلف در پزارو شركت كرد كه تهیهكنندگان سوئدی ساختن چند فیلم را به او پیشنهاد میدهند و ناشران اروپایی مشتاق نشر آثارش شدند.
آثار
فروغ در عمر 32 سالة خود 5 كتاب شعر چاپ كرد كه هنوز نسل جوان ما از شعرهای او استقبال میكنند. كتابهای او به این قرار است.
1331 - اسیر، شامل 43 شعر
1335 - دیوار، شامل 25 قطعه شعر
1336 - عصیان، شامل 17 شعر
1341 - تولدی دیگر، شامل 35 شعر
1342 - ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد، شامل 7 شعر
پنجاه سال پس از درگذشت فروغ، ابراهیم گلستان در مصاحبهای با سعید كمالی دهقان از روزنامه گاردین دربارة اینكه آیا فروغ تبدیل شده بود به یك عضو خانواده، گفت: خانواده چیست؟ اصلاً خانواده معنی ندارد. [تبدیل شده بود به] یك عضو شخصیت من.
درگذشت:
فروغ فرخزاد، در ساعت 4:30 بعد از ظهر دوشنبه 24 بهمن، 1345 هنگام رانندگی خودروی جیپ ابراهیم گلستان، در جاده دروس - قلهك، برای تصادف نكردن با اتوموبیل مهدكودك، از جاده منحرف شد، از پنجره ماشین به بیرون پرت شد و در اثر اصابت سرش به جدول، جان باخت.
ناصر صفاریان در سال 1381 سه فیلم مستند با نامهای جام جان، اوج موج و سرد سبز دربارة فروغ ساخت كه در آن با افراد زیادی همچون كاوه گلستان، بهرام بیضایی، فریدون مشیری، امیرمسعود فرخزاد (برادر فروغ)، مادر فروغ و كسان دیگری گفتگو كرد. همچنین در این فیلم عكسهای منتشر نشده بسیاری از فروغ به نمایش گذاشته شدهاست.
فروغ در نگاه دیگران:
آیت الله خامنهای(رهبر انقلاب):
رهبر انقلاب در دیدار شاعران فرمودند: من اسمی از بعضی شعرای زن دیگر نمیآورم؛ چون فروغ فرخزاد به اعتقاد من عاقبت به خیر هم شد. بعضیهای دیگر نه، عاقبت به خیر نشدند و نخواهند شد.
محمدرضا شفیعی كدكنی:
«میبینیم كه فروغ با گسترشی كه در كیفیت افاعیل قائل شدهاست بیشتر از نیما كه اغلب به توسعه كمی افاعیل گراییده بود، وزن شعر را گسترش دادهاست و یكی از خصوصیات فراموششده شعر قرن چهارم را كه به علت كلیشهوار شدن زبان شعری در دورههای بعد فراموش شده بود زنده كرد و از حد رایج و مشخص آن هم توسعه بیشتری بخشید.»
مهدی اخوان:
«او زنی معترض به ستمی كه بر زنان میرفت بود و میخواست به ظلمی كه به نیمی از افراد جامعه میشد اعتراض كند. این را در كتابهایش میتوانیم ببینیم، از «اسیر» گرفته تا «دیوار» و زندگی و طرز فكر خیامیاش را در «عصیان». بعد هم كه خواست اسلوب و كار تازهای را ارائه دهد بسیار لطیف و پرشور و حال شعر میگفت. او شاعر خوبی بود، بهخصوص شعرهای آخرش بسیار لطیف و پرشور و حال بود، شعر ناب و نجیب بود.»
احمد شاملو:
«شاعری كه پس از تولد دوبارة خویش بیش از پنج یا شش سال نزیست، اما با مجالی كه بیرحمانه اندك بود توانست به صورت یكی از درخشانترین چهرههای شعر امروز تثبیت شود. با مرگ او موسیقی درخشانی كه خاص شعر معصومانهاش بود غیرقابل تقلید ماند و از گسترش بازایستاد.»