جنگ ابزار دهه دوم قرن بیست و یكم در حال تبدیل شدن به جنگ افكار است بنابراین جنگ نظامی به ارامی در حال كم رنگ شدن نسبت به جنگ شناختی است
جنگ شناختی (Cognitive warfare) به معنای هدف قرار دادن قوه شناخت افكارعمومی و نخبگان جامعه از طریق تغییر هنجارها، ارزشها، باورها، نگرشها و رفتارهاست. این نبرد كه نسبت به جنگ نظامی كم هزینه تر، اما گستردهتر است به مدیریت برداشت (perception management) معروف است.
تغییر نگرش در جامعه، اختلال و خطا در دستگاه محاسباتی تصمیم گیران، اثربخش كردن جنگ اطلاعاتی، ایجاد گسست عاطفی-ادراكی بین تودهها و نخبگان با حاكمیت و زوال سرمایه اجتماعی از كار ویژههای جنگ شناختی یا مدیریت ادارك در عصر پسا مدرن است.
جمهوری اسلامی ایران با برخورداری از توان بازدارندگی راهبردی و مزیت نسبی اندیشهای، كفایت منطقی پیروزی در جنگ شناختی را دارد. تاریخ 40 ساله گذشته بارها این صلاحیت را اثبات كرده است.
دستهای بلند جمهوری اسلامی شامل توان موشكی و پهپادی و توان تكثیر تفكر مقاومت از یك سو و تجربه رصد و شكار تجهیزات پرنده واشراف اطلاعاتی بر شبكههای جاسوسی از دیگر سو، حكایت از دانش كسب و بكارگیری مولفههای بازدارندگی راهبردی از سوی ایران اسلامی است.
جمهوری اسلامی ایران با اگاهی از ظرفیت هایش نه فقط در قامت یك بازیگر حرفهای در جنگهای شناختی پسا مدرن ظاهر شده كه مهارت در اتخاذ شگردهای نوین حرفهای، شگفتی جهانیان را هم برانگیخته است. تازهترین جنگ شناختی واشنگتن – تهران كه در خلیج فارس روی داد نمادی از بلوغ دانش ایرانیان در این حوزه است.
امریكا با حركت جنجالی ناو هواپیما برآبراهام لینكلن به خلیج فارس و اعزام پهپاد گلوبال هاوك به مرزهای هشداری پدافندی ایران در حوزه سخت افزاری و گسیل هایكو ماس وزیرخارجه المان و ابه شینزو نخست وزیر ژاپن در حوزه مغز افزاری كوشش كرد با تاثیر گذاری بر دستگاه محاسباتی، جمهوری اسلامی را وادار به عقب نشینی كند.
این كاشناس مسائل سیاسی در یادداشتش تصریح كرده است: در این نبرد شناختی، حركت مهره وزیر كه در ابه شینزو متبلور شده بود مهار شد و پهپاد جاسوسی هم بسان مهره اسب در میدان شطرنج پسا مدرن زده شد. گسیل ناو، حركت پهپاد، اعزام نخست وزیر، صدور بیانیه، برگزاری همایش منامه، نشست شورای امنیت، امد و شد پمپئو وزیر خارجه و ... همه ابزاری برای تاثیرگذاری بر جنگ ارادههای مردم و مسئولان است.
جابجایی هر مهره در بازی بزرگ شطرنج كارزار شناختی، حامل پیامی است كه امپراتوری هزار توی رسانهای به عنوان بازوی دیپلماسی عمومی تا اندرونی خانه تك تك شهروندان منتقل میكنند پس لزوما با شلیك در دنیای واقعی توامان نیست. این تفاوت جنگ سخت و نرم است.
آیت الله خامنهای هم در كسوت رهبری امت و هم از جایگاه فرماندهی كل قوا با اشراف بر نبردهای شناختی در دنیای پسا مدرن، ذهنیت قرارگاه استكبار در حركت مهرهها را برای افكار عمومی بر ملا میكنند، اما لحظهای نباید از كید مستمر شیطان بزرگ برای دستكاری دستگاه محاسباتی غفلت كرد، گرچه " ان كید الشیطان كان ضعیفا ".