آقای حجت‌الله ایوبی برابری حقوق زنان یك مطالبه جهانی است

دبیركل كمیسیون ملی یونسكو ایران در همایش بین‌المللی جایگاه زن در تمدن ایران و اسلام گفت: برابری حقوق زنان و مطالبه آن مسأله جهان اسلامی و جهان ایرانی نیست بلكه در جهان غرب هم بوده و همچنان هست.

1399/04/16
|
11:22
|

آقای حجت‌الله ایوبی
برابری حقوق زنان یك مطالبه جهانی است
دبیركل كمیسیون ملی یونسكو ایران در همایش بین‌المللی جایگاه زن در تمدن ایران و اسلام گفت: برابری حقوق زنان و مطالبه آن مسأله جهان اسلامی و جهان ایرانی نیست بلكه در جهان غرب هم بوده و همچنان هست.

برابری حقوق زنان یك مطالبه جهانی استبه گزارش خبرنگار حوزه شورا‌های عالی و عمومی گروه علمی فرهنگی و هنری خبرگزاری صدا و سیما؛ آقای حجت‌الله ایوبی، دبیركل كمیسیون ملی یونسكو ایران و عضو شورای سیاست‌گذاری همایش بین‌المللی «جایگاه زن در تمدن ایران و اسلام»، در افتتاحیه همایش ضمن پیامی پژوهش‌های صورت گرفته در خصوص جایگاه زنان در تمدن‌های جهانی را درخور بحث و كنكاش دقیق و عالمانه دانست و گفت: "برابری حقوق زنان و مطالبه آن مسئله جهان اسلامی و جهان ایرانی نیست بلكه در جهان غرب هم بوده و همچنان هست.
وی افزود: گفتمان حاكم بر روابط زن و مرد در جهان غرب بنابر نظر پیر بوردیو (جامعه‌شناس فرانسوی)، سلطه مردانه و حاكمیت مردان بر زنان است. این سلطه در غرب در ضمیر ناخودآگاه زنان و مردان نهادینه شده و زنان این سلطه را پذیرفته‌اند و آنرا مشروع می‌دانند. در راستای پذیرش این سلطه بوردیو آن را به عنوان «خشونت نمادین» نام‌گذاری كرده است. خشونت نمادین به معنای پذیرش خشونت و تسلط بر اساس نظام ارزشی و باور‌ها و اعتقادات است.

«جهان غرب: پذیرش سلطه مردانه توسط زنان»

در جهان غرب از سال 1848 حق رأی تنها برای مردان عمومیت پیدا كرد. از قرن بیستم سال 1919 در كشور‌های اسكاندیناوی، فنلاند و نروژ و دیگر كشور‌ها به تدریج حق رأی زنان پذیرفته شد. در فرانسه سال 1942 و آخرین كشور اروپایی در سال 1970 پذیرفتند كه زنان حق رأی دارند. برای اینكه گفتمان حاكم سلطه مرد‌ها بود و زن‌ها صلاحیت حضور در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی را نداشتند. به تعبیر پیر بوردیو این نداشتن صلاحیت را خود زن‌ها پذیرفتند و به همین دلیل است كه بعد از عمومی شدن حق رأی، آمار و تحقیقات نشان می‌دهد كه در جهان غرب درصد بانوانی كه وارد مجلس و پارلمان‌ها می‌شوند و به پست‌ها و مناصب سیاسی بالا رسیده اند بسیار پایین بود، در نتیجه در كشور‌های غربی از سال‌های دو هزار به بعد احزاب سیاسی را بر اساس قانون مجبور كردند كه تعداد نامزد‌های زن و مرد برابر باشد.

«جهان ایران: گفتمان حاكم در ایران باستان مبتنی بر احترام به بانو و حقوق زن بود»
در جهان ایرانی و ایران باستان گفتمان حاكم، گفتمان احترام به بانو و حقوق زن بود. گفته می‌شود كه در دوران پادشاهان ماد، ما شاهد زن‌سالاری هستیم و گفتمان حاكم، حاكمیت زن‌ها است. در دوران هخامنشی بخشی از تاریخ پر افتخار این سرزمین و بخشی از هویت ما ایرانی‌ها مسئله حقوق زمان بارداری زنان را داریم و زن‌ها حق حضانت دارند. زن‌هایی داریم كه سركارگرند. «آرتیمیس» فرمانده سپاه بوده و به همراه لشكر خشایارشاه در لشكركشی به یونان شركت كرده و این نشان می‌دهد كه گفتمان حاكم گفتمان حضور فعال زن‌ها در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و حتی نظامی بوده است. مهره‌هایی از زمان هخامنشی پیدا شده كه زنان سرپرست برخی از ادارات هستند. همچنین در شاهنامه فردوسی ما زنان قهرمان را داریم.

«جهان عرب: قبل از اسلام گفتمان حاكم، نادیده انگاشتن زن بود»
اسلام در جزیره العرب ظهور پیدا كرد و پیامبر اكرم (ص) در آنجا مبعوث شد. در جهانی كه گفتمان غالب، گفتمان نادیده انگاشتن زن بود. در فرهنگ جهان عرب زن یك كالا و شیء بود، جز دارایی‌ها و املاك افراد تلقی می‌شد. دختر‌ها را زنده به گور می‌كردند و داشتن دختر ننگ بود. در چنین شرایطی اسلام ظهور كرد و پیامبر اكرم (ص) آن مقام بالا را به زن داد، حضرت خدیجه (س) و همچنین حضرت فاطمه (س) مقام بالایی داشتند. ایرانی‌ها اسلام را پذیرفتند و طبیعی بود كه در فرهنگ ما ایرانی‌ها به خاطر جایگاهی كه برای زن در فرهنگمان قائل بودیم و هستیم، حضرت فاطمه (س) به خاطر كمالاتی كه دارد بسیار برجسته است.

«عصر قاجار و پهلوی: عدم حضور زن‌ها در عرصه‌های اجتماعی»
در عهد قاجار به تدریج نگاه سختگیرانه در جامعه متدینین غالب می‌شود و زن‌ها را به حاشیه می‌رانند و از صحنه جامعه كنار كشیده می‌شود. در عصر پهلوی، رضاشاه تحت تأثیر فراوان آتاتورك بود و به این باور و جمع‌بندی غیر عالمانه رسیده بود كه زن‌ها در صورتی میتوانند در عرصه‌های اجتماعی حاضر شود كه دست از حجاب و سنتهایشان بردارند. زن سنتی و زن ایرانی و مسلمان بر سر دوراهی حضور در عرصه‌های اجتماعی و حفظ ارزش‌ها، عقاید، حجاب و سنت‌ها قرار گرفته بود. طبیعی بود كه برخی راه دوم را انتخاب كردند و صحنه سیاست كمتر و صحنه‌های اجتماعی جولانگاه بانوان و زنانی شد كه دست از آیین‌ها وسنت‌های خودشان شستند. اما جامعه بزرگی از زن‌ها بطور طبیعی راه اول را انتخاب كردند و باز در این دوران به دلیل شكاف بین سنت و مدرنیته و به دلیل برخورد غیر عالمانه با مسئله نوآوری و نوگرایی و در مقابل هم قرار گرفتن سنت‌ها و ارزش‌ها و تجدد، زنان این سرزمین و این روزگار و زنان متدین به خانه‌ها رفتند. خانه‌نشینی، عدم حضور در عرصه‌های اجتماعی و عدم ظهور و بروز زنان متدین كه بخش غالب جامعه بودند، به یك هنجار در جامعه مذهبی تبدیل شد و این گفتمان (عدم حضور زن‌ها در عرصه‌های اجتماعی) بر جامعه مذهبی حاكم و غالب شد.

«انقلاب اسلامی ایران: رنسانس حضور زنان در عرصه‌های اجتماعی»
انقلاب بزرگ و رنسانس حضور زنان در عرصه‌های اجتماعی در ایران به انقلاب اسلامی ایران و رفتار حضرت امام رضوان الله تعالی علیه برمی‌گردد، قبل از انقلاب اسلامی حضرت امام (ره) حضور در راهپیمایی‌ها را برای زنان واجب كردند، در حالی كه گفتمان حاكم جامعه متدینین بر عدم حضور زنان در عرصه‌های اجتماعی بود. امام (ره) فرمودند كه زن‌ها باید وارد عرصه شوند و به خیابا‌ن‌ها بروند و زنان متدین از خانه بیرون آمدند و اینجا نقطه آغازین مشاركت زنان در چهل سال اخیر بود.
در دوران جنگ تحمیلی بحث بسیار جدی در بین علما مطرح بود كه آیا زن‌ها می‌توانند در جبهه حضور پیدا كنند؟ حال آنكه آن گفتمان سنتی نمی‌پذیرفت! ولی امام (ره) فرمودند زن‌ها می‌توانند در كنار مرد‌ها در جبهه‌های حق علیه باطل حضور داشته باشند. از منظر جامعه شناختی این یك رویداد بسیار مهم است. ما در زمان جنگ نزدیك به چهار هزار بانوی شهید و چندین هزار زن جانباز داریم. طبیعی است كه بعد از جنگ زنان ایرانی، ایران امروز را از آن خودشان می‌دانند. در انقلاب اسلامی نیز زن‌ها نقش داشته‌اند بنابراین حضور زنان در عرصه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی یك امر كاملاً طبیعی است.
گفتمان غالب در این شرایط همان گفتمانی است كه هم در آیات، احادیث و روایات و همچنین در شعر و ادبیات ما وجود دارد. حضرت مولانا ابیات و اشعار فراوانی در تمجید و ستایش از نقش زنان در جامعه دارد.
مولانا در فیه ما فیه می‌فرماید؛ این جهل است، كسانی كه حاكم بر زنانشان می‌شوند و زنانشان را سركوب می‌كنند. مولانا سخنگوی فرهنگ ایرانی و اسلامی ماست. مولانا كسی است كه بیان‌كننده گفتمان غالب اسلامی و ایرانی با زبان شعر و ادبیات است. وقتی در اشعار ما زنان چنین جایگاهی دارند یعنی فرهنگ این جامعه چنین است؛ بنابراین ما با روزگاری مواجه هستیم كه در این روزگار شكاف بین سنت و مدرنیته به نفع جمع بین این دو در حال از بین رفتن است. زنان پس از انقلاب اسلامی حضور در جامعه را با ارزش‌ها، تدین و سنت‌های خود در تقابل و تضاد نمی‌بینند. ما امروز بعد از چهل سال كارنامه درخشان نظام جمهوری اسلامی ایران را داریم كه حضور دوباره زنان در عرصه‌های مختلف است. امروز زنان در دانشگاه‌ها، شورا‌های شهر، مجلس و دیگر عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی حضور فعال دارند. در عرصه فرهنگ و هنر نقش زنان بسیار برجسته است و ما كارگردانان بانو و زن ایرانی داریم كه در جهان شناخته شده هستند. در عرصه تجسمی، خط و خوشنویسی لشكر عظیمی از هنرمندان زن ایرانی هستند كه سفیران فكر و فرهنگ و اندیشه كشور عزیزمان هستند.
اگرچه شاید تصور بشود كه موضوع برابری حقوق زنان، از زوایای مختلف مورد بررسی قرار گرفته، ولی همچنان موضوع بسیار مهمی‌ست و برای همه دست‌اندركاران این همایش بین‌المللی آرزوی توفیق دارم. اطمینان دارم نتیجه این همایش برای ایرانی‌ها و به ویژه برای كسانی كه در خارج از مرز‌های ایران هستند و با دقت مسائل ما را مرور و نگاه می‌كنند شنیدنی و دیدنی خواهد بود».

دسترسی سریع