كتاب رمان تل آویو سقوط كرد كه در جریان بازدید دیروز رهبر انقلاب بر دستان ایشان قرار گرفت نظر رسانه های داخلی و خارجی را به خود جلب كرد .
انتشار تصویر این رمان لبنانی كه به فارسی ترجمه شده، با برخی واكنشهای قابل تأمل از سوی دوستان و دشمنان فلسطین نیز مواجه شد. آنچه در ادامه میخوانید یادداشتی كوتاه از خانم سعیدهسادات حسینی، مترجم این اثر است.
مهرماه پارسال بود كه استادم، خانم دكتر علوی من را به بخش ترجمه انتشارات كتابستان معرفی كرد و كار ترجمه رمان «تلابیب سقطت» اثر سمیه علی هاشم، نویسنده لبنانی را شروع كردم. هنوز نمیدانستم این كتاب، همانی است كه استاد آذرشب - استاد زبان و ادبیات عرب - آن را در نمایشگاه كتاب به رهبر انقلاب معرفی و تقدیم كرده است. اواسط كار، وقتی برای ترجمه اصطلاحی، به مشكل برخوردم و به جستوجوی اینترنتی پرداختم، این فیلم - تقدیم كتاب به رهبر انقلاب در نمایشگاه - را دیدم و احساس كردم مسئولیتم چقدر نسبت به چند لحظه قبل بیشتر است. این كتاب جایزه بخش داستانی جشنواره كتاب فلسطین را هم به خود اختصاص داده بود.
متأسفانه به خانم هاشم، نویسنده كتاب، دسترسی نداشتم و ترجمه بعضی اصطلاحات بومی و منطقهای برایم دشوار بود، اما به لطف پروردگار توانستم این مشكل را حل كنم و كار را جلو ببرم. گاهی برای پیداكردن معنای یك اصطلاح چندین ساعت وقت میگذاشتم و به چندین كتاب فرهنگ عربی، سایتهای عربی و فارسی مراجعه میكردم. حتی از هوش مصنوعی هم برای ترجمه این لغات و عبارات كمك گرفتم.
نقطه قوت این كتاب، پرداختن به تقابل بین هویت مالكان آواره و بیهویتی ساكنان اشغالگر فلسطین است و به این موضوع خیلی ظریف و زیبا پرداخته شده است.
مثلاً در جایی كه سرباز رژیم صهیونیستی رشوه میگیرد تا چند جوان را از مرز رد كند، نویسنده میگوید:
«موضوع پیچیدهای نبود، این سربازان از این راه امرار معاش میكردند. حتی نمیشد به آنها ایراد گرفت كه مملكتشان را به یك مشت اسكناس میفروشند، چون وطنشان نبود! آنها غارتگرهایی بودند كه وطن دیگران را از چنگشان درآورده و مردم بیچاره را آواره كرده بودند.»
یا در جایی دیگر از داستان كه تلآویو در پی حملات سایبری، ناامن شده، ساكنان این شهر به راحتی سرمایههایشان را از بانكها بیرون میكشند و به كشورهای اصلیشان برمیگردند؛ زیرا معتقدند كشور خودشان امنتر و آرامتر است.
اما از طرف دیگر، جوانان فلسطینی را میبینیم كه جانشان را بر سر دست میگیرند تا آرزوی پدران و تمنای مادرانشان را برای یكلحظه نفسكشیدن در هوای وطنشان محقق سازند.
انشاءالله بهزودی شاهد آزادی بیتالمقدس و پرواز كبوتران سفید آزادی بر فراز گنبد طلایی قبهالصخره خواهیم بود. آن روز كه رسیدنش دور نیست، «تلآویو سقوط كرد» دیگر فقط نامی بر جلد یك رمان نیست.