بیانات در ارتباط تصویری با جلسه هیئت دولت
به مناسبت هفتهی دولت
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.
السّلام علیك یا اباعبدالله و علی الارواح الّتی حلّت بفنائك علیكم منّی جمیعاً سلام الله ابداً ما بقیت و بقی اللیل و النّهار و لا جعله الله آخر العهد منّی لزیارتكم السّلام علی الحسین و علی علیّ بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین.
حادثهی عاشورا نشاندهندهی قلّهی جهاد و فداكاری و شهادت در راه خدا
خیلی متشكّریم از بیانات جناب آقای رئیسجمهور و آقایان وزرای محترم. این ایّام هفتهِی دولت، امسال مصادف شده است با ایّام محرّم و دههی عاشورا كه قلّهی جهاد و شهادت را نشان میدهد؛ حقیقتاً حادثهی عاشورا نشاندهندهی قلّهی جهاد و فداكاری و شهادت در راه خدا است. اتّفاقاً مناسبت خود این هفته -هفتهی دولت- هم، مناسبت جهاد و شهادت است؛ یعنی دو شهید بزرگوار ما، شهید باهنر و شهید رجائی، كسانی بودند كه جهاد كردند و بر اثر این جهاد، خدای متعال شهادت را به آنها پاداش داد. این دو نفر، آن طور كه ما از نزدیك شاهد بودیم -هم قبل از انقلاب، هم بعد از انقلاب- كارشان برای خدا بود، سخت كار میكردند، برای خدا كار میكردند، در محاصرهی مشكلات كار میكردند، به منافع شخصی خودشان اصلاً فكر نمیكردند، در پی چهرهسازی برای خودشان و جذب مخاطب اصلاً نبودند؛ اینها خصوصیّات برجسته و مهمّی است و بنابراین، این جور كار كردن، این جور مجاهدت كردن، پیش خدای متعال قطعاً مورد قبول است و شهادت حقّ آنها بود، پاداش آنها بود و انشاءالله امروز مقامشان پیش خدا، متعالی است.
هفتهی دولت فرصتی برای جمعبندی عملكردها، نقد نقاط ضعف و قوّت، تبیین و خبررسانی
خب، هفتهی دولت هفتهِی قابل توجّهی است، هفتهی مهمّی است. این هفته مناسبتی است برای یادآوری و مرور خدمات یكسالهی اعضای دولت؛ جمعبندی عملكردها و نقد نقاط ضعف و نقاط قوّت -كه هر دولتی نقاط قوّتی دارد، نقاط ضعفی دارد- نقد درونی، بیش از و پیش از نقد دیگران، و فرصت تبیین و خبررسانی؛ این هم بسیار مهم است. خب امروز خبرهای بزرگ و مهمّی به وسیلهی رئیسجمهور محترم و آقایان وزرا داده شد كه خیلی از آنها برای ما تازه بود. انتشار این خبرها و نقد این خبرها مهم است؛ هم دستاوردها را بگویید، هم تنگناها را بگویید، هم آنچه را توانستید انجام بدهید بگویید، هم آنچه را باید انجام میدادید و انجام نشده بگویید؛ مردم خوششان میآید. این جور انسان بتواند همهِی ابعاد قضیّه را بیان كند، این برای مردم شیرین و دلپذیر است، بخصوص در تماسّ مستقیم با مردم؛ تا آنجایی كه ممكن است، با مردم مستقیم حرف بزنید. البتّه این روزها محدودیّت هست، لكن از طریق تلویزیون و با تماسهای رودررو با مردم برای آنها توضیح بدهید. و البتّه این [كار] همیشه باید انجام بگیرد؛ این توضیح و تبیین مخصوص هفتهی دولت نیست، همیشه بایستی انجام بگیرد. مردم از گزارشهای صادقانه خرسند میشوند، امیدوار میشوند و خوشحال میشوند.
اهمّیّت سال آخر دولت: 1) آخرین فرصت برای خدمت
نكتهی بعدی كه قابل توجّه و مهم است، این است كه از امروز در واقع سال آخر دولت شروع میشود. سال آخر خیلی مهم است؛ از جهات مختلفی مهم است. اوّلین جهتش این است كه شما آقایانی كه امروز توفیق دارید برای ملّتتان، برای كشورتان، برای خدا، برای اسلام كار كنید، بدانید این آخرین فرصت است؛ این یك سال آخرین فرصتی است كه شما دارید. البتّه ممكن است در آینده آقایان مسئولیّتهایی داشته باشند، امّا در این مسئولیّتِ خاص كه خیلی هم مهم است -مدیریّت كلان در كشور، آن هم در بخشهای گوناگون- این آخرین فرصت شما است؛ از این آخرین فرصت هر چه میتوانید باید استفاده كنید. و یك سال هم زمان كمی نیست؛ یعنی این جور نباید تصوّر كرد كه یك سال چیزی نیست؛ نه، یك سال خیلی زمان است. خب ملاحظه كردهاید، در بعضی از كشورهای دنیا معمول است، در كشور ما هم اخیراً معمول شده كه در اوّل مسئولیّت، رؤسای محترم یك فرصت صدروزه را معیّن میكنند میگویند در این 100 روز مثلاً این كارها را یا یك كارهایی را انجام میدهیم، مردم هم در فرصت صدروزه قضاوت میكنند، مطبوعات و دیگران میگویند در این 100 روز این جور كار شد؛ خب معلوم میشود كه در 100 روز میشود كارهای مهمّی كرد. یك سال سه تا 100 روز به اضافهی یك 65 روز است؛ بنابراین، زمان كمی برای كار نیست.
2) یادگار نیك برای دولت بعد
علاوهی بر این، بعضی كارهای اساسی را كه در دولت شما ممكن است جواب ندهد، برای دولت بعد به یادگار بگذارید؛ بگذارید با نام نیك و با تشكّر از شما یاد بشود در دولتهای بعدی. مثلاً فرض كنید اصلاح ساختار بودجه؛ این كار بلندمدّتی است، كار مهمّی است؛ یا اصلاح نظام بانكی، اصلاح نظام مالیاتی یا اصلاح قانون اجرای سیاستهای اصل 44؛ اینها كارهای ماندگار است، كارهای اساسیای است كه برای بعد باقی میماند.
3) جدّیّت در پیگیری كارهای وعده داده شده
یكی از چیزهایی كه در مورد سال آخر قابل توجّه است، این است كه كارهایی كه شروع شده یا قول آن داده شده سعی بشود تمام بشود. خب وزیر محترم مسكن(2) قول چهارصد هزار -كه البتّه حالا آقای رئیسجمهور گفتند ششصد هزار؛ چه بهتر- واحد مسكونی را تا آخر دوره دادهاند؛ این چیز بسیار خوبی است، كم نیست؛ مجموع اینها یك تحوّلی در امر مسكن به وجود میآورد. الان میبینید مسئلهی مسكن یكی از مسائل كاملاً مشكل كشور است؛ خب با این كار یك گرهی باز میشود، یك كار بزرگی انجام میگیرد. یا طرحهای در دست افتتاح وزارت نیرو كه خب خوشبختانه هفتهبههفته این طرحها دارد اجرا میشود. همهی این طرحها را تا آخر سال، همان طور كه برنامهریزی كردهاید، با دقّت دنبال كنید، با جدّیّت انجام بدهید تا این كارها انجام بگیرد؛ اینها كارهای زیربنایی است. یا سیاست پالایشگاهسازی كه شنیدم یك سیاستی است كه الان اجرا میشود. البتّه این سیاست خیلی زودتر از این باید [اجرا] میشد؛ از سالها پیش، از دورههای قبل، بنده مكرّر در مورد پالایشگاهسازی سفارش میكردم، كه خب یك خرده تأخیر شده. حالا این سیاست وجود دارد؛ بسیار خوب! دنبال كنید، این كار بسیار مهم است و شاید بتوانیم انشاءالله عمدهی بهرهمندیِ خودمان از نفتِ باارزش را عبارت قرار بدهیم از صادرات نفتی كه ارزش افزودهاش مال خود ما است؛ یعنی خود ما این را پالایش كردهایم، گازوئیل یا مثلاً بنزین تولید كردهایم، آن را صادر میكنیم؛ هم صادراتش آسانتر است، هم قیمتش بالاتر است، هم عایدیاش برای كشور بمراتب بیشتر است. یا اقداماتی كه در مورد شركتهای دانشبنیان شروع شده كه اینها تا آخر دوره باید با جدّیّت دنبال بشود؛ یك حركت بابركتی است این شركتهای دانشبنیان برای كشور. یا اقدامات مربوط به نظام سلامت، مخصوصاً در مواجههی با كرونا كه كارهای بسیار مهمّی با مدیریّتهای خوب بحمدالله انجام گرفته. اینها را ادامه بدهید و با جدّیّت دنبال كنید. بعضی از این كارها -همین طور كه اشاره شد- جزو كارهای ماندگار است، مثل مسئلهی كشف دارو یا مثلاً فرض كنید كارهایی مانند آن؛ این چیزها مسائل مهمّی است. مسئلهِی افزایش تولیدات كشاورزی هم كه قول داده شده، گفته شده، مسئلهی بسیار مهمّی است. كارهایی كه تا الان در این زمینه شده جزو موفّقیّتهای دولت است؛ اینها را در این سال آخر، هر چه میتوانید با جدّیّت دنبال كنید. و بخصوص این كارهای علمی فشردهای كه درباب كرونا دارد انجام میگیرد، باید بِجِد در سال آخر دنبال بشود. بنابراین، سال آخر سال مهمّی است و به هیچ وجه نباید به صورت وقت اضافی به آن نگاه كرد.
چند جمله در باب مسائل اقتصادی كشور:
چند جمله در باب مسائل اقتصادی كشور: خب گزارشهایی كه آقای رئیسجمهور و آقایان دادید، عمده متوجّه مسائل اقتصادی بود، من هم یك چند جملهای را در این زمینه تذكّر میدهم كه مورد توجّه باشد.
1) تولید؛ كلید اصلی اشتغال، كاهش توّرم و ایجاد ارزش پول ملّی
اوّلاً مسئلهی تولید. خب تولید، همان طور كه ما هم اشاره كردیم، دوستان هم اشاره كردید، كلید اصلی است برای اشتغال، برای معیشت، برای كاهش تورّم، برای ایجاد ارزش پول ملّی؛ تولید واقعاً مادر همهی اینها است؛ هر چه میتوانیم در مورد تولید بایستی كار كنیم. ما در این چند سال مكرّر اشاره كردهایم و شعار سال هم كه امسال «جهش تولید» است. آنچه من میخواهم روی آن تكیه كنم، این است كه تولید یك موانعی دارد؛ این جور نیست كه انسان بتواند راحت به سمت افزایش تولید یا جهش تولید كه ما گفتیم برود؛ موانعی هست؛ بروید سراغ این موانع، این موانع را برطرف كنید. ممكن است آقایان به ذهنشان بگذرد كه خب موانع در اختیار ما نیست، مثلاً تحریم خارجی است؛ بله، بعضی از موانع این جوری است و تحت اختیار ما نیست؛ بحث حبس پولهای نفت ما، حبس امكانات ما، جلوگیری از فروش نفت ما در بخش مهمّی و مانع شدن از اینكه چیزهایی را وارد كنیم -ماشین لازم داریم، قطعات لازم داریم- در اختیار ما نیست، لكن بسیاری از موانع هم موانعی است كه در درون كشور است و اینها بِجِد موجب مانع شدن از تولید و موجب جلوگیری از جهش تولید است؛ اینها را میشود برطرف كرد. من چند مورد از اینها را ذكر میكنم.
موانع جهش تولید: 1-1) واردات بیرویّه
یكی مسئلهی واردات بیرویّه است كه ما مكرّر روی این تكیه كردهایم. تولیدكنندگان مكرّر نامه مینویسند، شكایت میكنند، مراجعه میكنند، با بعضی از اینها در تلویزیون مصاحبه میشود و ذكر میكنند؛ [مثلاً] كارخانهای است، یك كالایی را كه مورد نیاز كشور هم هست دارد تولید میكند، چشمش به دست مشتری داخلی است -خیلی از مواقع هم این مشتری خود دولت است- در این هنگام میبینند كه همین كالا از یك طریقی از خارج وارد میشود! حالا ممكن است با امكانات بهتری، مثلاً با قیمت ارزانتری، امّا موجب ورشكستگی این تولید میشود. این واردات بیرویّه چیز خیلی خطرناك و مهمّی است. گاهی اوقات این واردات، واردات لوكس است؛ یعنی هیچ نیازی به آن نیست.
شنیدم كه برای واردات یك نوع گوشی لوكس آمریكایی در سال 98 حدود نیم میلیارد دلار -این جور گزارش شد به ما- مصرف شده! البتّه بخش خصوصی این كار را میكند، منتها بایستی دولت جلوی این را بگیرد. این یكی از مانعها.
2-1) مسئلهی قاچاق
یكی از موانع مسئلهی قاچاق است. جلوگیری از قاچاق به عهدهی خود ما است؛ این را دیگر نمیشود انسان از دیگری توقّع داشته باشد. بایستی همهِی دستگاههای كشور -دستگاههای مربوط به قوّهی مجریه عمدتاً و دستگاههای مربوط به قوّهی قضائیّه و دستگاههای نیروهای مسلّح- با همكاریِ هم، به طور جد جلوی قاچاق را بگیرند، كه واقعاً یك رقم تكاندهندهای است. این گزارش تحقیق و تفحّصی كه در اردیبهشت در صحن علنی مجلس خوانده شد، میگوید كه حجم قاچاق 25/5 میلیارد دلار است! این خیلی رقم بالایی است؛ این مربوط به گزارش تحقیق و تفحّص مجلس است.
3-1) مشكلات قطعهسازی
یكی از موانع، همین مشكلات قطعات است كه مكرّر به ما گفته میشود كه مثلاً فرض كنید فلان ماشین فلان قطعه را ندارد، نمیدهند. خب ما در كشور نهضت قطعهسازی داریم كه خوشبختانه راه افتاده؛ الان چند سال است كه نهضت قطعهسازی راه افتاده از طرف بخشهای نیروهای مسلّح، وزارت دفاع و بعضی از بخشهای دیگر. خیلی خب؛ شما قطعات مورد نیاز را به مراكزی كه قطعهسازی میكنند، به مراكزی كه تحقیق و پژوهش در این زمینه میكنند، ارجاع كنید تا آنها برایتان قطعه را بسازند؛ و میتوانند. من عرض بكنم ما قطعات بسیار ظریف و پیچیده را خوشبختانه توانستهایم بسازیم؛ در نیروهای مسلّح، بعضی از قطعاتی كه تصوّر نمیشد كه قابل ساخت باشد، خوشبختانه ساخته شد. از این نهضت قطعهسازی استفاده بشود.
4-1) ناهماهنگی در بخشهای پاییندستی
یكی از موانع هم در یك جاهایی بعضی از ناهماهنگیها در بخشهای پاییندستی است. حالا آقایان وزرا در صدر، هماهنگیهایی دارند و كارهایی را با هم بهاتّفاق انجام میدهند كه گزارش بعضیاش امروز داده شد؛ لكن در بخشهای پاییندستی گاهی ناهماهنگیهای عجیب و غریبی هست. فرض بفرمایید كه حالا مثلاً در این گزارش تلویزیونی، یك مصرفكنندهی فولاد شكایت میكند كه ورق فولاد را به من نمیدهند؛ مورد نیازش است، ورق فولاد هم در داخل تولید میشود، خوبش هم تولید میشود. این تولیدكنندهی بخشِ پاییندستیِ فولاد است، مثلاً لوازم خانگی تولید میكند، احتیاج به فولاد دارد. یا مصرفكنندهِی موادّ پتروشیمی؛ كارخانهجاتِ پاییندستیِ بسیار زیادی هستند كه به موادّ پتروشیمی احتیاج دارند، اینها مراجعه میكنند كه به اینجا به دلایل مختلف فروخته نمیشود یا مثلاً به قیمتهای گران یا با مشكلاتی [فروخته میشود]. حالا مثلاً فرض كنید شب كه در خبرها تلویزیون این را پخش میكند -ما میشنویم دیگر؛ بخشهای خبر را معمولاً همه میشنویم- به نظر من آن وزیری كه میشنود این خبر را، همان شبانه با آن بخشی كه از این قضیّه شكایت دارد تماس بگیرد، تلفن بزند، برای فردا قرار بگذارند، فردا بروند تا عصری مشكل را برطرف كنند؛ یعنی واقعاً این جور میشود موانع تولید را برطرف كرد. البتّه بعضی از مشكلات پیچیدهتر است، بحث صبح تا عصری نیست -بنده یك مقداری مطّلعم از مشكلات اجرا- لكن بسیاری از آنها واقعاً همین جور است كه با یك نشست یك ساعته، دو ساعته و مانند اینها مشكل برطرف میشود. بنابراین، موانع تولید را بایستی برطرف كرد. این هم یك مطلب.
5-1) پیچوخمهای اداری در اعطای مجوّزها
یك مطلب دیگر كه جزو موانع تولید است و خوشبختانه حالا در گزارشهایی كه آقایان دادید اشارهی به این هم شده، مسئلهی مجوّزها است كه حالا میگویند زمانش كم شده؛ [این] خیلی مهم است. مجوّزها واقعاً پیچوخمهای اداریِ عجیب و غریبی دارد؛ حالا گفتند 72 روز، [امّا در] مواردی خیلی بیش از 72 روز مجوّزها مشكل پیدا میكرده. خب بایستی روی این زمینه كار كرد؛ مسئلهی تسهیلات بانكی و از این قبیل كه به نظر من بایستی به این توجّه كرد؛ برداشتِ موانع.
6-1) صادرات موادّ خام یا صادرات فلّهای
در حاشیهی مسئلهی تولید، من یك نكتهی دیگری را عرض بكنم كه آن هم بیارتباط به مسئلهی تولید نیست و آن مسئلهی صادرات موادّ خام یا صادرات فلّهای است كه یك نمونهاش را قبلاً در مورد نفت گفتیم. یكی از مشكلات ما همین است كه ما موادّ خام را بدون فراوری و بدون اینكه ارزش افزودهاش را برای كشور خودمان، برای سرمایهدار خودمان، برای كارگر خودمان فراهم بكنیم، میفرستیم خارج. سنگ معدنی قیمتی ما میرود خارج، آنجا فراوری میشود و فروخته میشود؛ گاهی هم همان سنگی كه ما خامش را دادیم رفته، دوباره با چند برابر قیمت به داخل آورده میشود! من مكرّر راجع به مسئلهی معدن، راجع به همین سنگهای ذیقیمتی كه در كشور ما هست و گاهی آن طوری كه شنفتم بعضی از اینها در دنیا بینظیر یا كمنظیر است، [تأكید كردهام]. یا فرض بفرمایید خاك جزیرهی هرمز -این خاك باارزشی كه جزیرهی هرمز دارد- زعفران جنوب خراسان، خرمای مناطق گرمسیری. خب خرمای ایران [واقعاً بینظیر است]. یك وقتی چند سال قبل از این، یكی از كشورهای عربی یك بستهی خرما هدیه فرستاده بود برای ما، به عنوان هدیههایی كه میفرستند؛ بنده آوردم و در هیئتِ دولتِ آن وقت نشان دادم، گفتم این بهاصطلاح مصداق كامل «زیره به كرمان بردن» است! مركز خرمای دنیا و بهترین خرمای دنیا اینجا است، آن وقت او برای ما فرض كنید كه خرما را [هدیه میفرستد]؛ منتها او در بستهبندی بسیار زیبا و شكیل، ما گاهی اوقات داخل حصیر و در بستههای [دیگر]. حالا اخیراً یك مقداری بستهبندیها بهتر شده، امّا بایستی این دنبال بشود؛ این هم مهم است. چند شب پیش تلویزیون راجع به گشنیز میگفت كه گشنیز را به صورت فلّهای میبرند خارج و با قیمتهای بسیار زیادی بعد از فراوری در دنیا فروش میرود. پس یك نكتهای كه ما در باب مسائل تولید خواستیم عرض بكنیم، مسئلهی برداشتن موانع تولید است كه اینها است.
لزوم تشكیل كارگروه شناسایی موانع تولید
من البته قبلاً پیشنهاد كردم كه برای شناسایی موانع تولید و برطرف كردن موانع تولید، یك كارگروهی تشكیل بشود از طرف رؤسای سه قوّه -چون مربوط به سه قوّه است- و رؤسای محترم هم اعلام پذیرش كردند و گفتند كه «بله، این كار خوبی است». من نمیدانم تا حالا تشكیل شده یا تشكیل نشده؛ اگر نشده، خیلی خوب است كه این كارگروه تشكیل بشود و به صورت شبانهروزی كار بكنند و انشاءالله بتوانند موانع تولید را برطرف كنند، چون تولید در بخش اقتصاد از همه چیز مهمتر است.
2) اهتمام به سرمایهگذاری
موضوع دوّمی كه در زمینهی مسائل اقتصاد میخواهم عرض كنم ــ كه این هم باز به نحوی به تولید برمیگردد ــ مسئلهی سرمایهگذاری است. سرمایهگذاری یك موضوع خیلی مهمّی است برای ایجاد رونق اقتصادی، برای افزایش تولید، برای جهش تولید. اساس كار، سرمایهگذاری است. سرمایهگذاری در كشور ما سالها است كه اختلال پیدا كرده؛ یعنی واقعاً سرمایهگذاریِ لازم انجام نمیگیرد. آنچه در این زمینه باید انجام بگیرد اهتمام به سرمایهگذاری است. حالا آن طور كه در ذهن من هست -در گزارشها هست، به ما هم گزارش كردهاند- شاید به نظرم حدود ده سالی است كه ما از لحاظ سرمایهگذاری عقبیم و ضعیفیم. چند كار لازم باید انجام بگیرد:
1-2) تكمیل سرمایهگذاریهای نیمهكاره
اوّلاً یك كار اوّلی و ابتدائی كه خیلی مهم است، این است كه ما در یك بخشهایی سرمایهگذاریهای كلانی كردهایم كه تمام نشده، یا نیمهكاره رها شده، یا با كُندی پیش میرود؛ اوّلین كار این است كه ما این سرمایهها را زنده كنیم، احیا كنیم، یعنی این سرمایهگذاری را به كمال برسانیم؛ چون سرمایهگذاری وقتی نصفهكاره میماند، معنایش این است كه از كیسهی كشور و ملّت و دولت یك پولی، یك جایی صرف شده و لكن بازده ندارد؛ باید این را به بازده برسانیم كه مردم از این سرمایهگذاری استفاده كنند. و باید هیچ طرح بزرگ سرمایهگذاری در كشور بلاتكلیف نماند كه این در درجهی اوّل از وظایف [سازمان] برنامه و بودجه است و [بعد] دستگاههای مختلف.
2-2) تشویق سرمایهگذاری
مطلب دوّم این است كه سرمایهگذاری را تشویق كنید؛ چون سرمایهگذاری عمدتاً باید به وسیلهی بخش خصوصی انجام بگیرد. دولت صرفاً در آنجاهایی كه بخش خصوصی یا نمیتواند یا رغبتی ندارد یا بازدهی برای بخش خصوصی ندارد میتواند سرمایهگذاری كند؛ سرمایهگذاری را بخش خصوصی باید انجام بدهد. بخش خصوصی هم امروز امكانات دارد؛ یعنی امروز پول در كشور كم نیست؛ میبینید دیگر كه بحث نقدینگی و چند برابر شدن نقدینگی سر زبانها است؛ بنابراین پول هست؛ باید سرمایهگذار تشویق بشود به سرمایهگذاری. تشویق هم راههای مختلفی دارد، راههایی هست كه برای كسی پنهان نیست: مشكلات مالیّاتی برطرف بشود، مشكلات مجوّزها برطرف بشود، مشكلات تسهیلات بانكی برطرف بشود؛ اینها كارهایی است كه همه بلدند [منتها] باید بنشینید، اهتمام كنید، انشاءالله این تشویقها انجام بگیرد. این هم یك مسئله است.
3-2) هدایت نقدینگی به سمت تولید
این مسئلهی هدایت نقدینگی را من یك بار دیگر هم در مركز عمومی گفتم،(3) خصوصی هم به مسئولین مكرّر گفته شده كه ما این نقدینگی موجود را به سمت تولید هدایت كنیم. البتّه من در سال 97 در همین جلسهی هیئت دولت و هفتهی دولت گفتم كه یك هیئت شبانهروزی متخصّص معیّن بكنید كه بنشینند روشهای مدیریّت نقدینگی را جستجو [كنند]؛(4) این نقدینگی موجود باید مدیریّت بشود و هدایت بشود به سمت تولید كه این كار آسانی نیست، كار مشكلی است، روشهای ویژهای لازم دارد؛ من گفتم یك هیئتی بنشینند و این كار را انجام بدهند. من نمیدانم این هیئت تشكیل شده یا نشده؛ به هر حال اگر نشده، باز هم زمان باقی است و انَشاءالله این كار انجام بگیرد تا اینكه نقدینگی موجود سرازیر بشود به سمت قسمت واقعی اقتصاد و به تولید برسد. این هم یك موضوع.
3) لزوم تقویت ارزش پول ملّی
موضوع سوّمی كه در بخش مربوط به اقتصاد میخواهم عرض بكنم، مسئلهی ارزش پول ملّی است كه خب این هم بیارتباط به آن بحثهای قبلی نیست. البتّه ارزش پول ملّی علیالاصول یك چیزی است كه به رشد تولید كشور و رشد توسعهی كشور و رشد اقتصادی و تقویت بنیهی اقتصادی كشور ارتباط دارد؛ عمدتاً این است لكن یك چیزهایی هم در حاشیهی این وجود دارد. البتّه اگر ما بتوانیم تولید را تقویت كنیم، پول ملّی به طور طبیعی تقویت خواهد شد؛ اگر بتوانیم بنیهی اقتصاد را قوی كنیم، پول ملّی طبعاً تقویت خواهد شد و تقویت پول ملّی در امر معیشت مردم یك تأثیر فوقالعادهای دارد دیگر؛ تأثیر مستقیم در امر معیشت مردم دارد، لكن در كنار آن كارهای بلندمدّت -كه تقویت بنیهی اقتصادی كار كوتاهمدّتی نیست- بعضی از كارهای كوتاهمدّت هم وجود دارد.
یكی اینكه مشخّص شده است كه دخالتهای بدخواهانهای در كار ارز میشود كه اینها در كاهش قیمت پول ملّی و ارزش پول ملّی تأثیر میگذارد. بعضی از دخالتها، دخالتهای بدخواهانه است؛ بعضی بدخواهانه نیست، [بلكه] سودجویانه است. اعلام شد كه 27 میلیارد دلار پول صادراتی است كه برنگشته؛ خب این مسئلهی مهمّی است. البتّه گاهی اوقات این برنگشتن به خاطر یك عوامل منطقی است كه برنمیگردد، امّا گاهی هم به خاطر این است كه مثلاً فرض كنید این پول را، این ارز را این جناب، برده در فلان كشور زمین خریده، ملك خریده، آنجا رفته كارهایی مانند اینها كرده؛ این قابل قبول نیست. حالا گزارشهایی در این زمینه هست كه در یكی از كشورهای همسایهی ما، بیشترین تعداد ملكی كه خریداری شده، مربوط به ایرانیهایی است كه آنجا ملك خریدهاند؛ خب این اصلاً قابل قبول نیست. یا اگر بخواهند این را صرف كنند برای واردات كالاهای غیر لازم، یا كالاهای لوكس و بكلّی غیر مورد انتفاع كه نمونهاش را عرض كردم: یك گوشی تلفن لوكسی را از آمریكا آوردهاند و نیم میلیارد، پانصد میلیون یورو صرف این كار بشود؛ حالا تعجّب هم میكنم كه چطور آنها كه این همه تحریم میكنند ما را، این یكی را و امثال اینها را ما در تحریم نداریم؛ اینها واقعاً كارهایی است كه قابل قبول نیست. یكی این است، یكی هم برخی از تصمیمهای نسنجیدهی بعضی از دستگاهها است. البتّه خوشبختانه بانك مركزی فعّالیّتهای خوبی را در این زمینه انجام داده و شروع كرده و دنبال میكنند كه همه هم باید به آن كمك كنند؛ به نظر ما همهی دستگاههای دولتی باید به بانك مركزی كمك كنند؛ چون مباشرتاً مسئلهی پول و ارز، كاهش ارزش پول یا افزایش ارزش پول به سیاستهای آنها ارتباط پیدا میكند؛ لذا همه باید كمك كنند تا بانك مركزی بتواند كارش را انجام بدهد. خوشبختانه كارهای خوبی هم دارد انجام میشود.
ضرورت راهاندازی سامانههای اطّلاعاتی
یكی از مسائلی كه اینجا به ما گفته شده و بنده هم چندبار به بعضی از مسئولین ذیربط همین را تذكّر دادهام، راهاندازی سامانههای اطّلاعاتی است كه در این زمینه وجود دارد كه اجرای این سامانهها مدّتها و چند سال است تصویب شده؛ بعضیهایش هم راهاندازی شده، لكن بعضی هم راهاندازی نشده. راهاندازی سامانههای اطّلاعاتی و متّصلكردن آنها به یكدیگر، به دولت كمك میكند برای اینكه بتواند اطّلاعات لازم را در این زمینه به دست بیاورد. این هم مثل سامانهی صدور مجوّزهای سرمایهگذاری، سامانهی مالیات، سامانهی مبارزهی با قاچاق كالا و ارز، سامانهی مربوط به پولشویی خیلی مهم است و برای هر ساختاری كه شما بخواهید اصلاح بكنید، این سامانهها ضروری است؛ علاوه بر اینكه به طور جاری هم به شما كمك میكند.
4) منوط نكردن مسائل اقتصادی به تحوّلات خارجی
یك موضوع دیگر در زمینهی مسائل اقتصاد كه به نظر من موضوع مهمّی است و در [این] زمینه، آخرین موضوعی است كه عرض میكنم، این است كه در مسائل اقتصادی كشور، اقتصاد كشور را مطلقاً به تحوّلات خارجی نباید پیوند زد؛ یعنی شما برنامهریزی اقتصادی را مطلقاً موكول و منوط نكنید به اینكه تحریمها برطرف بشود، یا كاهش پیدا كند؛ نه، فرض را بر این بگذارید كه تحریمها بنا است دَه سال بماند. برنامهریزی اقتصادی بایستی بر اساس امكانات درونی و -همان طور كه بارها گفتیم- درونزایی و به ظرفیّتهای داخلی تكیه كردن، انجام بگیرد. این درست نیست كه مثلاً فرض كنید ما بگوییم اگر چنانچه انتخابات فلان كشور، فلان جور شد، مثلاً این جور میشود؛ نه نخیر، انتخابات آنجا هر جور میخواهد بشود. ما بایستی برنامهی اقتصادی كشور را با توجّه به مسائل درونی كشور، با توجّه به امكاناتِ خودمان برنامهریزی كنیم؛ واقعاً یك خطای راهبردی است كه ما مسائل اقتصادی را منوط كنیم به تحوّلات خارجی. و نباید تكیه كرد به مسائل خارجی؛ [كه] آنها هر جور بخواهند، تصمیم بگیرند. ممكن است یك روز تصمیم خوبی بگیرند، ممكن [هم] هست تصمیم بدی بگیرند؛ اگر تصمیم خوبی بود از آن استفاده خواهیم كرد، لكن این جور نیست كه برنامهی اقتصادیمان را موكول كنیم به اینكه آنها چه جوری تصمیم بگیرند. این هم مسئلهی مهمّ دیگر.
اهمّیّت فضای مجازی و لزوم راهاندازی شبكهی ملّی اطّلاعات
مسائل دیگری هم البتّه در كشور وجود دارد. یك مسئله كه من اصرار دارم روی آن تكیه بكنم، مسئلهی فضای مجازی است؛ خب فضای مجازی خیلی مهم است. آقایانی كه در زمینهی فضای مجازی نظراتی دارند و ابراز میكنند و گاهی میگویند كه این جزو زندگی اصلی مردم است -كه ما هم قبول داریم؛ الان واقعاً فضای مجازی، یك بخش حقیقی از زندگی مردم شده؛ حالا دولت الكترونیك و از این قبیل كه به جای خود محفوظ است- شكّی نیست [امّا] آنچه عرضِ من است و من روی آن تكیه میكنم این است كه فضای مجازی بدون اختیار ما، از بیرون از اختیارِ ما دارد مدیریّت میشود؛ بحث این است. فضای مجازی یك چیزی نیست كه آدم بتواند مثل یك آب روانی هر جور كه میخواهد از آن استفاده بكند؛ دیگران دارند این آب را به یك سمتی كه خودشان میخواهند هدایت میكنند؛ آنها دارند مدیریّت میكنند این فضا را. خب وقتی كه ما میدانیم كسانی از بیرون دارند فضای مجازی را -كه ما هم دستاندركارش هستیم و مبتلابهِ ما است- هدایت میكنند و مدیریّت میكنند، ما نمیتوانیم بیكار بنشینیم در مقابل او؛ ما نمیتوانیم مردممان را كه با فضای مجازی ارتباط دارند، بیپناه رها كنیم در اختیار آن مدیری كه دارد پشت پرده، فضای مجازی را اداره میكند. عوامل مسلّط بینالمللی در این زمینهها بشدّت فعّالند: از لحاظ خبردهی، خبررسانی، تحلیل دادهها و امثال گوناگون؛ هزاران كار دارد انجام میگیرد روی فضای مجازی. برای خاطر این است كه بنده روی مسئلهی شبكهی ملّی اطّلاعات این همه تأكید میكنم. این شورای عالی فضای مجازی و مركز ملّی فضای مجازی كه تشكیل دادهایم و بنده اصرار داشتم و دارم كه این [شورا] تشكیل بشود و رؤسای محترم در آن شركت كنند و تصمیمگیری كنند و اجرا كنند، به خاطر اهمّیّت این مسئله است؛ نمیشود این مسئله را رها كرد. و من میبینم كه آن اهتمام لازم به خرج داده نمیشود. خب الان شبكهی ملّی اطّلاعات اجزائی دارد، این اجزا باید در زمانبندیهای مشخّص تحقّق پیدا كند؛ آدم میبیند كه تحقّق پیدا نمیكند، از زمانبندیها عقبند؛ یا سیاستهای اصولیای در زمینهی پهنای باند وجود دارد كه مكرّر ابلاغ شده، خب این سیاستها باید رعایت بشود و اینها مورد درخواست و تأكید مؤكّد اینجانب است.
قدر دانستن خدمت در نظام جمهوری اسلامی
یك نكتهای هم كه ربطی به مسائل اقتصادی و این قبیل مسائل ندارد لكن به نظر من خیلی مهم است، این نكتهی آخری است كه به حضّار محترم میخواهم عرض بكنم. خطاب هم فقط به قوّهی مجریّه نیست، به همهی دستاندركاران و مسئولان كشور است؛ چه در قوّهی مجریّه، چه در قوّهی قضائیّه، چه در قوّهی مقنّنه، چه بخشهای گوناگونی كه در حاشیهی اینها حضور دارند؛ و آن، این است كه دوستان! قدر خدمت در این نظام را بدانید، خدمت در این نظام خیلی باارزش است. البتّه خدمت در همه جا باارزش است؛ هر مسلمانی، در هر نقطهای از عالم، در هر سطحی یك خدمتی به افراد، به انسانها، به بشریّت بكند، این یقیناً ثواب دارد، ارزش دارد و انشاءالله خدای متعال اجر میدهد، لكن در جمهوری اسلامی فقط این نیست؛ خدمت كردن در جمهوری اسلامی علاوهی بر این، یك نكتهی بسیار مهمّ دیگری دارد و آن، این است كه خدمت شما، حركت شما و كار شما كمك میكند به رونمایی از الگویی كه اسلام برای جامعهسازی و برای مدیریّت جامعه دارد نشان میدهد؛ این خیلی مهم است.
شكست الگوی سرمایهداری و محصولات تمدّن غربی
خب تمدّن غربی الگوهای مدیریّت و جامعهسازی و نظامسازی و حكومت را به میدان آورد و نشان داد؛ هم كمونیسم یك جور -سوسیالیسم و كمونیسم وانواع و اقسام سوسیالیسمهایی كه دولتهای مختلف به شكل آنها به وجود آمدند- و سرمایهداری و بهاصطلاح لیبرالیسم و مانند اینها هم یك جور دیگر؛ اینها فراوردههای غرب است و این فراوردهها شكست خورده؛ امروز این محصولات تمدّن غربی در مدیریّت جامعه و مدیریّت بشر شكستخورده است. آن یكی كه جمع شد، این یكی هم خیمه و خرگاهش(5) در حال اغتشاش و نابسامانی است كه دارید مشاهده میكنید. قلّهی باشكوه این الگوی غربیِ سرمایهداری، آمریكا است كه وضعیّت آن را مشاهده میكنید كه به معنای واقعی كلمه یك الگوی شكستخورده است. بیشتر از همه جا در آمریكا ارزشهای بشری دارد لگدمال میشود. با این نظامهای حكومتی، بایستی ارزشها را زنده كنند؛ حالا ارزشهای دینی به كنار، ارزشهای معنوی كه آنها به آن توجّه هم ندارند، احساس هم نمیكنند آنها را، به كنار؛ ارزشهای بشری، ارزشهایی كه عقلهای بشر آنها را میفهمد، [یعنی] مسئلهی امنیّت، مسئلهِی سلامت، مسئلهی عدالت، اینها دارد بكلّی در این الگوی مسلّط غربی بیش از همه جا لگدمال میشود. در آمریكا جرم و جنایت از همه جای دنیا بیشتر است؛ این حرفی است كه خودشان دارند میگویند، آمارهایی است كه خودشان دارند میدهند. در آمریكا فاصلهی طبقاتی وحشتناك است؛ آمریكا كشور ثروتمندی است امّا بیشترین بخش این ثروت در اختیار یك عدّهی انگشتشمار است؛ انگشتشمار به معنای واقعی كلمه؛ بیشترین بخش این ثروت در اختیار آنها است. تعداد گرسنهها، درماندهها، بیخانمانها در آمریكا به نسبت، از همهی كشورهای دنیا بیشتر است. البتّه برخی از كشورهای بسیار فقیری كه مثلاً در آفریقا هستند را مورد نظر ندارم، كشورهای متعارف دنیا، چه آنهایی كه به عنوان كشورهای پیشرفته محسوب میشوند، چه آنهایی كه در حال پیشرفت محسوب میشوند، از همه جا تعداد و نسبت درماندگان و بیخانمانها و فقرا و مانند اینها در آمریكا بیشتر است. طبق اعلام صریح رقبا در كارزارهای انتخاباتی آمریكا -كه هم اخیراً گفتند، هم قبلها گفته بودند- از هر پنج كودك آمریكایی، یكی گرسنه است كه اینها واقعاً در دنیا كمنظیر است.
درجهی بالای انحطاط فكری در آرمانشهر غربزدهها
ناامنی درونی شهرهای [آمریكا] در دنیا كمنظیر است؛ یعنی واقعاً در خیابان جوانی كه بیرون میرود، خاطرجمع نیست كه یك نفری، یك دیوانهای، یك مستی، یك عقدهایای همین طور اسلحه را به طرف او نگیرد، او را بِتنهایی یا در بین جمعی به قتل نرساند. میبینید دیگر كه این آمار جنایتهای آمریكا عجیب و غریب است؛ اصلاً انسان گیج میشود از شدّت و افزایش اینها. حالا اینها مربوط به داخل آمریكا است كه خب مسائل آمریكا و مشكلات درونی آمریكا و مشكلات مدیریّتیِ نظام سرمایهداری در آمریكا بیش از اینها است و تفصیلات زیادی دارد؛ لكن علاوهی بر اینها آن كاری است كه در دنیا آمریكا دارد انجام میدهد؛ قتل، غارت، جنگافروزی، ایجاد ناامنی جزو كارهای رایج آمریكا است. امروز شما ملاحظه كنید در سوریه، در فلسطین، در یمن جای پای آمریكا بوضوح مشاهده میشود. امروز در اینها است، دیروز در عراق و افغانستان كه هنوز هم ادامه دارد در بعضی از اینها، قبلتر از آن در ویتنام، قبلتر در هیروشیما؛ همه جا در سراسر دنیا انسان آثار جنایتكاری آمریكا و غرب را -عمدتاً آمریكا را- مشاهده میكند. درجهی بالای انحطاط فكری آنها را هم از انتخابهایشان میشود فهمید. ببینید چه افرادی، چه شخصیّتهایی را به عنوان شخص اوّل در آمریكا بر سرِ كار آوردهاند و دارند به دنیا نشان میدهند كه دنیا آنها را رد میكند و تحقیر میكند! آرمانشهرِ غربزدهها اینجا است، این همان آرمانشهری است كه غربزدهها -حالا بعضی در كشور خود ما و بعضی در كشورهای دیگر- به عنوان یك نقطهی برجسته و آرمانشهر به آن نگاه میكردند؛ این خصوصیّات آمریكا است؛ یعنی الگوهای بشری به این شكل است.
ایمان، علم و عدل؛ سه عنصر اصلی الگوی اسلامی برای نظامسازی
اسلام الگوی مستقلّ خودش را دارد. الگوی اسلامی برای نظامسازی و جامعهسازی به طور خلاصه یك الگویی است مركّب از ایمان و علم و عدل؛ این سه عنصر اصلی است. ایمان به معنای ایمان توحیدیِ خالص كه این ایمان توحیدیِ خالص، هم در ساخت شخصیّت انسانها تأثیر میگذارد، هم در ساخت جامعه و قوارهی عمومی جامعه اثر میگذارد، و هم در عمل شخصی امتداد دارد، هم در شكل اجتماعی. علم با گسترهی بیانتهای [آن] -هم علم الهی، هم علم طبیعی به آن [معنا] كه غربیها هنرشان را در آن نشان دادند، [یعنی] تسخیر طبیعت و تسلّط بر طبیعت و مانند اینها- جزو چیزهایی است كه در اسلام ممدوح است. بعد انسان عروج میكند از این مرحله به مراحل بالاتر؛ علم به هویّت انسان، علم به عالَم ملكوت و علوم الهیِ برتر از این حرفها. این علم شامل همهی این مسائل است. عدل هم به معنای وسیع عدل؛ هم عدالت اقتصادی، هم عدالت قضائی، هم عدالت اجتماعی، [یعنی] عدالت به معنای واقعی كلمه. این، آن چیزی است كه امام به ما یاد داده.
ما البتّه در هر سه بخش عقبیم. تحرّك ما تحرّك مناسب و شایستهای نبوده امّا الگو این است كه انسان این را در شعارها، در اظهارها، در جهتگیریها، در حركتهایی كه در این 41 سال در جمهوری اسلامی صورت گرفته، در شخصیّتسازیهایی كه صورت گرفته، میتواند مشاهده بكند؛ نمونههایش شهدای بزرگ ما هستند، نمونهاش شهید بهشتی است، نمونهاش شهید رجائی است، نمونهاش شهید باهنر است، نمونهاش شهید مطهّری و تا این آخر شهید قاسم سلیمانی است؛ الگوی اسلامی این است. شما با عملكرد خودتان میتوانید این الگو را در چشم مردم جهان شیرین كنید و تبلیغ كنید آن را، برجسته كنید یا خدای نكرده بعكس، آن را از چشمها بیندازید. بنابراین، خدمت در جمهوری اسلامی این [طور] است؛ فقط صرف این نیست كه ما با خدمت خودمان یك كمكی به آحاد بشر یا به جمع معیّنی یا به كشور میكنیم؛ مهم این است كه ما با این كار خودمان، با این عملكرد خودمان، با این خدمت خودمان، داریم در واقع چهرهی اسلام را و الگوی اسلامی را نشان میدهیم. و این الگو وجود دارد؛ چه مستكبرها بخواهند، چه نخواهند، این الگوی تازه سر برآورده در دنیا، و آنها هم از همین میترسند؛ دشمنیشان به خاطر این است كه این الگو، الگویی است كه اصول مسلّمِ آنها را قبول ندارد؛ مدیران و جهتدهان آنها مبتلا به كجرفتاری و كجاندیشی در عمدهی مسائل زندگی هستند و الگوی جمهوری اسلامی، الگوی اسلامی، این را قبول ندارد و خطّ مستقیم را، خطّ حق را در مقابل باطل دنبال میكند؛ دشمنیهای اینها به خاطر این است. كینهتوزیای كه شما میبینید آمریكا و بعضیهای دیگر با جمهوری اسلامی دارند، فقط به خاطر بودن زید و نبودن عمرو و فلان كار خاص و مانند اینها نیست؛ با اساس مخالفند. البتّه از لحاظ تاكتیكی كارهایی را دارند. این عمل كارگزار نظام بایستی این الگو را نشان بدهد.
توصیهی مولای متّقیان (علیه السّلام) به جامعهی اسلامی
یك توصیه هم از مولای متّقیان (سلام الله علیه) عرض بكنم كه برای امروز ما مهم است. حضرت در خطبهی سیوچهارم میفرمایند: غُلِبَ وَ اللهِ المُتَخاذِلون؛ حضرت سوگند یاد میكند كه اگر مؤمنان دست از یاریِ هم بردارند، شكست میخورند. «تخاذل» یعنی این به او كمك نكند، او به این كمك نكند؛ این معنای «تخاذل» است. حضرت قسم میخورد، میگوید: غُلِبَ وَ اللهِ المُتَخاذِلون. خطاب به مردم آن زمان است، امّا در واقع خطاب به كلّ بشریّت است؛ مؤمنین باید به هم كمك كنند، مؤمنین بایستی پشتیبان هم باشند، مؤمنین بایستی از یكدیگر دفاع كنند، یاری كنند همدیگر را. شما میبینید دشمن در حال طرّاحی بر ضدّ شما است؛ به طور دائم، دشمنان دارند علیه شما طرّاحی میكنند؛ واقعاً به طور دائم؛ انسان میبیند طرّاحیهای اینها را. حالا بعضی اوقات آنها خیال میكنند طرّاحیشان نامشهود است، امّا واقعاً مشهود است، انسان میفهمد كه چه كار دارند میكنند. خب در مقابل طرّاحی آنها، شما هم باید طرّاحی كنید؛ نه باید بیعمل بمانید و ساكت بمانید، نه باید تسلیم بشوید؛ چون او مرتّب دارد طرّاحی میكند، ما نباید تسلیم طرّاحی او بشویم. آن وقت در همین خطبه حضرت خطاب به مردم خودشان میفرماید كه «تُكادونَ وَ لا تَكیدون»؛ آنها علیه شما دارند طرّاحی میكنند، شما علیه آنها طرّاحی نمیكنید. این نبایستی در جامعهی اسلامی وجود داشته باشد؛ اگر چنانچه آنها كید میكنند با شما، یعنی دارند طرّاحی و نقشهریزی میكنند علیه شما، شما هم باید علیه آنها نقشه بریزید و طرّاحی كنید و كید كنید. خب، انشاءالله كه دوستان موفّق باشند.
تشكّر از برگزاركنندگان مجالس عزاداری در رعایت سلامت جامعه
من یك تشكّر هم بكنم از برگزاركنندگان مجالس عزاداری كه تا امروز بحمدالله اكثر [آنها] مراعات كردند؛ حالا شاید بعضیها گوشهكنار باشند كه مراعات نكرده باشند كه به آنها هم توصیه میكنیم مراعات كنند؛ امّا هم برگزاركنندگان، هم منبریهای محترم و مدّاحان محترم مراعات كردند این جهات سلامت را و توصیههای ستاد ملّی را كه من باز هم [آن را] تأكید میكنم. و امیدواریم انشاءالله خداوند به همه اجر بدهد، مورد توجّه حضرت سیّدالشّهداء (سلام الله علیه) قرار بگیرند و این عزاداریها و شوق و شوری كه مردم نشان میدهند، انشاءالله مقبول درگاه پروردگار و ائمّهی هدیٰ (علیهم السّلام) باشد. و مجدّداً از عوامل كمككنندهی به مردم در مقابلهی با این ویروس خطرناك و خبیث و ده شكل و شمایل تشكّر میكنیم، انشاءالله كه خداوند به همهی آنها توفیق بدهد.
والسّلام علیكم و رحمةالله و بركاته