پژوهشهای اجتماعیشدن در ورزش با توسعه جامعهشناسی ورزش ارتباط مستقیم داشته است. طی دهه 1960 و اوایل دهه 1970 برای تبیین جنبههای گوناگون شركت در فعالیتهای ورزشی تلاش بسیاری شده است.
اغلب مطالعات اجتماعی شدن در ورزش حول دو مسأله متمركز بوده است. یكی پیشایندهای شركت در ورزش یعنی اینكه چگونه و تحت چه شرایطی شخص به ورزش رومیآورد و دیگری پیامدهای شركت در ورزش. این دو فرایند را اجتماعیشدن در نقش اجتماعی و اجتماعیشدن از طریق نقش اجتماعی نیز نامیدهاند. لذا در اغلب منابع دو عنوان اجتماعیشدن در ورزش و اجتماعیشدن از طریق ورزش به چشم میخورد. در اولی فرد در نقش ورزشی مانند «ورزشكار » اجتماعی میشود و در دومی به یادگیری نگرشها، ارزشها، مهارتها و گرایش هایی كلی مانند جوانمردی، انضباط اشاره دارد كه تصور میشود در فعالیت های ورزشی حاصل آید. اجتماعیشدن از طریق ورزش عبارت است از تأثیر ورزش بر باورها، نگرشها و… .
درسهایی كه از شركتكردن در ورزش میآموزیم به سایر جنبههای اجتماعی انتقال پذیر است و از این طریق فرد را برای شركت موفقیت آمیز در آن زمینهها یاری میدهد
دانش اظهار میدارد كه كودكان مهارتهای ارتباط و تصمیمگیری را با شركت در ورزش كسب میكنند. تربیتبدنی در قبول مسولیت برای پرورش و القای ارزشهای اجتماعی در افراد جامعه بهخصوص دانشآموزان مدارس سهیم بوده و به عنوان عاملی در جهت تقویت ارزشهای اجتماعی و رفتارهای مطلوب انسانی موثر اس