روایتی از حضرت موسیبنجعفر وجود دارد و سندش، سند بسیار معتبری است و صحیح است كه توصیه میفرمایند به «جدّیّت»؛ جدّیّت یعنی تلاشِ تام و تمام.
به گزارش رادیو پیام از خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: بعد از قرآن كریم، حدیث دومین منبع و سند دین شناسی و تعیین كننده راه سعادت انسانها است. تكیه بر این منبع حیات بخش در برخی حوزههای دین پژوهی همچون فقه و بخشهایی از اخلاق بیشتر و گستردهتر است؛ زیرا اصول این دانشها در قرآن به اجمال و اشاره آمده و تفصیل آن را باید در حدیث یافت.
حضرت آیت الله خامنه ای همواره در ابتدای درس خارج فقه خود كه تا پیش از كرونا، چندین سال منظم برگزار گردید به قرائت و تبیین و شرح یك حدیث میپرداختند.احادیثی كه با مضامین اخلاقی و اجتماعی و قابل استفاده برای عموم جامعه است و شرح حضرت آیتالله خامنهای بر احادیث نیز حاوی نكات نو و كاربردی در سبك زندگی اسلامی است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در ابتدای جلسه درس خارج فقه 1396/06/19 با استناد به روایتی از امام جعفر (ع) به تبیین توصیه حضرت درباره تلاش تام و تمام میپردازند كه در ادامه فیلم و متن این جلسه تقدیم مخاطبان میشود:
عَن اَبِی الحَسَن (عَلَیهِ السَّلام) اَنَّهُ قالَ: عَلَیكَ بِالجِدِّ وَ لا تُخرِجَنَّ نَفسَكَ مِن حَدِّ التَّقصیرِ فی عِبادَةِ اللهِ وَ طاعَتِهِ فَاِنَّ اللهَ تَعالیٰ لا یُعبَدُ حَقَّ عِبادَتِه .(1) عَلَیكَ بِالجِد
این روایت از حضرت موسیبنجعفر است و سندش، سند بسیار معتبری است و صحیح است كه توصیه میفرمایند به «جدّیّت»؛ جدّیّت یعنی تلاشِ تام و تمام؛ [یعنی] هر چه میتوانید تلاش كنید. جِدّ در مقابل هزل (2) نیست، در مقابل وهن (3) است، [به معنی] سستیكردن، عدم مبالات؛ قَوِّ عَلی خِدمَتِكَ جَوارِحی وَ اشدُد عَلَی العَزیمَةِ جَوانِحی وَ هَب لِیَ الجِدَّ فی خَشیَتِكَ وَ الدَّوامَ فِی الِاتِّصالِ بِخِدمَتِك .(4) میفرمایند در رفتارِ دوران حیات خود، در مقابل وظیفه، در مقابل پروردگار دارای جِدّ باش!
وَ لا تُخرِجَنَّ نَفسَكَ مِن حَدِّ التَّقصیرِ فی عِبادَةِ اللهِ وَ طاعَتِه
این هم مكمّل و دنباله همان جِدّ است؛ میفرماید كه خودت را از اندازهی یك آدمِ مقصّر خارج نكن، خودت را از حدّ تقصیر در عبادتِ خدا بیرون نیاور؛ یعنی هیچ وقت گمان نكن كه خب، ما دیگر آن كاری كه باید بكنیم، انجام دادهایم؛ ما دیگر آن وظیفهی لازم را در قِبال پروردگار انجام دادهایم؛ نه، هیچ وقت چنین چیزی برای من و شما پیش نمیآید؛ ما همیشه در مقابل خدای متعال، دچار تقصیر و كوتاهی هستیم. مغفرت الهی و گذشت الهی، مورد نیاز صدّیقین و اولیای معصومین است؛ یعنی آنها هم «ما عَبَدناكَ حَقَّ عِبادَتِك »،(5) حقّ عبادت الهی را، حقّ اطاعت الهی را بهجا نیاوردند؛ با اینكه همهی وجودشان غرق در عبادت و محبّت و معرفت الهی است، در عین حال «ما عَبَدناكَ حَقَّ عِبادَتِكَ وَ ما عَرَفناكَ حَقَّ مَعرِفَتِك »؛(6) بنابراین میفرماید كه «وَ لا تُخرِجَنَّ نَفسَكَ مِن حَدِّ التَّقصیرِ فی عِبادَةِ اللهِ وَ طاعَتِه».
فَاِنَّ اللهَ تَعالیٰ لا یُعبَدُ حَقَّ عِبادَتِه
بعد برای همین مطلب كه شما همیشه در محدودهی مقصّرین - [یعنی] تقصیركنندگان- قرار دارید، استدلال ذكر میفرمایند: خدای متعال آن چنان كه شایستهی عبادت او است، هرگز عبادت نمیشود! ما یك كاری میكنیم، [برای] یك وظیفهای، یك راهی كه در مقابل ما گذاشتهاند، تلاشی میكنیم كه باید این تلاش را بكنیم؛ هیچ وقت گمان نكنید كه حالا آن كاری را كه ما باید بكنیم، انجام دادهایم، ما حقّ بندگی را انجام دادهایم؛ نه، هیچ وقت چنین چیزی را تصوّر نكنید. خیلی جهالت میخواهد كه انسان به صِرف چند حسنهای كه انجام میدهد، كار خوبی كه انجام میدهد، خودش را قانع كند بگوید: خب، دیگر الحمدﷲ ما فلان قدر صدقه كه در روز میدهیم، نماز شب هم كه میخوانیم، در فلان اداره هم كه مشغول كار و تلاش هستیم، دیگر كارمان را انجام دادهایم؛ نخیر، ما مقصّریم، تقصیر داریم در قبال آنچه تكلیف و وظیفهی ما است. عرض كردم كه سند این روایت، یك سند بسیار معتبری است و انسان در بین این روایات اخلاقی و مانند اینها كمتر سند به این محكمی مشاهده میكند.
1) امالی طوسی، مجلس هشتم، ص 211؛ «حضرت موسیبنجعفر (علیه السّلام) فرمود: بر تو باد به تلاش و كوشش و [اینكه به زعم باطلت] خود را از مرز كوتاهی در عبادت خدا و بندگی او خارج نسازی؛ پس به درستی كه خداوند والا آن گونه كه شایسته است بندگی نمیشود.»
2) شوخی
3) سستی
4) مصباح المتهجّد، ج 2، ص 849
5) صحیفهی سجّادیّه، دعای سوّم؛ «هرگز آن چنان كه شایستهی تو است، بندگیات نكردیم.»
6) بحارالانوار، ج 66، ص 292