تالاب بینالمللی گاوخونی با 99 درصد خشكی، برهوت و كانون ریزگرد شده و كارشناسان نسبت به شرایط وخیم و بی بازگشت این عرصه 47 هزار هكتاری در شرق اصفهان هشدار میدهند.
به گزارش رادیو پیام از خبرگزاری مهر ؛ تالاب بین المللی گاوخونی كه با مرگ تدریجی در این سالها فقط نامی از آن باقی مانده، دیگر نه آن مامن شورانگیز پرندگان بومی و مهاجر، آهو و گور ایرانی كه اكنون برهوتی در شرق اصفهان و قلب فلات مركزی ایران شده است.
تالاب 47 هزار هكتاری گاوخونی نخستین تالاب كشور بود كه به دلیل بارگذاریها و توسعه نامتوازن صنایع و اراضی كشاورزی حوضه آبریز زاینده رود روند خشك شدن آن از سال 1378 آغاز شد، تغییر اقلیم و كاهش بارندگیها نیز بر وخامت و خشكیدگی آن افزود و چندی بعد تصویب قانون استقلال آب استانها نیز تیرخلاص را بر حیات این حوضه زد.
سال 1383 دولت وقت لایحهای را تحت عنوان قانون استقلال آبی استانها به مجلس فرستاد كه با تصویب آن در مجلس لازمالاجرا شد؛ قانونی كه بر اساس آن هر استان فارغ از حوضههای آبریز و زیستگاههای طبیعی قادر است منابع آب موجود در مرزهای سیاسی را بدون در نظر گرفتن مسائل مهمی مثل حق آبه و مرزهای طبیعی مدیریت و در اختیار داشته باشد.
تراكم كشاورزی و استقرار صنایع آب بر، در جوار زاینده رود و انتقال آب از این حوضه به استانها و شهرهای یزد و كاشان به مرور در سه دهه آب را از گلوی طبیعت دریغ كرد. بی تفاوتی در برابر فصلی شدن زاینده رود و مرگ تدریجی تالاب سبب شده تا بسیاری از مسئولان در این سالها احیای تالاب بین المللی گاوخونی را مشروط به اجرای طرحهای بلاتكلیف انتقال آب از جمله بهشت آباد اعلام كنند كه البته هنوز اجرایی نشده مصارف زیادی برای آن تعیین و تعریف شده است كه در این صورت به نظر میرسد با وجود این منابع نیز آبی به گاوخونی نخواهد رسید.
مطالعات انجام شده و تعیین 176 میلیون مترمكعب حقابه در سالهای خشكسالی، تهیه سند مدیریت زیست بومی تالاب گاوخونی و نیز نقشه راه احیا زاینده رود از جمله حركتهایی برای نجات تالاب گاوخونی در این 23 سال بوده كه در عمل بی ثمر بوده است.
حتی در آخرین اقدام جدی برای گاوخونی بهمن ماه سال 1399 پس از درخواست عباس مقتدایی نماینده اصفهان برای رسیدگی به وضعیت این تالاب، حسن روحانی رئیس جمهوری سابق در نامهای به وزارت نیرو و سازمان محیط زیست دستور ارتقا گاوخونی به منطقه حفاظت شده را صادر كرد اما این دستورالعمل هم در گیرودار بوروكراسیهای ادارای از یاد رفت.
برهوت شدن تالاب گاوخونی فاجعه ملی است
تدوین برنامه نافرجامی مانند مدیریت زیست بومی تالاب گاوخونی تا نقشه راه احیای زاینده رود هیچكدام جز صرف وقت و هزینه در عمل برای گاوخونی نتیجهای در پی نداشته و كلاف سر درگم حوضه زاینده رود آنقدر پیچیده شده كه به نظر نمیرسد با وجود صنایع و كشاورزی و شرب، حفظ حیات این تالاب كه از دیرباز زندگیبخش فلات مركزی ایران بوده، در اولویت استان و كشور باشد.
سند زیست بومی گاوخونی 7 سال است در انتظار تصویب خاك میخورد
سند مدیریت زیست بومی تالاب گاوخونی هشت سالی است كه در انتظار تصویب خاك میخورد؛ سندی كه كورسوی امید برای احیای بزرگترین تالاب خشكیده فلات مركزی ایران است.
سند مدیریت زیست بومی تالاب بینالمللی گاوخونی كه سال 1394 با همكاری دانشگاهیان، مردم جوامع محلی و ذی نفعان حوضه آبریز زاینده رود و دستگاههای اجرایی استان اصفهان تدوین شد و به رغم وعده و ابراز امیدواری مسئولان وقت محیط زیست این استان مبنی بر تصویب نهایی و اجرای این سند در مدت زمان كوتاه، بارها جلساتی برای اصلاح نواقص موجود با متولیان امر دو استان اصفهان و چهار محال بختیاری برگزار و در نهایت پس از گذشت چهار سال در شورای برنامهریزی استانداری اصفهان به تصویب رسید.
از آنجا كه هدف مدیریت زیست بومی تالابها، حفظ و احیای یك اكوسیستم تالابی همسو با حفظ منافع همه گروههای یك حوضه برای توسعه پایدار است سند زیست بومی تالاب گاوخونی باید در استان چهار محال و بختیاری نیز تصویب شود اما این سند راهبردی با گذشت هفت سال بلاتكلیف مانده و در انتظار تصویب، خاك میخورد.
وعدههای بی عمل، نامهنگاریهای بی ثمر و بی مهریهای مسئولان استانی و كشوری همه دست به دست هم دادند تا گاوخونی، نگین فیروزهای شرق اصفهان اكنون با از دست دادن زیستمندان و كاركردهای حیاتیاش پس از دو دهه در آستانه حذف از كنوانسیون رامسر قرار بگیرد.
بیست و پنجمین مقصد سفر حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهوری و هیئت دولت وی، اصفهان است؛ شهر و استانی كه اصلی ترین مطالبه آن جریان دائمی زاینده رود و نجات تالاب گاوخونی است.
مسئولان زیادی به دیدن گاوخونی آمدند اما دردی از تالاب دوا نكردند
رضا خلیلی ورزنه دبیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی و طبیعی ورزنه به خبرنگار مهر میگوید: در صورت ادامه بی مهریها به تالاب بین المللی گاوخونی درآینده ای نه چندان دور شاهد آوارگی زیست محیطی و مهاجرت اقلیمی از منطقه شرق اصفهان به شهرهای دیگر خواهیم بودیم زیرا زیست بوم این خطه نابود شده و تنوع زیستی از بین رفته است.
وی میافزاید: اینها بیانگر پیشروی زلزله خاموش و تبعات غول خفته ای است كه پس از نابودی محیط زیست گریبان انسانها را خواهد گرفت. اگر هشدار طبیعت را جدی نگیریم در آینده از دست انسان كاری ساخته نیست.
خلیلی ورزنه میگوید: طی این سالها مسئولان بلند پایه و مقامات، وزیران، رؤسای سازمان حفاظت محیط زیست، استانداران و فرمانداران مختلف به دیدن تالاب بین المللی گاخونی آمدند اما هیچكدام دردی از گاوخونی بحران زده دوا نكردند و تنها نظاره گر بودند.
دبیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی و طبیعی ورزنه با بیان اینكه قانون وجود دارد اما در اجرای قوانین مشكل داریم، خاطرنشان میكند: بسیاری از عوامل دست به دست هم دادند و نمیگذارند آب به گاوخونی برسد، حتی مردم و ساكنان این خطه نیز گاوخونی را از یاد بردهاند و نمیگذارند آبی به تالاب برسد.
خلیلی ورزنه با بیان اینكه تنها حامیان گاوخونی در پایاب زاینده رود هستند، میافزاید: گاوخونی مانند یك موجود زنده است كه دچار بیماری لاعلاج شده و در حال مرگ است و تبعات بیماری گاوخونی در حال پیشروی به سمت غرب اصفهان است.
این فعال محیط زیست اظهار میكند: با خشكی تالاب گاوخونی كشاورزی شرق اصفهان از بین رفته و سفرههای آب زیرزمینی خالی شده است زیرا تالاب منابع زیرزمینی را تغذیه و از شوری آب جلوگیری میكرد.
مصوبه روی كاغذ دردی از گاوخونی دوا نمیكند
خلیلی ورزنه میگوید: در حال حاضر خاك منطقه در حال شورشدن و پوك شدن است، وقتی محیط زیست منطقه از بین رفته و جانداری نمیتواند زندگی كند پس از آن نوبت به ساكنان شرق اصفهان خواهد رسید و منطقه از سكنه خالی میشود.
دبیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی و طبیعی ورزنه میگوید: وقتی كشاورزی منطقه از بین برود ارائه تسهیلات، ایجاد اشتغال و بوم گردی برای مردم این منطقه فایدهای نخواهد داشت.
خلیلی ورزنه تاكید میكند: اجرای قانون مهم است، حرف زدن و مصوبه روی كاغذ دردی از تالاب بحران زده گاوخونی دوا نمیكند، در همه مصاحبهها از حفظ محیط زیست ادعا میشود ولی در عمل برای گاوخونی هیچ چیزی وجود ندارد.
سازمان محیط زیست در سطح ملی برای احیای گاوخونی تلاش كند
همچنین منصور شیشه فروش مدیركل مدیریت بحران استانداری اصفهان به خبرنگار مهر میگوید: وزارت نیرو و سازمان حفاظت محیط زیست باید به طور ویژه برای احیای تالاب گاوخونی اقدام كنند زیرا اگر این تالاب خشك شود گرد و غبار حاصل از خشكی آن میتواند تا شعاع هزار كیلومتری استان را نیز تحت تأثیر قرار دهد بنابراین وجود چنین مخاطرهای یك تهدید استانی و كشوری است.
وی میافزاید: از سازمان حفاظت محیط زیست كشور درخواست داریم كه مانند دیگر تالابهای كشور به وضع تالاب بین المللی گاوخونی توجه كند و طرحی ملی برای احیای آن در دستور كار قرار دهد.
برهوت شدن تالاب گاوخونی فاجعه ملی است
مدیركل مدیریت بحران استانداری اصفهان با اشاره به تشكیل كارگروه ملی احیای زاینده رود میگوید: این كارگروه مشكلات حوضه را از بالادست و پایین دست بررسی میكند از این رو اگر چه سند مدیریت زیست بومی تالاب گاوخونی در استان چهار محال و بختیاری در انتظار تصویب مانده است اما تشكیل كارگروه ملی احیای زاینده رود و پیگیری سازمان حفاظت محیط زیست میتواند برای مسئله گاوخونی كمك كننده باشد.
گاوخونی به شرایط بی بازگشت نزدیك شده
علی ارواحی مشاور مدیریت زیست بومهای تالابی با بیان اینكه گاوخونی به شرایط بی بازگشت نزدیك میشود و فرصت محدودی برای احیای این تالاب وجود دارد، به خبرنگار مهر میگوید: شرایطی كه حدود 20 سال حقابه تالاب گاوخونی تأمین نشده و سالهاست كه حتی حقابه رودخانه زاینده رود به طور كامل و مستمر تأمین نشده است، این پیام را دارد كه مدیریت منابع آب در حوضه آبریز مدیریت پایدار و توسعه متوازن نبوده است كه از پیامدهای آن فشار آوردن بیشتر بر منابع آب تجدید ناپذیر و برداشت از آبهای زیرزمینی، كسری آبخوان و فرونشست در سطح دشتها است و به مرور هر چه بهرهبرداری تداوم یابد فرونشست بیشتر میشود و برای برطرف كردن آن نیاز است در مصارف مختلف، محیط زیست و حقابه تالابها را در پایین دست حوضه در نظر گرفت.
وی با بیان اینكه آبخوانداری و آبخیزداری و جلوگیری از بهرهبرداری غیرمجاز از آبهای سطحی و زیرزمینی، روند فرونشستها معكوس میشود، میگوید: به جز فرونشست، یكی از پیامدهای خشكیدن گاوخونی تبدیل شدن به كانون ریزگردهای سمی است كه در نتیجه انتشار آن، برخی بیماریها در منطقه شیوع مییابد و همچنین باعث تخریب اراضی كشاورزی میشود.
ارواحی خاطرنشان میكند: با خشكیدن تالاب، زنجیرهوار تبعاتی اتفاق میافتد كه ممكن است نرخ مهاجرت افزایش یابد به ویژه از روستاها به شهرها در سطح درآمد و معیشت مردم تأثیر مستقیم خواهد داشت؛ همچنین خشكی تالاب گاوخونی آسیب به تنوع زیستی و پوشش گیاهی این تالاب را به دنبال دارد كه به مرور زمان ممكن است برخی از گونههای تالاب از دست برود و گردشگری منطقه كه فرصتی برای درآمدزایی جوامع محلی است را از دست بدهد.
مشاور مدیریت زیستبومهای تالابی میگوید: با توجه به این وضعیت اضطراری، بخشی از راهكارهای نجات گاوخونی از جنس سیاستگذاری و بخش دیگر اقدامات اجرایی است؛ به نظر میرسد در گاوخونی به طور مشخص حداقل 700 میلیون مترمكعب خارج از ظرفیت آب حوضه برای مصارف برنامهریزی شده است. لازم است سیاستی گذاشته شود كه از هرگونه بارگذاری جدید ولو یك هكتار توسعه یا تغییر الگوی كشت به كشتهای پر مصرف تر یا تغییر صنایع باشد هر نوع بارگذاری جدید جلوگیری شود.
ارواحی درباره علت اجرایی نشدن برنامههای مدیریت زیستبومی و احیای گاوخونی، تصریح میكند: هماهنگی و همكاری بین دو استان اصفهان و چهارمحال و بختیاری درمورد تالاب گاوخونی وجود ندارد در حالی كه نجات این تالاب مستلزم تسهیم منافع و تعامل بیشتر بین این دو استان است حتی شاید نیاز باشد ستاد ملی هماهنگی و مدیریت تالابهای كشور ورود كند تا اختلاف نظرهای موجود بین دو استان شنیده و حل و فصل شود تا در نهایت شاهد اجرای برنامه زیست بومی تالاب گاوخونی باشیم.
وی با بیان اینكه برنامههای مدیریت زیستبوم تالابی در سایر تالابهای كشور تهیه شده اما معمولاً اجرا نشدند، اظهار میكند: نكته اول این است كه ارزش واقعی تالابها هنوز شناخته نشده است؛ روی كاغذ یا در گفتار ممكن است از تالابها حمایت شده یا اذعان شود كه مفید و موثرند اما باور واقعی اتفاق نیافتاده است در حالی كه تالاب متعلق به همه ذی نفعان، دست اندركاران و مردم بوده و حفظ آن نیازمند مشاركت همه بخشها است.
برهوت شدن تالاب گاوخونی فاجعه ملی است
ارواحی با بیان اینكه برنامههای تدوین شده برای احیای زاینده رود و گاوخونی، مستلزم تأمین و تخصیص اعتبار است، ادامه میدهد: همه بخشها و دستگاههای اجرایی ذی نفع اند و مداخلات و فعالیتهایشان بر تالاب اثرگذار است و همه آنان در قبال تالاب مسئول هستند.
وی با بیان اینكه بهره برداری در بخش كشاورزی به ویژه استان اصفهان رقیب جدی تالاب گاوخونی و زاینده رود است، تصریح میكند: در این حوضه محصولات پرمصرف و توسعه سطح زیر كشت كشاورزی با راندمان مصرف آب بسیار كم وجود دارد و كشت محصولات پرآب بر لازم است كه در اصفهان برچیده و جلوی توسعه سطح زیر كشت گرفته شود كه مستلزم نظارت دقیق دولت است و باید با گفتگو با نمایندگان كشاورزان و ارائه راه حلهای برد- برد مصارف آب در بخش كشاورزی را كاهش داد و مشكل را رفع كرد.
ارواحی با بیان اینكه در تدوین برنامههای احیا به دغدغههای مردم محلی توجه نمیشود و برنامهای نوشته میشود كه توان اجرای آن در عرصه وجود ندارد، میافزاید: یكی از راهحلهای كوتاه مدت اجرای برنامههای احیای گاوخونی این است كه ستاد ملی هماهنگی و مدیریت تالابهای كشور تشكیل جلسه دهد و موضوع گاوخونی به یك جمع بندی بین دو استان برسد و الزامی به وجود آید كه بخشهای مختلف اجرایی نسبت به انجام تعهدات خود پاسخگو باشند و از محل بودجههای در اختیارشان در گام اول كمك كنند و اگر دولت اعتبارات تكمیلی تأمین كند مزیت بیشتری برای گاوخونی است.
به گزارش رادیو پیام از مهر، تالاب گاوخونی حقابه دار اصلی حوضه زایندهرود برای حفظ حیاتش نه صدا دارد و نه پول و قدرتی؛ از كم بارشی و خشكسالی و بندهای آبخیزداری بالادست حوضه كه حقابه تالاب را برای توسعه باغات و كشاورزی میبلعند، بگذریم، سوءمدیریت در تأمین و رساندن حداقل آب به گاوخونی سبب شده كه در یك سال نیم اخیر، سهم این تالاب از زایندهرود هیچ باشد و حتی حقابه گاوخونی در برنامه منابع و مصارف وزارت نیرو 1400- 1401 مشخص نیست. امسال تاكنون یك دوره 10 پس از اتمام نوبت سوم توزیع آب برای كشت شرق، از محل سد رودشتین زهابهای كشاورزی و پساب فاضلاب شرق به سمت گاوخونی رهاسازی شد كه در روز اول دبی پساب 2 متر مكعب بر ثانیه بود و به تدریج كاهش یافت و قطع شد.
برهوت شدن تالاب گاوخونی فاجعه ملی است
بند شاخ كنار در 10 كیلومتری گاوخونی - ورود پساب فاضلاب بهمن ماه 1399
اگرچه همه دردهای زایندهرود به پای خشكسالی نوشته میشود اما در كم بارشترین سال آبی فلات مركزی ایران 1399- 1400 كه حدود 800 میلیون مترمكعب آورد سد زاینده رود بود، حقابه گاوخونی برای صنایع، شرب و كشاورزی حذف شد یا در آب بندهای بالادست زاینده رود به یغما رفت و به سد نرسید. شاید فرقی نمیكند ترسالی باشد یا خشكسالی، در هر صورت گاوخونی سهمی از زاینده رود ندارد. سال آبی 1397-1398 پس از پانزده سال حدود پنج میلیون مترمكعب از سیلاب فروردین به تالاب رسید و در طول سال آبی 1398- 1399 كه وضعیت بارشها و ذخیره آبی سد مطلوب بود گاوخونی در مجموع 41 میلیون مترمكعب حقآبه دریافت كرد در حالی كه تا دهه 70 سالانه حدود 1.5 تا 2 میلیارد مترمكعب از حوضه زاینده رود و زیرحوضههای آن آب وارد گاوخونی میشد.
انتظار میرود دولت با اجرای قانون، رهاسازی حقابه گاوخونی را برای جلوگیری از فاجعه ملی در اولویت اول توزیع آب در حوضه زاینده رود قرار دهد.