شب مستی

ترانه "شب مستی" با صدای علی زند وكیلی در رادیو پیام

متن آهنگ:


تمام قطره های پاك باران های غربت را قسم دادم
پیامم را برای قاصد شب های دلتنگی فرستادم
نبودی و برای دیدنت هر شب به حال گریه افتادم
فقط از زنده بودن لحظه های ناب با تو مانده در یادم
همان جایی كه دستم را رها كردی نشستم بی تو سرگردان
نمیدانی كه قلب پرپری با حسرتت جا مانده در باران
مرا اندازه ی یك خاطره در گوشه ای از یاد خود بنشان
كه من آوازه خوانم دوره گرد كوچه های شهر خاموشان
شب مستی نمی ارزد به چنین صبح خماری
غم من چاره ندارد تو مرا دوست نداری
كاش می شد كه از اولبه دلم پا نگذاری
جان به جانم شده اما تو مرا دوست نداری
چگونه میتوانم این همه غم را در این سینه نگه دارم
چگونه آرزویم را به دوش بی قرار باد بسپارم
چنان بی تكیه گاهم كه تمام لحظه هارا بی تو ناچارم
برای گریه كردن سر به روی شانه ی بیگانه بگذارم

1403/07/25
|
08:04
دسترسی سریع